qodsna.ir qodsna.ir

نقش ایران در شکل گیری هسته های مقاومت در منطقه

ابوالفضل تهرانی

از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 فلسطینیان همواره در حال مبارزه برای آزادی سرزمین  خود  بوده اند و به  روش های گوناگون ، در قالب های حزبی و گروهی و حرکت های مردمی یا اعتصاب ، سعی در تحقق آرزوی خود داشته اند.
ملت فلسطین در این راه به هر کسی که علم مبارزه را  ضد اسرائیل بلند می کرد دل می بستند.
امروز پس از گذشت 60 سال از تاسیس دولت اشغالگر اسرائیل ، فلسطینیان 3 نوع الگوی و رویکرد کاملا متفاوت را در مبارزه تجربه کرده اند:
الگوی اول : پان عربیسم و تاکید بر ناسیونالیسم عربی در مبارزه
از سال 1948 تا سال 1967
الگوی دوم : ملی گرایی و تاسیس جنبش های چپ لائیک
از 1967 تا 1979
الگوی سوم : اسلام گرایی و الگوبرداری از انقلاب اسلامی ایران
از1979 تا کنون
نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با بررسی اجمالی سیر تکامل مقاومت از سال 1948 تا کنون علل پیروزی های اخیر جنبش های مقاومت منطقه را در میان تأثیرات و نتایج انقلاب ایران جستجو کند:

دوره اول،ناسیونالیسم عربی
از سال 1948 دولت های عربی با تکیه بر روحیه ناسیونالیستی و پان عربییسم هر اقدامی را برای نابودی دولت یهودی و نجات فلسطینیان انجام دادند ، کشورهای عربی و در راس آنان سوریه ، مصر ، اردن ، لبنان و عراق 4 بار ( در سالهای 1948، 56 ، 67 ، و 73) با اسرائیل وارد جنگ شدند ، اما در این چهار جنگ تقریبا هیچ توفیقی حاصل نکردند و حتی اسرائیل توانست با کمک حامیان بین المللی خود در نتیجه این جنگ ها بخش های بیشتری از سرزمین های عربی را به اشغال خود درآورد.
در سال 1948 و پس از تاسیس رژیم صهیونیستی دول عربی اولین جنگ را آغاز کردند . در روزهای آغازین جنگ اعراب ابتدا به پیروزی هایی دست یافتند اما اسرائیل با کمک آمریکا و کشورهای اوپایی به سرعت شکست ها را جبران کرد و پس از ده روز توانست موازنه را به نفع خود تغییر بدهد ، وسعت خاک خود را به 5/1 برابر افزایش داد  و باعث شد عده بیشماری از اعراب از سرزمین های خود آواره شوند.
8 سال بعد و در سال 1956 جنگ دوم اعراب و اسرائیل به بهانه ملی کردن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر (رئیس جمهور وقت مصر)  آغاز شد. و در پایان این جنگ نیز بخش قابل توجهی از صحرای سینا و نوار غزه به اشغال صهیونیستها در آمد.
اما تیر خلاص اسرائیل بر ناسیونالیسم عربی در جنگ سوم ، موسوم به جنگ شش روزه زده شد. در ماه می 1967 ، نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در امتداد مرز با سوریه جمع شدند و آرایش جنگی به خود گرفتند . ناصر ، سوریه را از حمله غافلگیرانه و زود هنگام آگاه کرد . ارتش های مصر ، سوریه ، اردن ،عراق و کویت به حال آماده باش در آمدند و دوطرف یکدیگر را متهم کردند که دیگری قصد حمله دارد و جنگ تبلیغاتی را  ضد یکدیگر آغاز کردند. زمانی که احتمال وقوع جنگ تقویت شد ، خط قرمز میان کاخ سفید و کاخ کرملین به کار افتاد و دو ابر قدرت تصمیم به جلوگیری از وقوع جنگ گرفتند ، لذا سفیر شوروی در مصر، نیمه شب ناصر را از خواب بیدار کرد و به وی اخطار جدی داد که نباید به ارتش فرمان آتش بدهد. ناصر از شوروی اطاعت کرد و به خیال اینکه امریکا هم به اسرائیل برای عدم آغاز جنگ هشدار داده است ، نه تنها حمله پیشدستانه ای انجام نداد ، بلکه از اقدامات احتیاطی برای مقابله با حمله احتمالی اسرائیل دوری جست . او حتی فرودگاهها را بدون دفاع و هواپیما ها را بدون استتار روی باندها رها کرد . نهایتا جنگ در صبح روز پنجم ژوئن با تهاجم گسترده و ناگهانی نیروی هوایی رژیم صهیونیستی آغاز شد، و این رژیم توانست در عرض 3 ساعت حملات شدید و غافلگیرانه هوایی به فرودگاههای مصر، سوریه ، اردن و عراق نیروی هوایی این کشورها را تقریبا نابود کند.
سپس نیروی زمینی ارتش اسرائیل با پشتیبانی هوایی وارد صحنه نبرد شد و ظرف مدت شش روز ، صحرای سینا ، کرانه غربی رود اردن ، نوار غزه ، ارتفاعات جولان ، شهر مهم قنیطره سوریه و تمامی شهر بیت المقدس - که تا قبل از آن شهر بین المللی محسوب می شد – به اشغال ارتش اسرائیل درآمد. در نتیجه این جنگ حدود یک میلیون عرب ساکن مناطق اشغالی آواره شدند و وسعت مناطق تحت اشغال به بیش از سه برابر افزایش یافت.
نتایج این جنگ به شدت برای اعراب دردناک و تحقیرآمیز بود . از سوی دیگر فلسطینیان نیز به کلی از ناسیونالسم عربی و کمک کشورهای عربی برای آزادی سرزمینشان ناامید شده بودند ، در چنین شرایطی نخبگان فلسطینی به فکر تقویت ساف که پیشتر در سال 1964 تاسیس شده بود افتادند.


دوره دوم ، ملی گرایی و جنبش های چپ لائیک
سازمان آزادی بخش فلسطین ساف در سال 1964 به عنوان یک سازمان ملی گرای غیر اسلامی با موافقت رهبران عرب و با هدف حذف اسرائیل تاسیس شد. رهبران عرب در واقع سعی داشتند فلسطینیان تندرو را در قالب این سازمان کنترل کنند.
تا قبل از جنگ شش روزه یعنی سال 67 رهبری این سازمان در اختیار فلسطینیانی بود که تحت نفوذ کشورهای عربی به خصوص مصر قرار داشتند ، اما پس از جنگ نخبگان گروههای فلسطینی رهبری آن را برعهده گرفت و با انجام عملیات های چریکی موفق علیه اسرائیل ، هویت و روحیه از دست رفته مردم فلسطین را تا حدودی تجدید کردند.
همانطور که ذکر شد پس از جنگ شش روزه ( با آغاز زعامت یاسر عرفات بر ساف) ، خط مشی سازمان آزادیبخش فلسطین تغییر کرد ،و همچنین توانست به دوران وابستگی خود به کشورهای عربی پایان دهد.
توفیقات ساف و عرفات تا اکتبر 1973 یعنی آغاز جنگ چهارم ادامه داشت . شکست های پی در پی اعراب در سه جنگ گذشته برای آنها حقارت ، احساس ضعف ، شرمساری و بی آبرویی در پی داشت ، این وضع سبب شد تا اعراب بویژه مصر و سوریه تصمیم به اتحاد با ساف بگیرند و برای جبران خسارت های گذشته و بدست آوردن حیثیت از دست رفته خود، دست به یک حمله گسترده علیه اسرائیل بزنند.
لذا ارتش های عربی در روز شش اکتبر مصادف با روز "یوم کیپور" یهودیان، یورش غافلگیرانه خود را آغاز کردند، و در همان ساعات اولیه حمله با غافلگیری دشمن توانستند بخشهایی از سرزمینهای اشغال شده را از چنگال نیروهای اسرائیلی خارج کنند. اما با حمایت ناتو ( و بویژه امریکا) و ارسال کمک های تسلیحاتی به اسرائیل از طریق ایجاد پل هوایی میان پایگاههای ناتو در اروپا و اسرائیل ، شرایط به سرعت به نفع اسرائیل تغییر یافت و در نهایت شکست دیگری به اعراب تحمیل شد.
اما این جنگ یک تفاوت عمده با جنگ های گذشته اعراب و اسرائیل داشت و آن اینکه کشورهای عربی در جنگ اکتبر 73 به جای انگیزه نابودی  اسرائیل و نجات فلسطینیان ، ارجحیت را به منافع ملی خود داده بودند. بطوری که مصر بدنبال بازپس گیری صحرای سینا و سوریه در پی بدست آوردن بلندی های  جولان بود. بنابر این بازنده اصلی در این جنگ ساف و فلسطینیان بوده اند ، چرا که مصر و سوریه علی رغم شکست در جنگ توانسته بودند بخش هایی از سرزمین های اشغال شده خود را از اسرائیل پس بگیرند ، اما فلسطینیان و ساف آزادی یک وجب از خاک خود را هم ندیدند. لذا این جنگ که جنگ آخر اعراب و اسرائیل بود به فلسطینیان ثابت کرد که گرایشات ملی گرایانه ساف هم نمی تواند کمکی به پیشبرد اهدافشان برای آزادی سرزمینشان بکند و تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران که الگوی جدیدی از مبارزه را پیشروی آنان قرار داد ، میدان مبارزه با اشغالگران تقریبا راکد بود.

دوره سوم ، اسلامگرایی
همانطور که پیشتر ذکر شد پس از جنگ 1973 و به نتیجه نرسیدن مبارزات پیشین گروههای فلسطینی به ویژه  ساف ، که در شکل و قالب های گوناگون و متعدد سیاسی چپ، غیر مذهبی و لائیک شکل گرفته بود ، نه تنها پیروزی ملت فلسطین شکل نگرفت ، بلکه اختلافات میان طبقات گوناگون فلسطینی شدت یافت. البته این گروهها علی رغم اختلافاتی که داشتند مبارزه خود را بر ضد رژیم صهیونیستی در خارج از سرزمینهای اشغالی، به صورت محدود و غیر مستمر ، سازمان دهی می کردند. پایگاههای ساف و دیگر گروههای مقاومت در کشورهای همجوار فلطسین اشغالی مثل سوریه ، مصر ، اردن و لبنان و.. قرار داشت ، لذا این گروهها مجبور بودند سیاست های خود را با سیاست های رژیم های عربی همسو و هماهنگ کنند. در این صورت، مبارزه با رژیم اشغالگر قدس منوط به توافق این رژیم ها بود. این در حالی بود که همچنانکه گفته شد رژیم های عربی در جنگ اکتبر ثابت کرده بودند که دیگر آرمان فلسطین برای آنها بی اهمیت است و تنها به فکر حفظ منافع خود در روابطشان با اسرائیل هستند. بنابر این طبیعی بود که این رژیم ها به علت ترس از واکنش اسرائیل سعی می کردند الگو و شیوه مبارزاتی متناسب با وضع خود را بر فلسطینی ها تحمیل کنند. شمار دیگری از رژیم های عربی هم مانند اردن در عمل مقابل فلسطینیان قرار گرفته و به قلع و قمع آنان پرداختند.
در چنین شرایطی و پس از اینکه ملت فلسطین تجربه تلخ رهبران سیاسی خود را پشت سر گذاشت و هیچ روزنه امیدی را در مقابل خود نمی دید، انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به شکوفایی رسیدو با شعار آزادی قدس شریف ، غبار یاس را از چهره فلسطینیان زدود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی موج اسلام خواهی در کشورهای مسلمان منطقه شدت گرفت . نسل جوان فلسطینی که از مبارزات صوری و غیر اصولی سازمانها و گروههای فلسطینی در قالب سوسیالیسم و ملی گرایی مایوس شده بودند ، روح انقلابی حاکم بر ایران را لمس کردند.پس از این نقش گروههای ملی و چپ گرا روز به روز در داخل فلسطین اشغالی کمرنگ تر شد.

تاسیس جنبش جهاد اسلامی
یکسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، اولین جنبش اسلامی واقعی در سرزمین های اشغالی تاسیس شد. تاسیس جهاد اسلامی در صحنه فلسطین سیمای جدیدی از اسلام سیاسی و رهبران دینی سیاسی را به منصه ظهور گذاشت.
جنبش جهاد و رهبران آن دین و سیاست را با یکدیگر مرتبط کرده و مبارزه مسلحانه بر ضد اشغالگران اسرائیلی را آغاز کردند. ویژگی دیگر جنبش جهاد اسلامی نسبت به جنبش های گذشته این بود که جهاد اسلامی هیچ گاه دستور را از خارج از سرزمین های اشغالی دریافت نمی کرد که با داده های داخل در تناقض باشد. این جنبش با اقدامات شهادت طلبانه و شجاعانه ای که تا کنون انجام داده نقشی عمده در بازگرداندن اعتماد به نفس مردم فلسطین داشته است. همچنین جهاد اسلامی در آماده سازی امور برای شروع انتفاضه مردمی در دسامبر 1987 سهیم بوده است.
چنانچه گفته شد پس از انقلاب اسلامی موج اسلام خواهی و گرایش به مقاومت با صبغه اسلامی کشور های منطقه را در بر گرفت. لبنان یکی از کشور هایی بود که گرایش به اندیشه مقاومت اسلامی در آن بیشتر دیده می شد و علاوه بر این رهبران ساف و آوارگان فلسطینی بسیاری در لبنان زندگی می کردند. اسرائیل که به شدت از فرگیر شدن موج انقلاب اسلامی ترسیده بود ، به هیچ وجه نمی خواست این موج به داخل سرزمین های اشغالی نفوذ کند ، بنابراین در سال 1982 به لبنان حمله کرد و بیروت را تصرف کرد . صهیونیستها در این تجاوز بسیاری از اردوگاههای آوارگان فلسطینی را ویران کردند و شمار زیادی را قتل عام کردند که فاجعه صبرا و شتیلا یک نمونه از جنایات صهیونیستها در این جنگ است. اسرائیل پس از اشغال لبنان علاوه بر کشتار وسیع آوارگان فلسطینی ، بسیاری از رهبران فلسطینی ( از جمله رهبران ساف) را هم دستگیر و از لبنان تبعید کرد و به مناطق دورتر فرستاد.
تجاوزات و وحشیگری های اسرائیل در اشغال لبنان برای این رژیم نتیجه معکوس داشت و درحالی که رهبران اسرائیل که پس از کشتارهای وسیع در توهم ریشه کن کردن مقاومت اسلامی در لبنان بسر می بردند و در شرایطی که اسرائیل هنوز لبنان را تحت اشغال داشت ، جنبش مقاومت اسلامی حزب الله لبنان که به شدت متاثر از اندیشه های حضرت امام و انقلاب ایران بود تاسیس شد.

شکل گیری انتفاضه
انتفاضه فلسطین یا انقلاب مساجد در سال 1987 (صرف نظر از عوامل شکل گیری آن) بدون هیچ وابستگی گروهی یا سازماندهی قبلی جریان های سیاسی مقاومت وابسته به دولت های عربی و با الهام از انقلاب اسلام ایران آغاز شد. این قیام بزرگترین دستاورد جبهه مقاومت در طول مبارزه با اسرائیل بوده است ، چرا که عموم ملت فلسطین را وارد جریان مقاومت و مبارزه کرد.
در همین سال ، یعنی در سال 1987و پس از شدت گرفتن انتفاضه فلسطین در دسامبر 1987 ، جنبش مقاومت اسلامی حماس نیز اعلام موجودیت کرد . تاسیس این جنبش از سوی اخوان المسلمین در پی قیام انتفاضه، آغاز مشارکت اخوان در یک کار منظم و مستمر بود. جنبش حماس به مرور جای خود را در میان مردم باز کرد و به نیروی اصلی انتفاضه در سرزمین های اشغالی تبدیل شد . همین مساله سبب شد تا روز به روز میان ساف که وارد جریان صلح و سازش با اسرائیل شده بود و این جنبش ، شکاف ها و اختلاف ها بیشتر شود.
در سال 1993 اسرائیل که با شدت گرفتن عملیات های مبارزان فلسطینی مستاصل شده بود به فکر استفاده از ساف برای مهار کردن جنبش های مقاومت افتاد ، لذا با ساف که تا کنون حتی اجازه نمی داد رهبرانش به فلسطین اشغالی نزدیک شوند و در سال 82 حضور آنان در لبنان را هم تحمل نکرده بود ، وارد مذاکره شد و در کنفرانس اسلو پیشنهاد تاسیس تشکیلات خود گردان را به پایتختی رام الله به عرفات داد. با تاسیس حکومت خود گردان ، اسرائیل پول و اسلحه های سبک در اختیار آن قرار داد ، فلسطینیان هم از اینکه از این به بعد در خیابانهای کرانه باختری و نوار غزه جای پلیس اسرائیلی ، پلیس فلسطینی می دیدند خوشحال بودند. اسرائیل در این شرایط و پس از واگذاری امتیازهای متعدد به عرفات ، در خواست خود را مطرح کرد و از عرفات خواست تا با جنبش های اسلامی مقابله و مانع فعالیت های خرابکارانه آنان شود. در پی دستور عرفات سیستم امنیتی تشکیلات به سرعت وارد عمل شد و بسیاری از مبارزان و رهبران جنبش های جهاد اسلام و حماس دستگیر و به زندان افتادند.
اسرائیل اینگونه موفق شده بود ، فلسطینیان را مقابل یکدیگر قرار دهد و بدون پرداخت هینه گزافی جنبش های مقاومت اسلامی را مهار کند.این شرایط 7 سال ادامه داشت تا اینکه در سال 2000 مردم فلسطین که از مذاکرات بی نتیجه تشکیلات خودگردان خسته شده بودند با بازگشت به مقاومت مسلحانه انتفاضه جدید الاقصی را کلید زدند . شروع انتفاضه الاقصی مصادف شد با انزوای سیاسی عرفات و اقامت اجباری وی در استانداری رام الله و این آغاز انحطاط تشکیلات خودگردان بود ، در شرایطی که گروههای مقاومت اسلامی با پشتیبانی مردم هر روز قدرتمند تر از گذشته می شدند.
مقاومت اسلامی در جنگ اخیر غزه اثبات کرد که اکنون از چنان پایگاه مردمی در فلسطین برخوردار شده است که هیچ نیرویی نمی تواند آن را مجبور به پذیرش زورگویی های رژیم صهیونیستی کند . و امروز پس از موفقیت های پی در پی نیروهای مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین و با تفوق  ایدئولوژی اسلامی بر ایدئولوژی های ملی، چپ و پان عربی در عرصه مقاومت ، تاثیر انقلات اسلامی ایران در بیداری جهان اسلام کاملا مشهود است.


کتابنامه :
انتفاضه الاقصی (مجید صفاتاج)
اهداف سیاست خارجی ساف در فلسطین اشغالی ( محمود نورانی)
ایران و تحولات فلسطین (علی اکبر ولایتی)
ماجرای فلسطین و اسرائیل (مجید صفاتاج)          


| شناسه مطلب: 153472