qodsna.ir qodsna.ir

جنگ 22روزه غزه و سکوت دولتهای غرب وعربی(پایانی)

عاشورای غزه و سکوت جامعه بین الملل

جامعه بین‌الملل به رهبری ایالات متحده و اتحادیه اروپا به رهبری مدعیان آزادی، حقوق بشر و دموکراسی با وجود آگاهی از وضعیت نوار غزه، سکوتی مرگبار را در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به فلسطین و لبنان اتخاذ کرده‌اند و هر حرکتی از سوی جامعه جهانی نیز با وتوی ایالات متحده ناکام مانده است.
 امروزه جامعه جهانی با چشم خود شاهد اقدامات وحشیانه و ددمنشانه ای است که رژیم اشغالگر قدس بدان مبادرت می ورزد. این رژیم بعد از سلب حقوق سیاسی، تاریخی و قانونی مردم فلسطین، این بار ساده ترین حقوق انسانی آنها را زیر پا می گذارد.
جامعه بین الملل، کمیته چهارجانبه بین المللی و نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد بیش از هر طرف دیگری از جمله جهان عرب و حتی تشکیلات خودگردان از مقدار مواد غذایی، داروی و سوخت موجود در نوار غزه آگاه است و می داند که اسرائیل کنترل تمامی چیزهایی که وارد نوار غزه شده یا از آن خارج می شود، را در دست دارد و این کنترل حتی کالاهایی را که از طریق تونل های مخفی وارد نوار غزه می شود و تامین کننده نیازهای بازار محلی است، را نیز در بر می گیرد.
جامعه بین الملل به رهبری ایالات متحده و اتحادیه اروپا به رهبری مدعیان آزادی، حقوق بشر و دموکراسی با وجود آگاهی از وضعیت نوار غزه، سکوتی مرگبار را در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به فلسطین و لبنان اتخاذ کرده اند تا دست رژیم صهیونیستی برای هر اقدامی باز باشد.
اربابان جامعه بین الملل در توجیه جنایت‌های نظامیان رژیم اشغالگر قدس علیه ملت فلسطین، تداوم حملات موشکی فلسطینیان را بهانه می کنند، موشک‌هایی که از آغاز شلیک‌شان به سمت شهرک های همجوار نوار غزه تا کنون تنها چند کشته بر جای گذاشته است و البته اسراییل خوب میداند که همین موشکها پاشنه اشیل و چشم اسفندیار کاخ شیشه ای امنیت اسراییل است و تجلی تزلزل  و اسیب پذیری عمق استراتزیک ان دولت نا مشروع است.
 سکوت جامعه جهانی، دلگرمی رژیم صهیونیستی به ادامه حملات وحشیانه، کشتار زنان و کودکان بیگناه و بحث همدستی سران عرب با اسرائیل بیش از300 شهید و 850 زخمی نتیجه اولین روز شلیک موشک های مرگبار بسوی مردم مظلوم غزه بود.
در تاریخ  28/12/2008 بالگردهای نظامی و جنگنده های" اف.16" رژیم غاصب صهیونیستی از باند فرودگاه های نظامی به هوا برخاستند؛ هدف آنان زنان، کودکان و مردم مظلوم غزه بود. پس از آنکه موشکهای مرگبار سقف خانه ها را بر سر ساکنان بیگناه غزه ویران کرد، تنها واکنش جامعه جهانی و کشورهای قدرتمند جهان بویژه اعراب که ادعای حمایت از فلسطینیان را به زبان می آورند، تنها سکوت بود. این سکوت که فقط با محکوم کردن این حملات وحشیانه همراه شد، شهادت و زخمی شدن صدها نفر از مردم بی گناه غزه و دلگرمی برای صهیونیستها را به دنبال داشت.
در حالی که اخیرا برخی از سران کشورهای عربی بویژه مقامات مصر بر عدم حمله اسرائیل به غزه تاکید و نسبت به آن ابراز اطمینان کرده بودند، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) اعلام کرد که این حملات را بدون پاسخ نخواهد گذاشت. با توجه به سفر اخیر زیپی لیونی وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به قاهره، بسیاری از کارشناسان عرب خشم خود را از سکوت دولت مصر در مواجهه با حملات اسرائیلی ها ابراز داشتند. سران رژیم های عرب که در برابر جنایات اسرائیل علیه ساکنان باریکه غزه سکوت اختیار کرده اند، باید محاکمه شوند و ملت ها باید سران این رژیمها را در دادگاه عدالت به سزای عملشان برسانند. همکاری دولت حسنی مبارک با رژیم اسرائیل و آمریکا را شرم آور و نفرت انگیز است و این سئوالات را مطرح میکند: چرا کشور عربی مانند مصر باید به این شکل وحشتناک با سیاستهای خصمانه واشنگتن و تل آویو همراه شود؟ این چه همکاری است که قاهره با دشمنان ملت ها می کند؟.
. ازسوی دیگر، یکی از مسئولان بلندپایه جنبش حزب الله لبنان با تشبیه حمله رژیم صهیونیستی علیه غزه به جنگ 33 روزه لبنان، آن را جنگ آمریکا و اسرائیل و رژیم های عربی علیه ملت فلسطین عنوان کرد. آنچه امروز در غزه در حال وقوع است همان است که در جولای 2006 به وقوع پیوست و این جنگی آمریکایی اسرائیلی با حمایت رژیم های عربی است تا ملت فلسطین را مجبور به پذیرش حل و فصل مسئله فلسطین بکنند. رژیم صهیونیستی را مسئول تمام پیامدهای این جنایتها می دانیم و بر حق مردم و گروههای مبارز برای مقاومت تاکید می کنیم.

اما در این میان، شبکه الجزیره در اقدامی شگفت انگیز این فرصت را در اختیار سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی قرار داد تا با توجیه کشتار وحشیانه مردم فلسطین به مظلوم نمایی صهیونیستها بپردازد. "افیخای ادرعی" سخنگوی ارتش رژیم اشغالگر قدس در ارتباطی مستقیم که شبکه الجزیره برای وی فراهم کرد، کشتار مردم فلسطین را در حالی که تمام شبکه های خبری تصاویر حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوارغزه و شهدای فلسطینی پخش می کنند، توجیه کرد.این مقام صهیونیست ارتش جنایتکار اسرائیل را ارتش دفاعی خواند و بر ادامه حملات وحشیانه به نوار غزه در سایه سکوت جهانی تاکید کرد. بزودی اتحادیه عرب نشست فوق العاده درباره حملات صونیست ها به غزه تشکیل خواهد داد.  آیا این نشست می تواند رنج های مردم مظلوم و شهادت صدها زن و کودک را جبران کند؟. باید گفت که سران کشورهای عرب بجای تعارف باید عمل کنند. ازسوی دیگر، رئیس جمهوری فرانسه و کاخ سفید که تاکنون دهها بار بر وفاداری خود به سران رژیم صهیونیستی تاکید کرده اند، به طور کاملا تمسخرآمیزی خواستار توقف حملات شدند. نیکلا سارکوزی در بیانیه ای ادعا کرد: ما بشدت نگران خشونتها در نوار غزه هستیم و با خانواده های قربانیان غیرنظامی و بی گناه این حملات ابراز همدردی می کنیم ! در واکنش به این سخنان، محمد مهدی رهبر گروه مصری اخوان المسلمین در گفتگو با خبرگزاری فرانسه خاطرنشان کرد: حملات صهیونیست ها علیه نوار غزه در تاریخ بی سابقه بود و جهان تاکنون فقط مشاهده کننده بوده و هیچ اقدامی نکرده است. رهبران کشورهای عربی، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا را زیر سئوال بوده و از آنها به عنوان متحدان صهیونیست نامبرده میشود و همچنین مصر را متهم میکنیم زیرا وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در قاهره بود و آنچه که قرار بود رخ دهد را به اطلاع مقامات مصری رسانده بود. پرتاب راکت زدند. اما ظاهرا راکتهای مقاومت بسیار قوی تر از موشک های اسرائیلی عمل می کنند. ترس و وحشت اما اقدامات تلافی جویانه فلسطینیان اکنون در قلب یکایک اسرائیلی ها جای گرفته است. اسرائیل که از توانایی فلسطینیان در جنگ چریکی اطلاع دارد، از آمدن به داخل سرزمین غزه و رویارویی نفر به نفر با آنان پرهیز می کند. شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی عصرشنبه تاکید کرد که نفرات ارتش این رژیم هرگز وارد نوارغزه نخواهند شد. در این میان تنها اعضای حماس بودند که ساکت نشستند .در همین حال، رژیم صهیونیستی امروز درحالی مرتکب تجاوزات بیرحمانه علیه ملت فلسطین شد که منابع نزدیک به این رژیم از تماسهای ایهود اولمرت نخست وزیر مستعفی اسرائیل با سران عرب بویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس خبر دادند.در حملات بی امان و هولناک تنها در یک روز  28/12/2008 به نوار غزه دستکم 400 نفر شهید و بیش از 900 نفر دیگر زخمی شده اندودر واکنش به این قتل عام علامه محمد حسین فضل الله نیز شنبه شب غزه تاکید کرد: این کشتار با موافقت جامعه جهانی درحال وقوع است.این عالم برجسته لبنانی در واکنش به کشتاری که امروز رژیم صهیونیستی در نوارغزه مرتکب شده است، تاکید کرد:
اظهارات توجیهی اربابان جامعه بین الملل در مورد جنایت‌های اشغالگران قدس نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی به حکم اینکه یک رژیم نژادپرست به شمار می رود، به روند اقدامات تروریستی خود علیه شهروندان فلسطینی ادامه می دهد و قوانین و منشورهای بین المللی را زیر پا می‌گذارد.  حوادث غزه با موافقت سطح بالای جامعه جهانی به وقوع پیوست و هدف از آن تسلیم کردن ملت فلسطین در مذاکرات بعدی برای به خاتمه کامل مسئله فلسطین است.
اربابان جامعه بین الملل و اسرائیل به خوبی می‌دانند که شلیک موشک به سمت شهرک‌های صهیونیست نشین همجوار نوار غزه بهانه‌ای است که دولت عبری در هر زمان بخواهد از آن استفاده می‌کند؛ زیرا در شرایط کنونی، حماس تمایلش را برای برقراری آتش بس و توقف حملات موشکی اعلام کرده است، ولی باز هم تجاوزات رژیم صهیونیستی متوقف نشده است. مطمئنا هدف اشغالگران این نیست که روند شلیک موشک‌هایی را متوقف کنند که تنها تاثیری سیاسی دارند و در جهت روحیه بخشی به مبارزان هستند؛ بلکه هدف متوقف ساختن مقاومت ملت فلسطین است.
 

وداع  سرد بوش در فضای داغ خاورمیانه
شدت گرفتن تجاوزات رژیم صهیونیستی در نوار ‌غزه علیه فلسطینیان این شهر در نگاهی اجمالی، بر این نکته صحه می‌گذارد که وداع بوش با ریاست جمهوری امریکا  رابطه‌ مستقیمی با این ناآرامی‌ها و به دنبال آن بحران انسانی غزه دارد.
در روزهایی که شاهد حملات بی‌رحمانه‌ این رژیم علیه مردم بی‌گناه فلسطین بودیم بعضی از منابع خبری جهان آغاز موج جدید و بی‌سابقه‌ای از این حملات از سوی رژیم صهیونیستی را پیش بینی کردند که این انتظار نیز به وقوع پیوست. شدت گرفتن این حملات به طور شفاف عدم کامیابی بوش در منطقه را گوشزد می‌کنند.
جمهوریخواهان آمریکا در صدد بودند تا با توجه به نتایج ‌خوب فرایند به اصطلاح صلح خاورمیانه به مواضع سیاسی خود هم از بعد داخلی و هم از بعد بین‌‌المللی مجددا سر و سامان بخشند که محقق نشد، چرا که بوش و همفکران سیاسی‌اش نتوانستند از سویی کشورهای عربی را از لحاظ سیاسی در مقابل ایران قرار دهند و از سوی دیگر علیرغم شرکت سران بعضی از کشورهای عرب در نشست آناپولیس و اتخاذ بعضی خط‌ مشی‌های واحد، نتوانستند این کشورها را با مواضع رژیم صهیونیستی و سیاستهای خود همراه سازند. در این موقعیت بعضی از کارشناسان امر معتقدند که واشنگتن برای پاسخ گفتن به سردی در استقبال اعراب از سیاست‌های کاخ سفید و بی‌اعتنایی آنها به مواظعشان، به ابزاری نیاز دارد تا بوسیله آن بتواند سران عرب را وادار به گفتگو و همسویی با خود نماید.
شاهد این واقعیت جنایات نظامیان رژیم صهیونیستی در نوار غزه است که این امر با بحرانی کردن فضای فلسطین و حتی منطقه، به نوعی کشورهای منطقه را مجاب سازد تا برای خاموش کردن شعله‌های آتش اختلاف و جنگ به آمریکا رو بیندازند تا چنانچه این این امر محقق شد کاخ‌سفید بتواند در ازای کنترل ظاهری اسرائیل، برنامه‌هایش را با توسل به پیش‌شرط‌هایی که مطرح خواهد کرد به پیش ببرد.
بوش که کوشید تا در این  روزهای اخر به اهداف از قبل پیش‌بینی شده‌اش دست یابد که نتوانست آنها را به تحقق برساند و این در صورتی بود که در واقع حضورش در خاورمیانه باعث شد تا نارضایتی عمومی در منطقه بالا گیرد که یکی از نمودهای آشکار آن بازتاب احساسات ضد‌آمریکایی مردم، خصوصا در غزه و به تبع آن اوج گرفتن موج حملات رژیم صهیونیستی علیه آنها در نوار غزه بود.
بوش در فضایی که سران عرب برایش رقم زدنند به سختی توانست گام بردارد و این احساس ‌سرد، احساسی که از رفتار مردم عرب با او به وی دست داد تا روزهای اخر را با عصبانیت سپری نماید، تا حدودی به نو‌محافظه‌کاران آمریکا نیز سرایت کرد که کارنامه بوش را موفقیت‌آمیز ندانستند. در شرایط کنونی برخی عقیده دارند که روند فضای سیاسی منطقه در روزهای آینده به سمت ماجراجویی‌های بیشتر رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها سوق پیدا کند که دلیل آن حمایت بیش‌از‌پیش آمریکا از این رزیم است. از سوی دیگر آنها می‌اندیشند از آنجایی‌که هرگونه موضع‌گیری آمریکا در برابر کشورهای منطقه برای واشنگتن و سردمداران کاخ‌سفید چه از لحاظ انسانی و چه از لحاظ مالی تا حدودی پر‌هزینه خواهد بود، شاید بتوان این مسئولیت را به نحوی غیر مستقیم به رژیم صهیونیستی واگذار کرد. ازسوی دیگر مقامهای صهیونیستی که سال 2007 را برای خود سال آرامش و بازسازی می‌دانستند با توجه به نوع ساختار فکری این رژیم و نیز با در نظر گرفتن تهدیدات داخلی و خارجی و مشکلات‌روزانه آن، دولتمردان این رژیم سال بسیار پرتنش و سختی را پیش‌رو خواهند داشت.
همچنین اولمرت که توانسته بود سال 2007 را با کنارگذاشتن وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک به سختی  از فشارهای فزاینده سیاسی ـ مردمی بعد از جنگ 2006 بگریزد، پیش بینی می‌شود که سال 2008 سال پرتلاطمی برای او باشد.

عاشورای غزه و ناکثین
با وجود سرمای شدید و محرومیت از برق و درد و رنج طاقت فرسای ملت فلسطین در نوار غزه در طول دوره محاصره، فریادی از حکام عربی که تا پیش از این از «الشعب العربی» دم می‌زدند به گوش نمی‌رسد. آمریکا تحت عنوان آزادی عراق و حمایت از آنها از دیکتاتور سابق عراق به این کشور لشکر کشی کرد و خاک آن را به اشغال خود در آورد و یک میلیون مردم این کشور را به قتل رساند ولی در قبال جنایت و قتل عام فلسطینیان توسط اسرائیل هیچ گونه اقدامی از خود انجام نمی‌دهد چرا که تل‌آویو فراتر از قوانین و منشورهای بین‌المللی قرار دارد و هر کاری که بخواهد می‌تواند بکند، می‌تواند بکشد، نابود کند، ملتی را در گرسنگی و محاصره قرار دهد بدون اینکه در قبال اقدامات خود مورد بازخواست قرار گیرد. اما حکام عرب تنها به صدور بیانیه‌هایی در محکومیت این جنایت بسنده می‌کنند زیرا که نمی‌خواهند اسرائیل را خشمگین کنند و همپیمانشان؛ آمریکا را از خود برنجانند.
از سویی سفر اخیر جرج بوش رئیس جمهور آمریکا و کنفرانس ادیان که دو هفته پیش به میزبانی آمریکا در نیویورک و با حضور سران عربی و رژیم غاصب صهیونیستی برگزار شد، در حقیقت چیزی جز نوعی پوشش آمریکایی برای برگزاری نشست محرمانه میان سازشکاران عرب و غاصبان قدس شریف نبوده است  ملک عبدالله پادشاه سعودی در جریان کنفرانس ادیان در نیویورک دیداری محرمانه و دور از چشم رسانه ها با شیمون پرز رئیس جمهور رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیست داشته و در آن دیدار نقشه های شومی برای آینده خط مقاومت در منطقه خاورمیانه طراحی شده است   در دیدار محرمانه مذکور که برای نخستین بار در نوع خود برگزار می شود ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی، شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی، تزیپی لیونی وزیر خارجه رژیم غاصب صهیونیستی، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل و سعودالفیصل وزیر خارجه دولت سازشکار سعودی حضور داشته اند.
این دیدار که برخلاف نظر مقامات صهیونیست و به علت اصرار سعودی ها علنی نشد، با محاصره غزه توسط دژخیمان اسرائیلی و جنایات بی سابقه آنها علیه مردم و خصوصا کودکان بی دفاع فلسطینی همزمان بوده است و
به همین دلیل سران سعودی از بیم بالاگرفتن خشم فراگیر جهان اسلام از مراودات پنهانی آنها با پلیدترین دشمنان مسلمانان با حقارت از صهیونیست ها خواسته اند خبری از این دیدار به رسانه ها درز نکند، همه منابع رسانه ای اسرائیل نشان می دهد صهیونیست ها به این قول خود پای بند بوده اند و برخلاف مشی همیشگی خود با هدف حفظ هم پیمانان خائن خود هیچ خبری در این دیدار به رسانه ها درز نکرده است.
 محور اصلی این دیدار «همکاری و هماهنگی برای آماده سازی طرح صلحی جدید میان اعراب و اسرائیل» بوده است  سایت اینترنتی «دبکا» که یکی از چند منبع وابسته به موساد محسوب می شود نیز در تاریخ 28آذرماه در گزارشی اختصاصی نوشته بود «ایهود باراک وزیر دفاع معتقد است چون گفت وگو با سوریه و فلسطینی ها پیشرفت قابل توجهی نداشته است باید دوباره به طرح صلح سعودی بازگشت و این ایده را به تزیپی لیونی نیز پیشنهاد داده است.»
طرح صلح سعودی خواهان عقب نشینی کامل رژیم صهیونیستی به خطوط 1967، عقب نشینی از بلندی های جولان، کرانه باختری، نوار غزه و قدس در ازای شناسایی رسمی و روابط کامل دیپلماتیک با همه کشورهای عربی است. مطابق گزارش دبکا باراک معتقد است می توان طرح سعودی را به عنوان پایه دور جدیدی از گفت وگوها پذیرفت. نکته کلیدی در گزارش دبکا که با اطلاعات دریافتی از محتوای جلسه سعودی ها با مقام های صهیونیست  مطابقت دارد این است که «باراک تاکید دارد برای مهار کردن طرح هسته ای ایران، نفوذ حزب الله در لبنان و نفوذ حماس در نوار غزه باید به حاکمان میانه رو عرب مخصوصا عربستان سعودی نزدیک شد.»
مطابق این گزارش در جلسه برگزار شده میان اسرائیلی ها و مقام های بلندپایه عربستان درباره زمان احیای طرح صلح عربستان سعودی نیز توافق شده است. این طرح قرار است با روی کار آمدن باراک اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا- که روابط نزدیک و بسیار صمیمانه ای هم با اسرائیل دارد- مطرح شود تا او بتواند با دست پر و در حالی که ایده هایی نو در اختیار دارد (ایده هایی که درباره آنها مذاکرات محرمانه هم صورت گرفته و توافقات اولیه طرفین را با خود دارد) ورود به موضوع صلح خاورمیانه را به عنوان اولویت اول دستگاه سیاست خارجی خود را آغاز نماید. برخی تحلیلگران عقیده دارند در حالی که بوش توفیق چندانی در پیشبرد ایده صلح اعراب و اسرائیل نداشت، صهیونیست ها و اعراب دنباله رو آمریکا در منطقه قصد دارند هدیه ای به باراک اوباما که رئیس جمهور و محبوب آنهاست تقدیم کنند. هدیه ای که هزینه آن از جیب ملت های مسلمان منطقه به نمایندگی رژیم خائن سعودی پرداخت خواهد شد.
در جلسه برگزار شده در نیویورک طرفین توافق داشته اند که بدون اجرای این طرح امکان مهار ایران که مهم ترین پروژه آینده آمریکا و صهیونیست هاست وجود نخواهد داشت. به همین دلیل طرف صهیونیستی در این مذاکرات اصرار داشته تا عربستان طرح خائنانه خود را باز هم تعدیل کند تا بتوان مذاکرات درباره آن را آغاز کرد.
اطلاعات موثق کیهان نشان می دهد پادشاه صهیونیستی در جلسه نیویورک تمامی تعدیل های درخواست شده از جانب صهیونیست ها را پذیرفته و خود
نیز مواردی به آنها اضافه کرده است. ملک عبدالله در جلسه نیویورک پذیرفته است دو موضوع «قدس» و «بازگشت آوارگان فلسطینی» را از طرح خود حذف کند و علاوه بر آن قول داده از لابی خود در جهان عرب برای جلب موافقت آنها با طرح خیانت مضاعف خود استفاده خواهد کرد.
گزارش دریافتی کیهان همچنین نشان می دهد طراحان اصلی این دیدار بندربن سلطان بالاترین مقام امنیتی رژیم سعودی و عادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا بوده اند و تمام هزینه های سفر و اقامت هیئت عالی رتبه صهیونیست در آمریکا را نیز که بیش از 20نفر بوده اند مقام های صهیونیست پرداخت کرده اند.تحلیلگران در تهران عقیده دارند این پروژه جدید که خائنان سعودی امید فراوان به آن بسته اند از هم اکنون شکست خورده است و طرح صلح عربستان اساسا طرحی مرده محسوب می شود که به هیچ وجه قابلیت احیا ندارد.
به عقیده این تحلیلگران اسرائیل خود نیز به این امر واقف است و به راه انداختن بازی های جدید دیپلماتیک به نام «صلح» فقط ابزاری برای امتیازگیری از سران سازشکار عرب محسوب می شود. ابزاری که البته تجربه تاریخی نشان داده بر اراده سست و حقیر اعراب سازشکار کارگر است.
آنچه "طرح عربی" خوانده شده و توطئه‌‌ عرب‌هاست و این جنایات نتیجه آن است، کنار گذاشته شود چون همین طرح عربی بود که دشمن را برای دست‌زدن به چنین اقداماتی گستاخ کرد. باید از این دست پیشنهادها، طرح‌ها و اجلاس‌ها خجالت بکشند و حتی اگر اجلاسی هم برگزار کنید موضع امروز دول خاین عربی همین است؛ صدها نفر در غزه قربانی انتخابات اسرائیل یا آمریکا می‌شوند و کودکان مسلمان  امروز و فردا قربانی انتخابات اسرائیل خواهند بود.
 از صلح سخن می‌گویید؟ کدامین صلح؟ اسرائیلی‌ها در صلح و آرامش زندگی می‌کنند و مسلمانان و  اعراب با کشتار روبرو هستند.
 استقبال حکام عرب از وی و اعطای نشان و مدال و رقصیدن شمیر با بوش و عقد دهها میلیارد دلار قرار دادهای تسلیحاتی با واشنگتن سکوت معنی‌دار کشوری عربی در قبال این جنایت هر بیننده‌ای را به فکر فرو می‌برد که شاید دنیای عرب فلسطین را تنها وجه المصالحه خواسته‌های سیاسی خود در مذاکره با غرب قرار می‌دهد.
با این همه اگرچه از دنیا عرب صدایی شنیده نمی‌شود اما جنایت‌های ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی و ایهود باراک وزیر دفاع این رژیم را در نوار غزه دلیل محکمی بر یاس و درماندگی و شکست داخلی این رژیم در پی ناکامی در جنگ اخیر از حزب الله لبنان است. مقاومت ملت فلسطین اسرائیلی‌ها را سردرگم و چهره وحشیانه آن را در برابر دیدگان جهانیان قرار داد و به آنان نشان داد که چقدر تشنه خون بی‌گناهان و ملت فلسطین هستند

نتیجه گیری

این سوال مهم مطرح می شود که اهداف اصلی اشغالگران از حمله به نوار غزه چیست؟
 در جواب باید گفت:
1 ـ دولت اولمرت که از هیچ سیاست و موضعی شفاف در قبال آنچه به نام فرصت های پیشبرد روند صلح شناخته می‌شود، بهره مند نیست با تمسک به این بهانه که در صدد مقابله با تروریسم فلسطینی (مقاومت) است، می خواهد تمامی بسترهای صلح را از بین ببرد.
2 ـ تجاوزات مستمر به نوار غزه، به رژیم صهیونیستی این امکان را می دهد تا به روند ساخت شهرک های صهیونیست نشین تداوم بخشد ؛ زیرا ادامه تجاوزات باعث می شود تا فکر رهبران و گروه های فلسطینی تماما معطوف به متوقف ساختن روند تجاوزات صهیونیستی و مقابله با پیامدهای سیاسی و انسانی آن شود.
از سوی دیگر، تداوم تجاوزات رژیم اشغالگر قدس باعث می شود تا گروه مذاکره کننده تشکیلات خودگردان برای ادامه مذاکره در تنگنا قرار گیرد و در همین حین، صهیونیست‌ها نیز از فرصت پیش آمده برای تداوم روند ساخت شهرک‌های صهیونیست‌نشین، وارد آوردن تلفات جانی به فلسطینیان و مجازات شهروندان استفاده می‌کنند.
3 ـ رژیم صهیونیستی با به شکست کشاندن طرح های امنیتی و اقتصادی دولت مشروع فلسطین، در جهت گسترش نابسامانی های امنیتی می کوشد.
4 ـ دولت اولمرت در صدد است تا با افزایش اقدامات تروریستی و خشونت آمیز خود علیه فلسطینیان که ضعیف ترین طرف در معادله مناقشه اعراب و رژیم صهیونیستی هستند، در اقدامات افراطی گرایانه خود گوی سبقت از تندروهای صهیونیست در داخل و خارج مناطق اشغالی برباید و بر شکستی که در جنگ لبنان متحمل شده، سرپوش بنهد.
5 ـ رژیم صهیونیستی در صدد است تا جنبش حماس را تضعیف نماید و از سوی دیگر، نمی‌خواهد دستاوردهای مهم و استراتژیکی که از راهگذار شکاف میان فتح و حماس کسب کرده است، از دست بدهد.
امروزه دیگر بر همگان روشن است که سیاست آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال مسئله فلسطین دو روی یک سکه است و هدف استراتژیک واشنگتن و تل آویو تحمیل صلح به منطقه می‌باشد؛ البته این صلح بر اساس دیدگاه صهیونیست‌ها است که اساس آن نیز صلح در مقابل صلح و همچنین عقب نشینی از بخش کوچکی از اراضی اشغالی 67 جهت تشکیل کشور فلسطینی فاقد استقلال است. ضمنا در این صلح جایی برای بازگشت آوارگان فلسطین به میهن شان وجود ندارد و فلسطینیان باید با قدس شرقی نیز خداحافظی کنند.
دیگر وقت آن رسیده است تا کشورهای عربی و تشکیلات خودگردان اعتراف کنند که رژیم اشغالگر قدس به دنبال صلح نیست و واشنگتن نیز به خاطر برقراری صلح، هرگز حاضر نیست که همپیمان بزرگش را تحت فشار قرار دهد. انتظاری که امروز از عرب ها وجود دارد، آن است که در حساب ها و مواضع سیاسی خود در قبال مسئله صلح با رژیم صهیونیستی تجدید نظر کنند‌؛ زیرا تمایل به برقراری صلح باید با اقدامات عملی به ویژه از سوی طرف قوی تر همراه باشد، طرفی که تا امروز هیچ گونه رغبتی برای اجرای خواست جامعه بین الملل و مفاد توافق نامه های امضا شده نشان نداده است.
امروزه تمامی گروه‌های فلسطینی، به ویژه فتح و حماس وظیفه دارند تا به منظور اجرای برنامه ملی فلسطین با هم متحد شوند؛ چرا که تداوم شکاف کنونی میان دو گروه بزرگ و مهم فلسطینی به معنای تسلیم شدن در برابر پروژه صهیونیسم در فلسطین است.
والسلام

منابع
1- زمینه‌ها و علل شکل‌گیری همایش آناپولیس، انتشارات قبله اول، تهران، 1386
2- پس لرزه‌های نبرد وعده صادق، انتشارات قبله اول، تهران،
1386
3-فریاد غزه،انتشارات قبله اول،تهران،1387
3- خبرگزاری‌ها: خبرگزاری قدس (قدسنا)، خبرگزاری مهر، خبرگزاری ایرنا، خبرگزاری فارس
4- سایت‌ها: مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نهاد نمایندگی ولی فقیه.
5- مقالات: محمود الریماوی، عصام سلیم الشنطی و فهمی هویدی در روزنامه‌های القدس العربی، بیروت تایمز، العربیه، رسالت، اطلاعات، کیهان و همشهری.

منبع: مرکز اسناد جمعیت دفاع از ملت فلسطین

گردآوری: علیرضا عرب، مختار مجاهد و سید جبار حسینی 


| شناسه مطلب: 153462