جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

تاثیرانتفاضه بررژیم صهیونیستی (11) اعتدال وافراط یهودیان

اما به رغم آنچه گذشت ، چنانچه حوادث انتفاضه را در مطبوعات رژیم صهیونیستی بررسی کنیم و به تاثیر آن بر جامعه اسرائیلی توجه کنیم ، با تصویری کاملا متمایز روبرو می شویم و با اعتماد به نفس ، به قابلیت و توانمندی خویش برای سیطره بر دشمن ایمان خواهیم آورد .

برای آگاهی از تاثیر انتفاضه بر اوضاع جامعه اسرائیلی ، لازم است ابتدا چهره جامعه صهیونیستی را پیش از شکل گیری این جنبش ، از دریچه مطبوعات این رژیم ، ملاحظه کنیم .

صهیونیست ها طی هفت سال دوران خوش و شیرین 1993 تا 1999م. (یعنی از مذاکرات صلح اسلو تا قیام انتفاضه دوم مسجد الاقصی) براین گمان بودند که به زودی خواهند توانست از طریق حکومت خودگردان ، اقتدار و سیطره خود را بر ملت و سرزمین فلسطین تحکیم بخشند و قدرت و سیاست را از دست ایشان خارج سازند . این قدرت را با پرداخت رشوه های خاتمه یافته و تشکیل یک حکومت خودگردان را عامل پایان یافتن حیات سیاسی فلسطینیان در اراضی اشغالی می دانستند .

صهیونیستها اطمینان داشتند که حکومت خودگردان ، درعین حالی که می تواند توده های فلسطینی را خشنود سازد و تحت خیمه ای گرد آورد ،احساسات دینی و ملی آنان را نیز آرام و کنترل نماید. این امر موجب می شد که فلسطینیان در قلمرو حکومت خودگردان ، به واحدهای اقتصادی و تولیدی و مصرفی تبدل شوند و یا نگاه محض اقتصادی به همه چیز ، عزت و کرامت و وطن را به فراموشی سپارند و تنها به بهبود وضع معیشت خود بیندیشند . طبیعی است که در چنین حالتی می توان با پرداخت رشوه های دیگر ، آنان را در این مسیر ، بیشتر و بیشتر به جلو سوق داد .

این رویای شیمون پرز بود درباره آن چه وی خاورمیانه جدید می نامید . غربیان و صهیونیست ها با نشان دادن "در باغ سبز" به ملت فلسطین ، از تبدیل فلسطین / اسرائیل و اردن به یک سنگاپور و هنگ کنگ در خاورمیانه سخن گفتند : یعنی ملتی فاقد تاریخ (!) و با جمعیتی اندک ، اما از نظر تولید ، در سطحی بسیار بالا و به لحاظ درآمد اقتصادی و سطح زندگی در عالی ترین حد ممکن ، به طوری که نگاه سران اقتصاد مصرفی جهان بدان دوخته شود . در این صورت ، هر کس که در برابر این طرح ایستادگی کند ، نیروهای انتظامی تحت امر حکومت خودگردان ، موظفند که او را ادب کنند و یا در صورت لزوم ، وی را از میان بردارند .

این بدان معناست که اساسا رابطه رژیم صهیونیستی با حکومت خودگردان (به موجب توافقنامه اسلو و در تصور صهیونیست ها) رابطه استعماری رقم خورده است ؛ به طوری که این رژیم ، نقش دولتی امپریالیستی را ایفا می کند و حکومت دست نشانده را مستقیما با نیروهای نظامی خویش و یا به طور غیر مستقیم با نیروهای بومی حاکم ، به نفع خود به کار گیرد .

این گونه بود که حکومت خودگردان فلسطین موظف شد تا نقش دولتی را ایفا کند که با سلطه مهار شده خود و ارتباط با توده های فلسطینی ، این ملت را در جهت تامین منافع و مصالح دولت امپریالیستی سوق دهد .

صهیونیست ها در پی این رویای شیرین ، به آرامش رسیدند و احساس کردند که از این پس خواهند توانست در ساخت و ساز شهرک های صهیونیستی ، گام های بلندتری بردارند و به توسعه و بهبود آن بپردازند و بدون هیچ هزینه ای از زندگی خوش و راحتی بهره مند شوند .

این احساس آرامش کاذب تا آنجا قوت یافت که پیش از آغاز انتفاضه ، "شورای منطقه ای" با انتشار یک نقشه سیاحتی و جهانگردی از شهرکهای دشت اردن ، هیچ نشانه ای از روستاها و شهرهای غربی در آن باقی نگذاشت ؛ گویی اساسا چنین مناطقی وجود ندارد .

به موجب این نقشه بی اساس ، مناطق مزبور امن ترین نقاط جهان محسوب می شد . واقعا "سرزمین بدون ملت" و یا به عبارتی دیگر ، سرزمینی که ملتش چنان در غل و زنجیر گرفتار آمده اند که می توان آن را استثمار کرد و بازی داد .

ادامه دارد...


| شناسه مطلب: 153530







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.