جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

اشغال عراق تحقق یکی ازاهداف تل اویو،درآستانۀ جنگ،رسانه های غربی باتبلیغات وسیع،صدام رادیکتاتوری...

پس از آگاهیِ جامعۀ ملل از وجود منابع سرشار نفت در عراق در دهۀ بیست میلادی، دولت انگلستان برای خروج از این کشورِ تازه تأسیس تحت فشار شدید بین المللی قرار گرفت. دولت انگلستان پس از خروج اجباری از عراق در جنوب این کشور مستقر شده و با زد و بند با شیوخ محلی(خاندان الصباح) یک شیخ نشینِ نفتی به نام کویت تأسیس نمود. استعمار پیر حتی خط لوله ای از شمال این کشور به بندر حیفا در شمال فلسطین کشیده بود که وقوع کودتای نظامی در عراق مجال بهره برداری بایسته از آن را نداد» .[58]لازم به ذکر است که ژنرال عبدالکریم قاسم که در سال 1958در طی یک کودتا سلطنت تازه تأسیس شده توسط انگلستان در عراق را سرنگون نموده و بر بازگشت کویت به عراق اصرار فراوان می ورزید، دو بار مورد سوء قصد قرار گرفت و سرانجام کشته شد. نخستین سوء قصد نافرجام به جان وی توسط صدام حسین جوان صورت گرفت که به تازگی همکاری خود را با سرویسهای اطلاعاتی غرب( M.I.6 و C.I.A ) آغاز نموده بود. وی جوانی بسیار خشن و شرور بود تا بدانجا که عوامل اطلاعاتی غرب به وی لقب «گلو پاره کن» داده بودند. وی با یاری استعمارگران به معاونت ریاست جمهوری رسید و مدت ده سال با اقدامات عمرانی چهره ای موجه از خود ترسیم کرد. وی سپس با کنار زدن حسن البکر، پست ریاست جمهوری را به خود اختصاص داد و در این هنگام نقاب بر گرفت و چهرۀ واقعی خود را نشان داد. ریاست جمهوری صدام تداعی گر دهمین پروتکل دانشوران صهیون است: «زمینه برای رژیم جمهوری را آماده و هیئتی به ریاست یکی از بردگان جانی و سوء سابقه دار تشکیل می دهیم. حکومت یک حاکم جنایتکار برای ما خیلی سودمند است، زیرا همیشه از افشای سوء سابقۀ خود ترسان بوده و آنچه دستورش دهیم اجرا خواهد کرد». برخی از مهره های محفل ایلومیناتی(چون صدام و قذافی) حقیقتاً از دیوانه ترین و خطرناکترین افرادی بوده اند که در جوامع خود یافت می شده اند. لازم به ذکر است که عوامل استعمار دو دسته اند: دستۀ اول، بردگان محض اند که منافعشان تا ابد با منافع استعمار گره خورده است؛ مانند فرقۀ بهائیت و نیز سرانِ وهابیت. اما دستۀ دوم، مزدوران مدت داری چون صدام تکریتی هستند که وظیفۀ انجام اموری را در مدتی معین دارند و پس از آن باید صحنه را ترک نمایند. صدام اوامر استعمار مبنی بر حمله به ایران و سرکوب شدید شیعیان جنوب عراق و... را با جان و دل پذیرفت اما از برخی از اوامر ایشان چون اعطای خودمختاری به کردها و تجزیۀ عراق سرپیچی نمود.کشور نفت خیز عراق از آغازِ قرن برای استعمار انگلوساکسون بسیار مهم بوده است. قبول هزینه های هنگفت اقتصادی-سیاسی از سوی ایالات متحده و انگلستان در مبادرت به حمله به عراق خود نشانگر این امر است. صدام بهانۀ بزرگی برای حضور نظامی این دولتها در خاورمیانه در اختیار آنها قرار داد. ایالات متحده در طول جنگ ایران و عراق به بهانۀ ایجاد امنیت برای عبور و مرور نفتکشها، ناوگان دریایی خود را وارد خلیج فارس کرد. در آستانۀ جنگ اول خلیج فارس، رسانه های سی.ان.ان و بی.بی.سی با تبلیغات وسیع، صدام را دیکتاتوری خطرناک معرفی کردند که با هدایت ارتشی یک میلیونی می تواند یک شبه بر یک پنجم نفت جهان مسلط گردد. از سوی دیگر دولتمردان آمریکا با ارسال پیامهای گمراه کننده به بغداد به صدام این گونه القا کردند که اشغال کویت توسط وی با واکنشی جدی از سوی غرب مواجه نخواهد گردید. هنگامی که صدام وارد دام شد، آمریکا و انگلیس بهانه ای دیگر برای ورود نظامیان خود به منطقه یافتند. سرانجام نیز این دولتها به بهانۀ سرنگونی صدام، کشور عراق را به طور کامل اشغال نمودند.«پروژۀ جنگ عراق توسط سه نفر از یهودیان صهیونیست معروف آمریکایی به نامهای ریچارد پرل(مشاور وزیر دفاع)، پل ولفوویتز (معاون وزیر دفاع و طراح «جنگ صد ساله بر ضد اسلام» ) و نیز داگلاس فِیث(معاون سیاسیِ وزیر دفاع) پیش برده شد. خبرنگاران و مفسّرین دو کانال تلویزیونی رژیم صهیونیستی بر این عقیده اند که این سه صهیونیست آمریکایی یک ماه پس از انفجار برج های مرکز تجارت جهانی در نیویورک با افرایم هالیوی که در آن موقع رئیس موساد بود و سپس مدیر شورای امنیت ملی رژیم اسرائیل شد گرد هم آمدند. در این نشست، رئیس جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی به نام عاموس مالکا و جانشین او آهارون زئیفی در کنار رئیس بخش پژوهشهای موساد و سرویس اطلاعات نظامی این رژیم حضور داشتند. هدف از این نشست طراحی اهداف حملۀ نظامی و استراتژیکی بود و هر دو گروه بر تشکیل کمیتۀ هماهنگی نظامی مشترک توافق داشتند.کمیتۀ دیگری نیز برای هماهنگی سیاسی به وجود آمد که در رأس هیات آمریکایی آن، کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی آمریکا و اعضای تیم او در شورای امنیت ملی بودند. در رأس هیات اسرائیلی، دوو وایس گلاس مدیر دفتر شارون و بعضی از کارمندان بلندپایۀ وزارت امور خارجۀ رژیم صهیونیستی حضور داشتند. بر اساس اعتراف عاموس مالکا رئیس سابق اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی که در حال حاضر مفسّر شبکۀ یک تلویزیون است، وظیفۀ کمیتۀ نظامی در دو نقطۀ اصلی متمرکز می‌شد: ارائۀ اطلاعات جاسوسی از اوضاع عراق برای تعیین سرنوشت جنگ در بغداد و کمک به ارائۀ طرح‌های عملیاتی برای همکاری در جنگ که هر دو بسیار تأثیرگذار بود. انتشار سخنرانی جیمز موران عضو کنگرۀ آمریکا در کنفرانس ضد جنگ(که در یکی از کلیساهای ایالت ویرجینیا برگزار شد) در روزنامۀ واشنگتن پست پیرامون نقش یهودیان صهیونیست در برافروختن آتش جنگ و توانایی آنها بر توقّف آن، محافل آمریکایی را به لرزه در آورد و چند ساعت بعد وی را آماج حملات رسانه های آمریکا ساخت... این صداها که ابتدا علناً در آمریکا به گوش می رسید کم کم خاموش شد، زیرا سرکوب بیرحمانۀ کسانی که در مورد یهودیان صحبت می کردند آغاز شد و زبان آنها را بست».[59]هیأت حاکمۀ کاخ سفید پس از حادثۀ یازدهم سپتامبر2001 و پیش از حمله به افغانستان، بارها مسألۀ ارتباط احتمالیِ صدام حسین با القاعده را مطرح نمود و به شدت تلاش کرد تا سرنخی از این ارتباط بیابد اما توفیقی نیافت. نئومحافظه کاران مدتها پیش از حمله به افغانستان، در اندیشۀ حمله به عراق به سر می بردند. آنان پس از حمله به افغانستان هنگامی که اسامه بن لادن را در غارهای تورابورا در چنگ داشتند، وی را رها کرده و به سراغ عراق رفتند. آنان پس از عدم توفیق در یافتن سرنخ ارتباط میان القاعده و صدام، بر مسألۀ برنامۀ تسلیحات هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکیِ عراق تمرکز کرده و ملّت آمریکا را که هنوز در هیجان یازدهم سپتامبر به سر می برد در مورد خطر حمله به آمریکا با سلاحهای نامتعارف و لزوم سرنگونی صدام فریفتند (شیوعِ میکروب«سیاه زخم» در شهر نیویورک و نسبت دادن آن به تروریستها، از شگردهای محافل قدرت در آمریکا در این راستا بود. به طوری که خواهیم دید ظهور بیماری های عجیب، خطرناک و بعضاً لاعلاج در دهه های اخیر، چون ایدز و آنفلوانزاهای مرغی و خوکی و... نیز بی ارتباط با منشأ ظهور سیاه زخم نمی باشد) و سپس برای فریب جامعۀ جهانی، وزیر خارجۀ خود را با چند تصویر ماهواره ای که ادعا می شد که مربوط به برنامۀ تسلیحاتی غیرمتعارف عراق است، راهی سازمان ملل کردند. مسئولان آژانس بین المللی انرژی اتمی، به ویژه هانس بلیکس رئیس بازرسان این سازمان بارها این ادعاها را به شدت تکذیب کرده و به جامعۀ جهانی در مورد حمله به عراق هشدار دادند. نئومحافظه کاران آمریکایی و دولتمردان انگلیسی علیرغم تلاش بسیار، موفق به تشکیل یک ائتلاف جهانی برای تهاجم به عراق نشدند اما علیرغم مخالفت جامعۀ جهانی به این کشور حمله کرده و آن را اشغال و صدام را سرنگون کردند. در اختیار گرفتن و کنترل منابع، تعیین شرایط داد و ستد جهانی و حضور نظامیِ قوی در سراسر جهان از سیاستهای اعلام شدۀ نئومحافظه کارانِ آمریکایی بود و عراق به میدان اِعمال این سیاستها تبدیل گردید. حمله به عراق اولین گام در ترسیم دوبارۀ نقشۀ خاورمیانه و تجزیۀ کشورهای بزرگ و مؤثر این منطقه بود. لازم به ذکر است که هالیوود نیز تقریباً همزمان با نامۀ گروهی از نئومحافظه کاران به بیل کلینتون در سال1998 مبنی بر لزوم حمله به عراق و سرنگونی صدام، فیلمی دقیقاً با همین موضوع ساخت. آمریکا در این تهاجم، انحصار کاربرد زور در روابط بین الملل را در جهان تک قطبیِ پس از فروپاشی اتحاد شوروی به دست آورد. در این تهاجم، بیش از یک میلیون عراقی تا به امروز کشته و مجروح و آواره شده و میزان خسارات وارده به این کشور قابل محاسبه نمی باشد. غرب در تهاجم خود به عراق و اخیراً لیبی، تمامی زیرساخت‌ها را تخریب کرده است تا برای ده‌ها سال منابع طبیعی این دو کشور را به منظور بازسازی به تاراج برد.آمریکا در حمله به عراق و افغانستان از تسلیحات حاوی اورانیوم ضعیف شده استفاده کرد. تثبیت اورانیوم ضعیف شده روی جنین زنان باردار، رشد آن‌را دچار اختلال می‌کند و موجب تولد نوزادانی با معلولیت مادرزادی می‌شود. بسیاری از این اطفال که «نوزادان هیولایی» نام گرفته اند بدون سر و بدون عضو به دنیا می‌آیند. بدین ترتیب افغان‌ها و عراقی‌ها تا نسل‌ها از نقص‌های مادرزادی و سرطان رنج خواهند برد. سالانه هزاران کودک هیولایی در عراق به دنیا می آیند(تصاویر بسیار دلخراش این کودکان در شبکۀ اینترنت موجود است). بر اساس گزارش روزنامۀ واشنگتن پست، اکثر شهرهای بزرگ عراق به آلاینده‌های شیمیایی و تسلیحاتی تشعشع‌زا آلوده است. همچنین بر پایۀ گزارش ارائه شده توسط سازمان صلح سبز، افزایش میانگین آلاینده‌های شیمیایی خطرناک و مسمومیت‌زا به دلیل استفاده از سلاح‌های تحریم شده بین المللی و نامتعارف طی جنگ و پس از آن مانند بمب‌های خوشه‌ای و ناپالم و فسفر سفید و اورانیوم غنی شده موجب افزایش ابتلا به بیماری‌های خطرناک از جمله سرطان خون و تومورهای بدخیم در عراق شده است. بیست درصد از کودکانی که در مناطق مرکزی و جنوبی عراق به دنیا می آیند مبتلا به سرطان هستند.آمریکا طی اشغال عراق در سال 2003 از بیش از دو هزار تن اورانیوم غنی شده استفاده کرد. وزیر محیط زیست عراق اعلام کرد: هم‌اکنون بیش از یکصد و چهل هزار مورد ابتلا به بیماری سرطان به وزارت بهداشت گزارش شده و مطمئن هستیم موارد بسیاری هم هنوز ثبت نشده‌ است. به گفتۀ اساف دوراکوویچ، دانشمند زیست شناس آمریکایی، آثار مخرّب  این مواد برای هزاران سال در عراق باقی خواهد ماند. وی می‌افزاید: مناطق آلوده، شهرها و مناطق اطراف آن و مزارع و زمین‌های کشاورزی و شهر‌ک های مسکونی و زمین‌هایی را در بر می‌گیرد که کودکان عراقی در آنجا جمع شده و بازی می‌کنند. سالانه بیش از هشت هزار کودک عراقی به دلیل ابتلا به سرطان و تومور‌های بدخیم و ضعف بدنی و نبود دارو و کادر پزشکی مجرب در تشخیص زود هنگام بیماری جان خود را از دست می‌دهند. همچنین بیش از 25 میلیون مین و سه میلیون بمب و موشک خنثی نشده در عراق وجود دارد و مقامات مسئول عراقی تاکید می‌کنند که هم اکنون هزاران کودک عراقی در اثر برخورد با مین ها و موشکها دچار قطع عضو و آسیب جدی شده اند. آمار مبتلایان به ایدز نیز که قبل از اشغال، ۱۱۴ مورد بوده است، امروز بیش از ۷۶ هزار مورد گزارش شده است. رابرت فیسک، نویسنده و روزنامه نگار مشهور انگلیسی درباره عملکرد نظامیان آمریکایی در عراق می نویسد:  شکنجه گران آمریکایی در کنار جمجمه متلاشی شده یک عراقی نوشته اند: «تمام عراقی ها باید چنین باشند...» یا کنار جسد سوخته یک عراقی نوشته اند: «یک عراقی پخته». برخی فیلم های ویدیویی نیز نشان می دهد که نظامیان آمریکایی در حالی که به موسیقی گوش می دهند، عراقی های بی گناه را هدف قرار می دهند و در فیلمی دیگر یک خودروی نظامی آمریکایی با سرعت شهروندان عراقی را زیر می گیرد. البته این نوع رفتار نیروهای آمریکایی به عراق منحصر نمی شود بلکه آنها در مکانها و مقاطع مختلف از جمله جنگ جهانی دوم، ویتنام و افغانستان نیز از این گونه رفتارها داشته اند.یکی از شعارهای اصلیِ دولتمردان انگلوساکسون برای تهاجم به عراق، ایجاد دموکراسی در این کشور بود. البته این دولتمردان هرگز در مناطقی که پای منابع طبیعی چون نفت در میان نیست به اشاعۀ خونین دموکراسی دست نمی زنند.

* اصولاً دموکراسی و حقوق بشر در قاموس این دولتها فاقد مفهوم بوده و تنها ابزاری برای فریب ملتها و فشار بر دولتهاست. در برخی از جوامع تحت سلطۀ نظامهای متحد آمریکا در منطقه، با زنان تقریباً چون عهد جاهلیت رفتار می شود  و زنان حتی از داشتن شناسنامه و کارت هویت مستقل محرومند، اما غرب هیچ صحبتی راجع به حقوق زن در این جوامع نمی کند! البته ایالات متحده برای جلوگیری از وقوع انقلاب در این کشورها و سقوط این حکومتها تلاش می کند تا آنها را وادار به انجام اصلاحات به اصطلاح دموکراتیک نماید. لازم به ذکر است که سردمداران دموکراسی در جهان در 28 مرداد 1332 یک دولت دموکراتیک را در ایران سرنگون کرده و استبداد مطلقه را جایگزین آن کردند.جان پرکینز که از کارمندان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا بوده است در کتاب «اعترافات یک تروریست اقتصادی(Confessions of an Economic Hitman)؛ حقایق تکان دهنده از چگونگی تسلط آمریکا بر جهان» می نویسد که کار او طرح قراردادهای خارجی بوده است که بر روی کاغذ بسیار جذاب به نظر برسند، اما هدف واقعی آنها بدهکار کردن و به بردگی کشیدن کشور مقابل به آمریکا برای همیشه بوده است. او در این کتاب قراردادی را فاش می کند که خود در دهۀ هفتاد میلادی بر روی آن کار کرده است. این قرارداد بین آمریکا و عربستان سعودی منعقد گردید. به موجب این قرارداد تمام درآمدهای نفتی عربستان می باید در بانکهای آمریکا سرمایه گذاری شود و آمریکا در عوض از تخت پادشاهی آن کشور محافظت می کند. 

* ایالات متحده در راستای تعریف دو قارّۀ اروپا و آسیا به عنوان محدودۀ منافع خود، این منطقه را از نظر نظامی به سه بخش تقسیم کرده است: 1-فرماندهی اروپا. 2-فرماندهی شرق آسیا. 3-فرماندهی مرکزی که مقر آن در کشور قطر است و 27 کشور در محدودۀ آن قرار دارد که آمریکا در 22 کشورِ آن پایگاه نظامی دارد(غیر از ایران، سوریه، لبنان، فلسطین و سودان). قراردادهای مربوط به حضور نظامی آمریکا در برخی از این کشورها صدساله و دویست ساله است.آمریکا در محدودۀ فرماندهی مرکزی خود، سیصدهزار نیرو دارد.پس از تحقق هدف اشغال عراق، ستارۀ بخت نئومحافظه کاران شروع به افول کرد و برنامه هایی که برای عراقِ تحت اشغال تدارک دیده شده بود یکی پس از دیگری با مشکل مواجه گردید. از تسلیحات اتمی و شیمیایی در عراق کوچکترین اثری یافت نشد.

* تونی بلر نخست وزیر سابق انگلستان، در تاریخ 12 دسامبر 2009 در مصاحبه با بی بی سی اعلام کرد: «حتی اگر اطمینان داشتیم که در عراق تسلیحات اتمی و شیمیایی وجود ندارد، باز هم به این کشور حمله می کردیم زیرا صدام را تهدیدی برای امنیت منطقه می دانستیم». این در حالی است که وی در سال 2003 با حضور در پارلمان این کشور، نمایندگان را متقاعد کرده بود که حمله به عراق به سبب وجود مراکز ساخت تسلیحات غیرمتعارف در این کشور، ضرورت فراوان دارد. اظهار نظر اخیر بلر، سیل انتقادات عمومی را به سوی او سرازیر نمود.موج حملات تروریستی(که در اصل، بهانۀ حضور نیروهای اشغالگر در عراق بود) برای مدتی از کنترل اشغالگران خارج شده و تلفات فراوانی به ارتش آمریکا وارد آورد (بیش از چهار هزار کشته). صدای اعتراض ملّت آمریکا و جهانیان علیه دولتمردان این کشور برخاست به طوری که رئیس سیا، وزیر خارجه، وزیر دفاع، سخنگوی کاخ سفید و بسیاری از دیگر مقامات استعفاء داده و یا از کار برکنار شدند. اقتصاد آمریکا تحت تأثیر هزینه های سرسام آور جنگ عراق، از اواسط سال 2006 با آغاز ورشکستگیِ مؤسسات مالیِ این کشور وارد دوران رکود شد و مجامع مالیِ بین المللی چون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نتوانستند(یا نخواستند) به موقع تدابیری برای جلوگیری از این روند اتخاذ نمایند. با ورشکستگیِ پی در پیِ بزرگترین بانکهای سرمایه گذاری آمریکا و کاهش ارزش یک تریلیون دلاریِ بازار سهام این کشور تنها در یک روز ، کار به جایی کشید که رئیس جمهور این کشور مضطربانه بر صفحۀ تلویزیون ظاهر شده و با اعلام خطر، هفتصد میلیارد دلار از پول مالیات دهندگان آمریکایی را به حمایت از مؤسسات بزرگ مالیِ این کشور که به سرمایه داران صهیونیست تعلق دارد اختصاص داد تا طبق معمول، شرکتها و کارخانجات ورشکسته را به ثمن بخس خریداری نمایند.صهیونیزم و اقتصاد آمریکا: ایالات متحده با 14 تریلیون دلار بدهی اوراق قرضه، بدهکارترین کشور جهان است. کسری بودجۀ این کشور برای سال 2011، رقم 6/1 تریلیون دلار را نشان می دهد. باراک اوباما پس از انتصاب به ریاست جمهوری گفت: «انتخاب سگ کاخ سفید دشوارتر از انتخاب وزیر بازرگانی است!». این اظهار نظر و نیز فساد مالی گسترده در کنگرۀ آمریکا که اخیراً یکی از نمایندگان(کارل رُو) در مورد آن هشدار داد، نمایانگر وضعیتی است که صهیونیستها در اقتصاد آمریکا به وجود آورده اند. یکی دیگر از نمایندگان کنگره(دکتر ران پال) در هفدهم سپتامبر 2005، دربارۀ بحران اقتصادی آمریکا گفت: «ما باید در هر روز کاری سه میلیارد دلار از خارجی ها قرض کنیم تا هزینه های سنگین خود را بپردازیم. بدهی ملّی ما اکنون از مرز ششصد میلیارد دلار در سال فراتر رفته است و ما هر ساله معادل این رقم اسکناس چاپ می کنیم تا بازی ادامه یابد، اما برای این کار نهایتی وجود دارد که من بیم دارم که به سرعت بدان نزدیک می شویم». این در حالی است که دولت آمریکا بخش بزرگی از کسری بودجۀ سالانۀ خود را با راهکارهایی چون تغییر نرخ برابری دلار جبران می کند که به معنای برداشت غیر مستقیم از خزانۀ دیگر کشورها و ورشکست نمودن ملّتهای ضعیف می باشد. نباید از نظر دور داشت که نقل و انتقالات مالی در آمریکا به صورت الکترونیکی انجام می گیرد و پول نقد مردم نیز کاملاً در اختیار بانکها و مؤسسات مالی است(که به صهیونیستها تعلق دارد) و مردم از حسابهای خود پولی برداشت نمی کنند بلکه پول خود را با کارت یا از طریق اینترنت به حسابهای دیگری منتقل می سازند. صهیونیستها همچنین با کنترل عرضه و تقاضا در بازارهای گوناگون همچنین با ایجاد بازارهای کاذب چون بورس سهام، بورس فلزات قیمتی و بورس نفت و ارز، در حقیقت با فروش کاغذ(!) دست به جذب سرمایه ها زده و سپس با شکستن حباب قیمتها و افت شدید بازارهای مالی، اقدام به خرید سهام ورشکستگان نموده و این سیکل با جذب سرمایه داران خرده پای جدید به دور باطل خود ادامه داده و هر روزه هزاران نفر را ورشکست می سازد. صهیونیزم بین المللی علاوه بر در اختیار داشتن اقتصاد آمریکا، دولت این کشور را وادار کرده است که از بدو تأسیس رژیم صهیونیستی تا کنون بیش از یکصد میلیارد دلار از وجوه مالیات دهندگان آمریکایی را به عنوان کمک بلاعوض به خزانۀ این رژیم واریز نماید! این در حالیست که سرمایه داران صهیونیست مالکیت هشتاد درصد از اراضی فلسطین اشغالی را در اختیار دارند! پروژۀ سقوط آمریکا از 11 سپتامبر 2001 آغاز شده و با بروز بحران اقتصادی از اواسط سال 2006 وارد فاز جدیدی شد که ممکن است در سالیان آتی به سقوط کامل واحد پول این کشور بیانجامد. دولتمردان آمریکا در یک دهه گذشته با صرف هزینه ای قریب به پنج تریلیون دلار در راستای تصرّف دو کشور عراق و افغانستان برای صهیونیزم بین المللی، اقتصاد آمریکا را به ورشکستگی کشانیده اند.صهیونیزم بین المللی احتمالاً در مرحلۀ بعد با وادار نمودن دولت آمریکا به یک ماجراجویی بزرگ دیگر در خاورمیانه و پس از آن، فشار دادن دگمۀ جنگ آرماگدونی پروندۀ این کشور را برای همیشه مختومه خواهد نمود و این طرح بر سیاستمداران فراماسون آمریکایی پوشیده نیست. بنا بر یک سنّت الهی؛  «مَن أعانَ ظالماً سَلَّطَهُ اللهُ علیه... هر کس ظالمی را یاری کند، خداوند همان ظالم را بر او مسلّط فرماید». در پی اعتراضات اخیر مردم آمریکا در وال استریت شهر نیویورک که به دیگر شهرهای آمریکا نیز کشیده شد، حدود هزار معترض بازداشت شدند. نوام چامسکی، محقق و استاد برجسته دانشگاه در آمریکا گفت: «زمان اعتراض در آمریکا فرا رسیده است. اعتراضات علیه وال استریت در حقیقت اعتراض علیه مؤسسات مالی است؛ بانک ها بزرگتر شده اند و سود مؤسسات اقتصادی بیشتر شده و از سوی دیگر نرخ بیکاری به حد رکود اقتصادی رسیده است». مایکل مور، مستند ساز آمریکایی گفت: «ریشه تمام مشکلات، نظام سرمایه داری است که 2/46 میلیون آمریکایی زیر خط فقر را در قرن 21 بر جای نهاده است». چهارصد نفر در آمریکا سرمایه ای بیش از ثروت یکصدو پنجاه میلیون نفر دیگر(یعنی حدود نصف جمعیت کشور) دارند. بر یکی از پلاکاردهای معترضان نیویورکی نوشته بود: «روزی می رسد که فقرا چیزی جز خود ثروتمندان برای خوردن نخواهند یافت».

رئوس فعالیتهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در عراق:

فعالیت بسیار گسترده و پنهان رژیم صهیونیستی در کردستانِ عراق در عرصه های گوناگون اقتصادی، نظامی و... در طول یک دهۀ گذشته و به ویژه طرح انتقال کردهای یهودی از اراضی اشغالی به شمال عراق و جایگزین کردن آنها با کلدانیان و آشوری ها* در راستای تحقق آرمان «اسرائیل از نیل تا فرات» و افشای ناخواستۀ خبر تصویب طرح تجزیۀ عراق در کنگرۀ آمریکا در اکتبر 2007، خبر از عزم استعمارگران برای تلاش در جهت اجرای طرح «خاورمیانه جدید» را می دهد.

*مادیسون، روزنامه نگار آمریکایی در گزارشی می نویسد: «یهودیان کرد از زمان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 شروع به خرید اراضی در مناطقی از شمال عراق کرده اند که آن را به ادعای خود ملک تاریخی یهود می دانند، و حملات علیه مسیحیان و کلدانیان در موصل و اربیل و...(که توسط سازمان القاعده صورت گرفت) اقدامی در جهت کوچانیدن آنها از سرزمینهایشان بود».    یهودیان کرد از زمان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 اقدام به خرید زمینهایی در مناطقی که آن را ملک تاریخی یهود می خوانند، کرده اند. موساد با هماهنگی شبه نظامیان کرد حملاتی علیه مسیحیان و کلدانیان به هدف اخراج آنها انجام داده است.  در حال حاضر55 شرکت صهیونیستی به شکل محرمانه در عراق مشغول به فعالیت به ویژه در حوزه زیرساختها هستند. سازمان موساد نیز بانکی را در استان سلیمانیه در شمال عراق تأسیس کرده است که به خرید گسترده زمین های کشاورزی و زمین های نزدیک به چاه های نفت و مناطق مسکونی حومه شهرهای موصل و کرکوک مبادرت می کند. سیمور هرش روزنامه نگار معروف آمریکایی گزارش مفصلی از حضور و فعالیت‌های عناصر امنیتی - اطلاعاتی اسرائیل در شمال عراق منتشر ساخته است. بر اساس این گزارش که در نشریه‌ نیویورکر منتشر شد اسرائیل حدود پنج هزار نیرو در عراق مستقر نموده و از کردهای عراقی که تحت لوای فدرالیسم به دنبال استقلال خود هستند حمایت می‌کند. به گفته‌ هرش، سرویس جاسوسی اسرائیل  مشغول اجرای عملیات محرمانه بین کردهای ایران و سوریه و هم‌چنین آموزش کماندوهای کُرد و سازماندهی آنها به عنوان وزنه‌ای در برابر پیکارجویان شیعه است.صهیونیستها اعلام کرده اند که درگیری و جنگ بین کردها و اعراب از سال 2013 آغاز خواهد شد و این بهانه ای برای تشکیل دولت مستقل کردستان در سال 2016  خواهد بود.

دولت آمریکا ماهها در حال فعالیت برای تحمیل یک توافقنامۀ امنیتی بر عراق بود که بر اساس آن، نظامیان این کشور با برخورداری از مصونیت قضایی بدون هیچ محدودیت زمانی در عراق مستقر باشند. از آنجا که این طرح با مخالفت ملّت عراق و علمای شیعه و برخی از مقامات سیاسی این کشور مواجه گردید، دولت آمریکا برای امضای نسخۀ تعدیل شدۀ آن با دولت عراق و نیز تصویب آن در پارلمان این کشور به حربۀ مؤثر تهدید و زور متوسّل گردید. در نسخۀ تعدیل شدۀ این قرارداد که در نوامبر2008 به امضاء رسید مدت استقرار نظامیان آمریکایی در عراق سه سال تعیین گردید. رئیس جمهوری آمریکا در ژوئن 2009 اعلام کرد که در صورت ادامۀ خشونتها در عراق، این کشور به تعهد خود مبنی بر خروج کامل از عراق تا پایان سال 2011 عمل نخواهد کرد*. کمتر از دو ماه بعد، در روز 19 آگوست 2009 هفت انفجار مهیب در منطقۀ به شدت حفاظت شدۀ سبز بغداد رخ داد که در اثر آن بیش از هشتاد تن کشته و بیش از سیصد تن مجروح گردیدند. بررسی تاریخ روزشمار تحولات عراق در چند سال اخیر به وضوح نشان می دهد که هرگاه آمریکا در صدد گرفتن امتیازی از دولت شیعی عراق بوده و یا از برخی از عملکردهای آن نارضایتی داشته است، موج حملات تروریستی در این کشور فزونی یافته و نهایتاً دولت عراق را مجبور به تأمین خواست آمریکا کرده است(دولت آمریکا اصرار فراوانی بر اخراج افسران شیعه از نیروهای نظامی- امنیتی عراق و جایگزینی آنها با نیروهای بعثی می ورزد.). با نزدیکتر شدن موعد خروج نیروهای آمریکا از عراق، در آخرین زنجیره عملیات تروریستی در این کشور در نیمۀ ماه آگوست، 74 تن کشته و بیش از سیصد تن کشته شدند. کاخ سفید نیز بلافاصله اعلام کرد که آماده است حضور نظامی خود در عراق را تمدید کند. در این بین، شاخه القاعده در عراق نیز با صدور بیانیه‌ای در سایت اینترنتی خود اعلام کرد که از 15 آگوست جاری برای انتقام خون اسامه بن‌ لادن و سایر مسئولان این شبکه، انجام یکصد حملۀ زنجیره ای را در سراسر عراق آغاز کرده است. لازم به ذکر است که عربستان سعودی برای باقی ماندن نیروهای آمریکا در عراق به شدّت تلاش کرد، اما با پایمردی علمای شیعه* و برخی مسئولان عراقی و نیز به سبب مشکلات آمریکا، این کشور اخیراً اعلام کرده است که تا پایان سال 2011 نیروهای خود را از عراق خارج می کند. عربستان سعودی همچنین از سوی مقامات عراقی به دامن زدن به جوّ نا امنی در این کشور متهم شده است. برخی مقامات سعودی اظهار داشته اند که حاضرند برای سقوط دولت شیعی عراق تا یکصد میلیارد دلار هزینه نمایند. اخیراً دولت کویت به اصرار آمریکا و عربستان طرح ساخت بندری در دهانه اروند رود و خور موسی را در دستور کار قرار داده است که این امر برای اقتصاد عراق پیامدهای بسیار منفی در پی خواهد داشت.

*شایان ذکر است که استعمار سالهاست که به شدّت در تلاش برای جذب طلّاب شیعه و تربیت ایشان در انگلستان است تا با تشکیل یک جریان شیعی وابسته به خود، مرجعیت شیعه را در عراق تحت کنترل گیرد. فعالیت رژیم صهیونیستی در عراق ابعادی وسیع و همه جانبه دارد. علاوه بر طرح هایی چون اسکان دائمیِ آوارگان فلسطینی در این منطقه، سرویس اطلاعاتیِ برون مرزیِ این رژیم(موساد) از سال 2003 تا کنون با استفاده از جوّ هرج و مرج ناشی از اشغال عراق، حدود یک هزار تن از چهره های دانشگاهی این کشور و به ویژه دانشمندان اتمی و موشکی و همچنین خلبانان برجستۀ نیروی هوایی را ترور کرده است. سازمان موساد حداقل 350 تن از دانشمندان عراقی و بیش از 200 استاد دانشگاه و شخصیت دانشگاهی این کشور را به قتل رسانده‌است. دکتر نورالدین الربیعی، دبیر کل شورای تحقیقات علمی عراق گفت: «از جمله اهداف پشت پرده حمله آمریکا به عراق، ترور دانشمندان و نابودی مراکز تحقیقاتی- علمی این کشور بوده است. پیشرفت‌های علمی و فنی عراق از جمله دلایل حمله آمریکا به عراق با پافشاری رژیم صهیونیستی بود. آژانس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در واقع ارتش سری متشکل از 150 نفر را برای ترور اساتید دانشگاهی و دانشمندان عراق تشکیل داده بودند. این ترورها بخشی از «استراتژی ایجاد فاجعه» در عراق است».

منبع:اسرار

تمام:حُرّ14


| شناسه مطلب: 153631







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.