شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

جامعه شناسی اسرائیل - طبقه حاکمه (3)

جامعه شناسی اسرائیل 3 طبقه حاکمه و سیستم حکومتی
2– طبقه حاکمه

در تحلیل جامعه اسرائیل که توسط "ح حنبگی"،"موشه ماخور"،"آلیوااور"و با رویکردی "مارکسیستی"صورت پذیرفت ،مولفان به حاکمیت گروهی با عنوان "بوروکراسی کارگری" در جامعه اسرائیل از دهه1940 تا به کنون ، اشاره می کنند که برای درک بهتر آن لازم است  در ماهیت سرمایه داری موجود در اسرائیل بررسی کنیم . به نظر اینان ایدئولوژی حاکم بر اسرائیل "سرمایه داری" نیست  ، بلکه ترکیبی است از عناصر "بورژوایی" و افکار و عقاید مسلط و بارز "جنبش کارگری صهیونیست". تعادلی که بین این دو حاصل می شود در تعیین سیاسی کلی – بوروژایی یا کارگری – بسیار موثرمی باشد .
به عنوان مثال ، می توان به اختلاف بین "گلدا مایر"و "بن گورین" از یک سو با "دایان" از سوی دیگر ، بر سر این مسئله که آیا می توان از کارگران فلسطینی در اقتصاد اسرائیل استفاده کرد یا خیر ؟، اشاره کرد . معضلاتی از این قبیل و راه حلهایی که اسرائیل پیشه خود ساخته است ، می تواند ما را در درک این مطلب یاری کند که اقتصاد اسرائیل همیشه از ملاحظات سیاسی تبعیت می کرده است واین مطلب کلید درک ماهیت طبقه حاکمه اسرائیل را به ما می دهد .
حقیقت این است که استعمار صهیونیستی به صورت یک فرآیند استعماری معمولی از سرمایه داری و در قالب ملاحظات سودانگارانه شکل نگرفت که اگر چنین می بود ، استفاده از کارگران فلسطینی و عرب نه تنها مانعی نداشت که موجه هم می نمود ، لیکن بوروکراسی کارگری صهیونیستی با این تمایل مبارزه کرده و سیاست "فقط کارگر یهود" را با توجه به اهداف سیاسی اش ، اشاعه می دهد .
بدین ترتیب می توان به تفوق بوروکراسی کارگری بر عناصر بوروژا در جامعه اسرائیل پی برد ، مطلبی که از دهه چهل تا به امروز به انحای مختلف خود را نشان داده است . این نیروی غالب را مولفان مذکور طبقه حاکمه نام داده اند که برای اعمال نفوذ خود از سه اهرم بهره می جوید : "دولت ، آژانس یهودی و هیستادروت" .
بوروکراسی مورد نظر با تسلط بر دستگاه عظیم دولتی ، اتحادیه ها و قسمت اعظم اقتصاد جامعه ، عملا به توان بالای دست یافته که حتی اجازه نظارت غیر مستقیم بر بخش خصوصی را نیز به او می دهد. توضیح آنکه ، چون اقتصاد اسرائیل به طور کلی – اعم از دولتی یا خصوصی- وابسته به کمکهای خارجی می باشد ، بوروکراسی توانسته با استعانت از مساعدتهای مالی خارجی و اجرای سیاستهای گوناگون ، نبض اقتصاد کشور را در دست خود بگیرد و از این طریق آرای خود را بر دیگر بخشها تحمیل کند . قدرت حیرت انگیز طبقه حاکمه نه تنها سازمانها بلکه افراد را به شگفتی واداشته و عملا به وابستگی و اطاعت مجبورشان ساخته است ، به طوری که مخالفت و یا انجام عملی خلاف آنچه بوروکراسی می طلبد ، مجازات های سنگینی به دنبال دارد .

3-سیستم حکومتی
 بحث از ساختار حکومتی اسرائیل و اجزای مقوم آن در حیطه مباحث این نوشتار نمی باشد و نیازمند انجام تحقیقات جداگانه دیگری است . آنچه در اینجا مد نظر ما می باشد ، جایگاه حکومت جمهوری در جامعه اسرائیل است . حکومت اسرائیل متشکل از مجلسی به نام کنست مشتمل بر یکصد و بیست نماینده برای چهار سال ، ریاست جمهوری که توسط  اکثریت نمایندگان پارلمان برای پنج سال انتخاب می شود و نخست وزیر که دارای قدرت اجرایی بالا است ، می باشد . ساختار اجرایی نظام اسرائیل به علت عدم وجود یک قانون اساسی مصوب ، بر پایه "قوانین بنیادی" فعالیت می کند . اگر چه حکومت اسرائیل جمهوری و مطابق با الگوهای غربی می باشد ، لیکن از 1948 به بعد عملا سیستم سیاسی تمرکز گرا را به نمایش گذارده است ، سیستمی که مبتنی بر قدرتمندتر شدن هر چه بیشتر دولت استوار است . اگر چه این وضعیت در سالهای اخیر دستخوش تحول شده ، اما "شارکنسکی" با انجام مطالعاتی چند نشان داد که سیستم حکومتی اسرائیل همچنان خصوصیات مقتدرانه قبلی خود را حفظ کرد و ساختار نوین بوجود آمد.


| شناسه مطلب: 153495







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.