جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

ماموریت های سفیر آمریکا در دمشق؟

هیات های دیپلماتیک از جمله بهترین ابزار اتصال روابط و مهمترین وسایل برای تنظیم و ترتیب روابط دو کشور براساس منافع طرفین و تقویت زبان تفاهم و گفتگو هستند به گونه ای که به طرفین این امکان را می دهد تا درک متقابلی از هم برای رفع ایجابی مشکلات داشته باشند. لیکن به رغم آن هیات های دیپلماتیک آمریکا در دمشق همواره بین عملکرد ایجابی و سلبی، عملکرد سلبی را ترجیح داده اند. برخی دولت های آمریکا تاکید فراوانی در استفاده ازهیات های دیپلماتیک نه برای تحقق تفاهم متقابل و تبادل نظر بلکه ابزاری برای تحمیل مجازات ها و فشار داشته اند. برهمین اساس مشاهده می کینم که در بسیاری موارد دولت آمریکا سفیرش را از دمشق فراخوانده و سپس بازگشته است. آخرین بار دولت جرج بوش رییس جمهور سابق آمریکا سفیر این کشور در سوریه را به واشنگتن فراخواند و امروزه گزارشها تاکید برآن دارند که دولت آقای باراک اوباما قصد دارد باردیگر سفیرش را به دمشق بازگرداند. پرسشی که مطرح است اینکه آیا سفیر جدید اقدام به نقش آفرینی در ماموریت اصلی خود یعنی ایجاد زبان گفتگو و برقراری تفاهم بین دو کشور خواهد کرد یا اینکه از این نقش خود بعدها  به عنوان ابزاری جهت تحمیل مجازاتها سود خواهد برد تا باردیگر با فراخواندن به کاخ سفید ماجراجویی جدیدی علیه سوریه آغاز گردد؟

 

* لزوم بازگشایی سفارت آمریکا در دمشق؟

 

زمانی که روابط دیپلماتیک میان آمریکا و سوریه تایید و سپس برای طرفین سفارتخانه ای و سفرایی تعیین گردید کسی فکر نمی کرد که وجود سفیر آمریکا در دمشق بعدها به برگه سازش و یا مانوری تبدیل شود و علاوه بران از این سفیر برای اجرای ماموریت های غیر متعارف در پوشش فعالیت های دیپلماتیک استفاده شود.

واشنگتن آشکارا برای اجرای دو نقش مخالف هم در ازای پرونده خاورمیانه تلاش کرده است که می توان در چارچوب موارد زیر به آن اشاره کرد:

 

-         واشنگتن همواره به عنوان طرف دوم در منازعه عربی - اسراییلی اقدام کرده است. دلیل آن نیز ایستادگی آشکار و بدون شرط آمریکا در کناراسراییل و تعهد به حمایت از امنیت این رژیم است صرف نظر از اینکه اسراییل ظالم بوده است یا مظلوم.

-         واشنگتن همواره خواسته است به عنوان طرف سوم منازعه عربی- اسراییلی نقش آفرینی کند. دلیل آن نیز درخواست آشکارش برای حل و فصل این منازعه و بازگرداندن امنیت و استقرار و تحقق صلح است.

اشکال اصلی این نقش دوگانه در میزان توان واشنگتن در رعایت عدالت بین  نقش" طرف دوم" و طرف سوم" در منازعه عربی – اسراییلی است.

تمامی تئوری های علوم سیاسی، تئوری های دیپلماتیک، پژوهش، مراکز مطالعات استراتژیک و سیاسی متخصص در امور درگیریها و نزاعهای منطقه ای و بین المللی قاطعانه بر عدم امکان جمع بین این دو نقش (طرف دوم و طرف سوم ) تاکید می کند.زیرا کسی که نقش طرف دوم را بازی می کند نمی تواند طرف سوم و میانجی باشد و در حل و فصل نزاع مشارکت کند.

 

به عبارت دیگر، می توانیم بپرسیم: آیا بازگشت سفیر آمریکا به دمشق با این هدف صورت گرفته که وی درچارچوب فعالیت دیپلماتیک خود براساس تعریفی که از آن رفت عمل کند؟ یا اینکه به سوریه بازگشته تا در ازای بازگشتش دمشق را به عقب نشینی از حقوقش ترغیب کند؟ آیا وجود سفیر آمریکا در دمشق به این دلیل است که وی ماموریت دیپلماتیک عرفی خود را در حوزه سیاست خارجی آمریکا دنبال کند؟ یا اینکه حضورش صرفا به عنوان ابزاری برای اجرای عملیات چماق و هویچ علیه سوریه است تا به این وسیله واشنگتن علیه دمشق فشار وارد نماید که چنانچه سوریه مخالفت کرد بلافاصله سفیرش را فراخواند؟ اگر دولت آمریکا با فراخوان سفیرش خواست از آن به عنوان برگه ای علیه سوریه استفاده کند و سوریه به مطالبات این کشور پاسخ نداد آیا واشنگتن به این نتیجه می رسد که این روش کارساز نبوده و باید سفیرش را به دمشق بازگرداند؟ یا اینکه به این نتیجه می رسد که باید سفیرش را به دمشق بازگرداند تا زمینه ای باشد برای فراخوان بعدی همین سفیر در چارچوب رویدادهایی احتمالی دیگری که برایش برنامه ریزی کرده است؟     

 

* دیپلماسی آمریکا: از " گره اسراییل" تا "گره سوریه" :

 

  دیپلماسی همه کشورهای جهان در تعامل با سایر کشورها از استقلال کاملی برخوردار است. تنها موردی که از این قاعده مستثنا است دیپلماسی آمریکا در قبال سوریه است. دلیل ان نیز بسیار ساده و روشن است. رابطه  دیپلماتیک بین اسراییل و آمریکا را همه به خوبی می دانند. این رابطه دلیل مستقیمی است که بر دیپلماسی آمریکا در قبال سوریه تاثیر می گذارد. به بیانی دیگر  رابطه پردامنه آمریکا با اسراییل منجر به زیان سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا شده است که به آن " گره اسراییل" اطلاق می شود گره ای که فشارها و پیامدهای آن گره دیگری را موجب شده به نام " گره سوریه".

 

به رغم تشابه این دوگره به لحاظ شکلی اما این دو از لحاظ محتوا و مضمون با هم متفاوت هستند.

 

-         دیپلماسی آمریکا در قبال اسراییل براساس جانبداری به نفع برنامه کاری سیاست اسراییل در منطقه است

-         دیپلماسی آمریکا در قابل سوریه براساس فشار بر سوریه باهدف اجبار این کشور به تقدیم امتیاز برحسب مطالبات برنامه کاری سیاست اسراییل است.

 

این وضعیت نامتوازنی که دیپلماسی آمریکا در قبال سوریه در پیش گرفته، به دلایل معلومی است.

 

مهمترین پرسشی که در اینجا مطرح  می شود اینکه آیا سیاست خارجی آمریکا تلاش خواهد کرد با اعزام سفیر به دمشق از " گره سوریه" رهایی یابد و در حالی که هنوز از گره اسراییل رهایی نیافته است پس عملکرد سفیر آمریکا در دمشق چگونه خواهد بود؟  یا اینکه آیا واشنگتن تلاش خواهد کرد از " گره اسراییل" و " گره سوریه" در آن واحد" رهایی یابد.به طوری که بتواند نقش یک میانجی پاک و عادل را در حل و فصل نزاع ها بازی کند؟

   

چنانچه واشنگتن تلاش کند از گره اسراییل و سوریه در آن واحد رهایی یابد بنابراین دمشق هیچ زیانی نمی بیند مادامی که این گره یک گره سلبی با محوریت فشار، تحریم ، مجازات ، عدم تفاهم و فراخوان سفیر باشد. اما اسراییل آنگونه که تحلیلگران معتقدند زیان شدیدی خواهد دید مادامی که واشنگتن بخواهد از این گره رهایی یابد. زیرا اسراییل از بسیاری از مزایای ایجابی  و فرصت جانبداری کورکورانه آمریکا محروم خواهد شد.

 

علی ایحال از سرگیری فعالیت سفیر آمریکا در دمشق یک گام مثبت به شمار می رود لیکن دولت کنونی آمریکا باید نسبت به اهمیت تاثیر کسی که برای این پست انتخاب می شود، آگاه باشد. به عنوان مثال گزینه های آمریکا نباید منحصر به شخصیت هایی چون دنیس راس و یا جان بولتون باشد زیرا این گونه افراد در صورت انتخاب خود را سفیر اسراییل در دمشق می نامند نه سفیر آمریکا. این حقیقتی است که دولت اوباما باید آن را درک کند. دولتی که از وجود راس در وزارت خارجه بسیار رنج برد و عملا تلاش زیادی کرد تا از دست او در وزارت خارجه رهایی یابد.  

انتقال چنین شخصی به جایگاه دیگر نه تنها تاثیری بر سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا نخواهد گذاشت که وضعیت را نامطلوب تر از گذشته خواهد کرد.

 

گردآوری: مهدی شکیبائی  


| شناسه مطلب: 153493







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.