کمیته وینوگراد و جنگ 22روزه غزه(3)
...ادامه از قسمت دوم
کمیته وینوگراد
کمیسیون وینوگراد (Winograd Commission)، کمیته تحقیق دولتی اسرائیل است که در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۶ برای بررسی عملکرد دولتمردان و نظامیان این کشور در جریان جنگ «وعده صادق» (۳۳ روزه) با حزب الله لبنان در تل آویو با بیشترین اختیارات تشکیل شد. اعضای کمیسیون وینوگراد عبارت بودند از: ایلیاهو وینوگراد (قاضی بازنشسته) رئیس، روت گاوسیون (حقوقدان)، یزکل درور (حقوقدان)، منهام انیان (ژنرال نیروی احتیاط)، و حییمه نادل (ژنرال نیروی احتیاط). این کمیته بعد از بازجویی ۷۰ نفر از جمله نخست وزیر در ۱۳ مارس ۲۰۰۷ (۱۰ اردیبهشت 1386) گزارش مقدماتی ۱۵ صفحهای خود را ارائه داد.
در این گزارش ایهود اولمرت (نخست وزیر)، عمیر پرتز (وزیر جنگ) و دان حالوتس (رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل) مسئول شکست جدی این رژیم در جنگ «وعده صادق» با حزب الله لبنان معرفی شد.
تهاجم اسرائیل به لبنان در روز ۱۲ ژوئیه سال ۲۰۰۶ به جنگی ۳۳ روزه با حزب الله لبنان انجامید که در جریان این جنگ دست کم 1170 لبنانی، که اکثر آنها از غیر نظامیان و بیش از ۱۱۹ صهیونیست (بر اساس ادعای منابع اسرائیلی) کشته شدند. در نهایت نیز اسرائیل نتوانست به ادعاهای خود مبنی بر آزادی اسرای صهیونیست و خلع سلاح حزب الله لبنان جامه عمل بپوشاند و پس از 33 روز جنگ، در برابر حزب الله لبنان تن به شکست داد.
متهمین بزرگ وینوگراد
کمیتهی وینوگراد پس از یک دوره طولانی از کشمکش میان گروههای مختلف سیاسی، ایهود اولمرت نخست وزیر، دان حالوتس رییس پیشین ستاد ارتش و عمیر پرتز، وزیر جنگ اسراییل را به ارتکاب اشتباهات فراوان در جریان این جنگ متهم کرد.
وینوگراد با مسوول خواندن اولمرت در اتخاذ تصمیمهای اشتباه افزود: جنگ علیه لبنان بدون آمادگی و وجود طرحی روشن و این که نقاط ضعف ارتش اسراییل چیست، در پاسخ شدید به ربودن دو نظامی اسراییلی آغاز شد. در این گزارش اشاره شده است که در برنامهریزی استراتژیک در مورد اهداف جنگ ضعف وجود داشت و مسوولیت ناکامی در آمادگی و برنامه ریزی در درجه اول متوجه اولمرت و حالوتس است.
این مقام اسراییلی افزود اولمرت تصمیم به ورود به جنگ گرفت بدون آن برنامهی کامل و تجربه کافی برای آن داشته باشد و حتی با افراد صاحب نظر نیز مشورت نکرد و بر همین اساس وی مسوول روشن نبودن اهداف جنگ است. به گفته وی اولمرت حتی پس از آنکه متوجه شد اهدافش قابل تحقق و دستیابی نیست در طرحها و اهداف خود نیز تجدید نظر نکرد.
عمیر پرتز وزیر جنگ نیز که مسئول عملکرد ارتش است دانش و تجربه امنیتی و سیاسی نداشت و از مسایل اولیهی نظامی برای تحقق اهداف سیاسی برخوردار نبود و با افراد دارای تجربه و دیدگاه استراتژیک نیز مشورت نکرد و بدون مشورت تصمیم گرفت.
به گفته مسوول این گزارش، وزیر جنگ اسراییل، تلاش نکرد تا اطمینان خاطر پیدا کند ارتش دارای آمادگی برای جنگ هست و یا نه و دارای استراتژی برای درک پیامدهای امور نبود و توان این را نداشت که تهدیدها و خطرها را برای فرماندهان ارتش و نخست وزیر تشریح کند و این عملکرد موجب شد تا کابینه در تصمیمگیریها با مشکلات روبرو شود.
وینو گراد میافزاید: دان حالوتس نیز، آمادگی مواجهه با حادثه ربودن دو نظامی اسراییلی را نداشت و به شکل بیباکانهای عمل کرد و طرفهای سیاسی را در جریان پیچیدگی اوضاع قرار نداد تا از قدرت ارتش برای تحقق اهداف خود استفاده شود.
آنچه بیش از بخشهای دیگر این گزارش شایان توجه است، افزایش نگرانیهای تل آویو از قدرت حزب الله است. در این گزارش آمده است که برخی دیگری از عوامل شکست در این جنگ خارج از اراده و قدرت اسراییل بود که افزایش قدرت حزبالله و استقرار نیروهای آن در خط مرزی لبنان با اسراییل پس از عقب نشینی هفت سال پیش اسراییل از جنوب لبنان (سال 2000) در غیاب ارتش لبنان در آن مناطق، از این جمله است.
وینوگراد در خاتمه این گزارش افزود: جنگ دوم اسراییل علیه لبنان پس از ۲۵سال بدون تجربه جنگی دیگر آغاز شد و یکی از دلایل شکست در آن، این بود که مسوولان سیاسی و نظامی تل آویو تصور میکردند اسراییل به دلیل برتری نظامی دیگر با جنگی روبرو نخواهد شد.
بار سنگین شکست بر دوش اولمرت
گزارش نهایی کمیته وینوگراد با مسئول معرفی کردن سه مقام ارشد این رژیم شامل نخست وزیر، وزیر جنگ و رئیس وقت ستاد مشترک ارتش، نتایج کلی خود را در چهار محور تشریح کرد:
الف- ایهود اولمرت نخست وزیر، در جنگ ۳۳ روزه نقش یک رهبر منفعل تحت نفوذ ارتش اسرائیل را ایفا کرد و مسئولیت اداره جنگ را به ارتش واگذار کرد در حالیکه طبق قانون مسئولیت اداره جنگ برعهده شخص نخست وزیر بود.
ب-عمیر پرتز وزیر جنگ، به هیچ وجه لیاقت تصدی پست وزارت جنگ را نداشت و به علت بیبهره بودن از دانش کافی در زمینه امنیتی قادر به انجام وظیفه خود نبود. وزارت جنگ به جای آنکه کارشناسان امنیتی در خدمت داشته باشد صرفا به دلایل شخصی یک بدنه مشاوران خارجی برای خود گماشت.
ج-دان حالوتس رییس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل، حملات موشکی حزب الله لبنان به شهرهای شمالی اسراییل را جدی نگرفت و در هیچ برههای از جنگ برنامه مشخصی برای مقابله با این حملات ارایه نکرد.
د-دولت اولمرت فرمان جنگ را در حالی صادر کرد که هیچ برنامه و طرح منسجمی برای آن نداشت. نخست وزیر برای پرهیز از افزایش شمار تلفات، از دست زدن به عملیات زمینی در جنوب لبنان تا روزهای پایانی جنگ خودداری کرد در حالیکه در ازای آن هیچ راه حل جایگزینی ارایه نکرد.
ثبت شکست اسرائیل در تاریخ
گزارش کمیته وینوگراد درباره نحوه اداره جنگ از سوی دولت رژیم صهیونیستی، نتیجه نهایی جنگ 33 روزه با لبنان را مشخص کرد. زیرا بسیاری تا هنگام اعلام نتایج هنوز هم نمیتوانستند یا نمیخواستند نتیجه نهایی این جنگ یعنی پیروزی لبنان یا شکست اسرائیل را باور کنند یا حتی تخمین بزنند.
در گزارش کمیته وینوگراد بر شکست بسیار بزرگ (یا به تعبیر خود گزارش که از کاربرد کلمه شکست میهراسد، ناکامی) اسرائیل در جنگ با لبنان تأکید شده است. چنانکه ایهود اولمرت نیز مجبور شد به اشتباهات خطرناک خود در جنگ اعتراف کند. ابعاد این داستان به قدری برای نظام اسرائیل و مردم اسرائیل نگران کننده بود که برای نجات کیان و رژیم اسرائیل سریعاً به حرکت درآمدند. تا پیش از گزارش وینوگراد بسیاری از سردمداران کشورهای عربی و حتی لبنانی حاضر نبودند پیروزی مقاومت اسلامی لبنان را در جنگ «وعده صادق» قبول کنند و حتی بدتر از آن از پشت به حزب الله و اسوه مقاومت، سید حسن نصرالله خنجر زدند.
گزارش کمیته وینوگراد در اراضی اشغالی فلسطین توفانی به پا کرد و تقریباً همه احزاب سیاسی و مردم خواستار استعفای ایهود اولمرت شدند. روزنامههاآرتص به نقل از بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود و رهبر جناح مخالف در پارلمان رژیم صهیونیستی نوشت: این جنگ ثابت کرد راهکار یکجانبه عملی نیست و دستاوردی برای اسراییل ندارد.
موقعیت متزلزل دولت اولمرت بهگونهای بود که سیلوان شالوم وزیر امورخارجه سابق رژیم صهیونیستی به وزیر امور خارجه فعلی گفته بود «شما که اولمرت را به استعفاء تشویق کردهاید چگونه میتوانید نماینده دولت وی در جهان باشید.»
تنش در کابینه اسراییل
از اولین روزهای شروع نبرد «وعده صادق» علاوه بر ورود سیاستمداران اسرائیلی به مسابقه سرزنش یکدیگر، دهها هزار اسرائیلی نیز در تظاهراتی در تلآویو خواستار کنارهگیری اولمرت شدند. پس از انتشار گزارش کمیسیون وینوگراد مبنی بر شکست رژیم صهیونیستی در جنگ «وعده صادق» در ۳ مه (۱۳ اردیبهشت) نیز بیش از ۱۰۰ هزار نفر در تل آویو علیه عملکرد رژیم صهیونیستی در جنگ لبنان شعار داده و خواستار استعفای ایهود اولمرت از مقام نخست وزیری و عمیر پرتز از مقام وزارت جنگ رژیم صهیونیستی شدند. این شعار روی پلاکاردها بیش از همه برجسته بود: «اولمرت تو شکست خوردی!» در این تظاهرات هیچ یک از سیاستمداران اسرائیل از سر شرمنده گی سخنرانی نکردند.
در چنین شرایطی نشستهای هفتگی کابینه دولت صهیونیستی در هفتههای پس از اعلام نتایج کمیته وینوگراد صحنه تشنج و درگیری بود که در این میان مشاجرات لفظی اولمرت و پرتز، متهمین اصلی کمیته تحقیق بیش از سایرین مورد توجه بود. این مشاجرات به جایی رسید که نشستهای هفتگی کابینه به دلیل درگیری بین نخست وزیر با وزیر جنگ این رژیم برای مدتی بهطور موقت تعطیل شد.
هنوز آتش درگیریهای داخلی دولت فروکش نکرده بود که یکی از وزیران کابینه رژیم صهیونیستی روز 11 اردیبهشت در اعتراض به اشتباهات رهبری ایهود اولمرت در جنگ علیه لبنان استعفا داد. ایتان کابل (Eitan Kabel) از حزب کارگر در یک گفتگوی خبری به خبرگزاری آلمان گفت: من دیگر نمیتوانم در دولتی بمانم که ایهود اولمرت آن را رهبری میکند. او نخستوزیر رژیم صهیونیستی را مسئول مستقیم اشتباهات جنگ علیه لبنان دانست و تأکید کرد که اولمرت باید استعفا دهد.
اما متهم ردیف سوم کمیته تحقیق نیز تصمیم خود را برای تشدید اوضاع علیه اولمرت گرفته بود. استعفای ژنرال دان حالوتس از ریاست ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، بحران دولت ایهود اولمرت را تشدید کرد. اصولاً انتخاب جانشین حالوتس برعهده عمیر پرتز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی است، اما از آنجایی که وزیر جنگ (رهبر وقت حزب کارگر رژیم صهیونیستی) و ایهود اولمرت نخستوزیر (و رهبر حزب کادیما) همدیگر را قبول نداشتند، و سایر رهبران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی نیز هر دوی آنان را به بیکفایتی و فساد مالی متهم میکردند، انتخاب رئیس جدید ستاد ارتش کاری دشوار و اختلاف برانگیز شد.
اما هنوز ذهن اولمرت از تعیین جانشین برای اعضای مستعفی و معترض کابینه فارغ نشده بود که رسانههای صهیونیستی از تصمیم تسیپی لیونی، وزیر امور خارجه این رژیم و بلندپایهترین عضو دولت اولمرت خبر دادند. در شرایطی که عرصه بر دولت اولمرت تنگ و تنگ تر میشد، لیونی به عنوان محتملترین جانشین اولمرت برای تصدی صندلی ریاست دولت دندان تیز کرده بود. لیونی بلافاصله پس از استعفا در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی تصریح کرد استعفای اولمرت ضروری است چرا که افکار عمومی اعتمادش را به دولت از دست داده است.
با اظهار نظرهای تند لیونی، اولمرت نیز از نزاع لفظی عقب نماند و در یکی از مصاحبههای خبری خود با اعتراف به این که اسراییل در جنگ دوم خود با لبنان دچار اشتباهات بزرگی شده است تسیپی لیونی وزیر امور خارجه این رژیم را مسئول این اشتباهات دانست.
روزنامههاآرتص نوشت، اولمرت در مصاحبه با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی با اشاره به مطالب یاد شده گفت: ما با مرور همه ابعاد جنگ لبنان، درسهای لازم را از آن خواهیم گرفت تا اشتباهات را جبران و همه عوامل مرتبط با مسایل امنیتی را اصلاح و ساماندهی کنیم.
نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بخشی دیگر از این مصاحبه خود با متوجه ساختن مسئولیت اشتباهات جنگ لبنان به وزیر امور خارجه این رژیم گفت تسیپی لیونی چه قبل از جنگ و چه در جریان آن از همه بحثها و تصمیم گیریهای جنگ اطلاع داشت و او بود که پیشنهاد کرد آتش بس را بپذیریم.
در این میان اولمرت تنها راه برون رفت از شرایط بحران زده دولت خود را در این دید که ایهود باراک از حزب کارگر را به جای پرتز بنشاند. از این رو اولمرت ایهود باراک رییس جدید حزب کارگر را به عنوان جانشین عمیر پرتز وزیر جنگ رژیم اسرائیل انتخاب کرد. باراک در پی انتخاب به عنوان رهبر حزب کارگر، طی درخواستی رسمی از اولمرت خواست تا هر چه سریعتر او را به عنوان وزیر جنگ معرفی کند، تا به این ترتیب خود را به کابینه اولمرت تحمیل کرده باشد. دولت اسرائیل نیز تنها راه فرار از زیر بار انتقادات را قبول این عضو تحمیلی میدید تا از این طریق بتواند از فشارهای یکی از احزاب بزرگ و منتقد دولت بکاهد. بدین ترتیب اولمرت تنها یک روز پیش از این تظاهرات مردمی علیه خود برای جلوگیری از شورشی سیاسی در حزب خود با جلب حمایت حزب کارگر، اکثریتی عمده در کادیما به عنوان پشتیبان خود جمع کرد.
اما ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی کمی بعد از انتصاب خود به سمت جدید گفت که اسرائیلیها همچنان در انتظار پاسخ سران اسرائیل به دلایل و پیامدهای جنگ اخیر علیه لبنان هستند.
اولمرت، مهره سوخته
شکست رژیم صهیونیستی در جنگ سی و سه روزه با حزبالله لبنان و برخی موارد دیگر آینده سیاسی اولمرت و کابینه وی را درهالهای از ابهام فرو برد. گزارش کمیسیون وینوگراد به جنگ اسرائیل و حزب الله در تابستان گذشته به شدیدترین شکل ممکن تمامیمقامات درگیر در این موضوع را به باد انتقاد گرفت. این گزارش در نوع خود منحصر به فرد بود. در طول تاریخ 59 ساله اسرائیل هیچگاه به این شکل روند تصمیم سازی در این کشور مورد سئوال قرار نگرفته بود. تقریبا تمامیاین گزارش 150 صفحهای شامل پاورقیهای پارلمان است. در جای جای این گزارش به اظهارات نمایندگان و گزارش افراد پیش از تشکیل جلسات پارلماناشاره شده است.
در سال3 197 نیز گزارشی درباره جنگ اعراب اسرائیل منتشر شد که اگرچه از گلدا مایر نخست وزیر وقت اسرائیل خواسته نشد که استعفا دهد اما او زیر فشار گروههای سیاسی و افکار عمومی مجبور به استعفا شد. پس از پایان نبرد «وعده صادق» اولمرت در شرایط بسیار دشواری قرار گرفت تا جایی که حتی اعضا حزب کادیما (که اولمرت رهبری آن را برعهده دارد) خواستار کناره گیری او از سیاست شدند.
تظاهرات 100 هزار نفری علیه رژیم
در شرایطی که دولت اولمرت مدام در میان احزاب بدنبال شرکایی میگشت تا ادامه حیات را تأمین کند، رفته ر فته صدای اعتراض مردم نیز بلندتر میشد. بیش از 100 هزار اسراییلی پنجشنبه شب سوم مه(13 اردیبهشت) در یک تظاهرات بزرگ در تلآویو، خواستار استعفای نخستوزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به دلیل اشتباهاتشان در جنگ علیه لبنان شدند.
خبرگزاری اتریش در تشریح حضور مردم نوشت، در این تظاهرات که در میدان مرکزی رابین صورت گرفت، تقریبا از همه طیفهای سیاسی اسراییل شرکت داشتند. برگزار کنندگان این تظاهرات اعلام کردند که اقدامات بیشتری در پی این تظاهرات انجام خواهند داد تا ایهود اولمرت از نخستوزیری استعفا دهد. هیچ سیاستمداری به عنوان سخنران این تظاهرات دعوت نشده بود. «بازنده، به خانهات برگرد» شعاری بود که بارها در این تظاهرات تکرار شد. بسیاری از تظاهرکنندگان در پلاکاردهایی که در دست داشتند، استعفای اولمرت و عمیر پرتز را خواستار شدند.
کاهش محبوبیت مقامات اسرائیلی
روزنامه صهیونیستیهاآرتص در اولین نظر سنجی خود که دو ماه پس از پایان جنگ انجام داد از کاهش محبوبیت اعضای کابینه به علت شکستهای پی در پی در برابر حزب الله لبنان خبر داد. بدنبال افزایش آمار کشته و زخمیهای ارتش رژیم اسرائیل، محبوبیت «ایهود اولمرت» نخست وزیر و «عمیر پرتز» وزیر جنگ این رژیم حتی پیش از پایان جنگ به شدت کاهش یافت. بر اساس این گزارش، میزان تأیید اولمرت از سوی صهیونیستها از 75 درصد در زمان آغاز حمله به لبنان به 48 درصد و محبوبیت پرتز نیز از 65 درصد به 37 درصد کاهش یافته بود.
مجریان این نظرسنجی اعلام کردند: به اسارت گرفتن دو سرباز صهیونیست توسط حزب الله لبنان و افزایش آمار کشتهها و زخمیهای ارتش و نیز ازدیاد روزافزون حملات موشکی در کاهش محبوبیت اعضای برجسته کابینه نقش اساسی داشت.
در نظرسنجی یکی از مؤسسات اسرائیلی به نام مؤسسه تحقیقاتی «ماگار موهت» که بصورت تلفنی در بین تعدادی از جوانان اسراییلی انجام شد، فقط 16 درصد از این افراد حمایت خود را از حزب کادیما به رهبری اولمرت اعلام کردند. بر اساس این نظرسنجی، 33 درصد از این افراد از حزب راستگرای لیکود به رهبری «بنیامین نتنیاهو» حمایت کردند. این در حالی است که 16 درصد نیز به حزب کار به رهبری «عمیر پرتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و 12 درصد نیز به حزب«اسراییل خانه ما» به رهبری«افیگدور لیبرمن» رای دادند. نتایج این نظرسنجی همچنین نشان داد که بیش از 48 درصد از این افراد موافق تشکیل دولت وحدت ملی در اسراییل پس از برکناری اولمرت به رهبری «شیمون پرز» معاون اولمرت و نتانیاهو هستند.
به گزارش منابع خبری رژیم صهیونیستی، نتایج نظرسنجی مشابهی نیز نشان میدهد که بیش از 68 درصد از اسراییلیها خواستار برکناری اولمرت شده اند.
ابقای اولمرت با پشتیبانی آمریکا
گرچه گزارش وینوگراد از دیدگاه اسرائیلیها به مسائل نگاه کرده است و به تهاجم گسترده به لبنان اشارهای نکرده است، اما این گزارش حاکی از محکومیت کامل سران صهیونیست است.
اسرائیل پس از جنگ همان اسرائیل پیش از جنگ نیست و بنا بر مفاد گزارش این اولین شکست رژیم پس از تشکیل آن در سال 1948 است که با از دست دادن قدرت بازدارندگی، نقاط ضعف خود را نمایان کرده است.
درخواست برکناری اولمرت از سوی احزاب چپ و راست مخالف که خود جنگ را تایید کرده بودند، نشان دهنده طبیعت کودکانه اندیشه حاکم بر رژیم صهیونیستی است که امنیت و بقای خویش را در جنگ و ستیزه جویی جستجو میکند. در حالیکه این شیوه مشکل اسرائیل را حل نمیکند و این رژیم را در مقصود خود در پیوستن به منطقه خاورمیانه یاری نمیرساند. این گزارش نشان داد که رژیم به تغییری ریشهای در اصول و مبادئ فکری خود نیاز دارد تا از طریق آن بتواند از این جنون قدرت و خود بزرگ بینی برهد و راهکارهای مسالمت آمیز را بپذیرد.
جنبش اسلامی و سایر فلسطینیان داخل سرزمینهای اشغالی بیش از پیش به این نکته پی برده اند که باید در راه انکار استکبار صهیونیستی پایداری کنند و هرگونه دشمنی و زورگویی رژیم را محکوم کنند تا عقلگرایی و عدالت محوری عاملی برای حل نزاعها گردد. نکته مهم در بحران اخیر رژیم صهیونیستی، مواضع ایالات متحده در قبال اولمرت است. هرچند آمریکاییها از موضع گیری آشکار در این باره خودداری کردند اما نکتهای را مد نظر قرار دادند وآن نقش اولمرت در تحقق روند صلح خاورمیانه پس از بازی وی در جنگ بوده است. این در حالی است که:
الف) غاصبان سرزمینهای اشغالی فلسطین و شهرک نشینان یهودی، از ادامه انتفاضه و پاسخهای موشکی مقاومت در هراسند. آنها خواستار اجرای راهحلی همیشگی برای حفظ امنیت خود شده اند. بر این اساس آنها از روند صلح حمایت میکنند و خواستاری اسراییلی آرام هستند.
ب) آمریکا تلاش کرد تا با معرفی اولمرت به عنوان تنها ناجی صلح خاورمیانه،رضایت اعراب را برای حمایت از وی به دست آورد. به عبارتی دیگر آمریکا چنان وانمود میکند که نبود اولمرت به معنی شکست طرح صلح است و از اینرو اعراب باید ازآن حمایت کنند. این سیاست در قبال تشکیلات خودگردان نیز تکرار شد و آمریکا حمایت اعراب از عباس را خواستار است.
ج ) نکته مهم در تحولات سرزمینهای اشغالی فلسطین، نگاه جامعه جهانی و بازیگران خارجی است. واشنگتن هرچند از عملکرد دولت اولمرت رضایت نداشت اما دگرگونی در این رژیم را در مقطع کنونی مغایر با اهداف خود میداند، و از اینرو حمایت از اولمرت را در دستور کار خود دارد. آمریکا با تاکید بر نقش وی در روند صلح، جامعه جهانی را به حمایت از اولمرت ترغیب میکند.
تاکید آمریکا بر نقش اولمرت در دستیابی به صلح خاورمیانه آخرین تلاش وی برای حفظ دولت کنونی رژیم صهیونیستی برای تحقق اهدافش (بویژه در منطقه خاورمیانه) است. به ویژه که در شرایط کنونی ادامه روند مقاومت به تشدید بحران در دولت اولمرت منجر میشود که فروپاشی رژیم صهیونیستی را تسهیل میکند. تحولات منطقه خاورمیانه به ویژه نبرد وعده صادق مردم فلسطین را به این نتیجه رسانیده است که مقاومت این امر تنها راهکاری است که ملت فلسطین را به تحقق آرمان خود در تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شریف رهنمون میسازد هرچند که صهیونیستها با تشدید جنایات و ایجاد جنگ تبلیغاتی در صدد حفظ رژیم اولمرت به عنوان محور گفتگوهای صلح خاورمیانه و مقابله با مقاومت هستند.
حماس برگردان فلسطینی حزب الله لبنان است و با الگو گرفتن از ان در وجوه گوناگون به همان سمت و سو ی حزب الله در حرکت است . شیوه دفاعی حماس نزدیکی های بسیار زیادی با شیوه جنگی حزب الله دارد و این همان چشم اسفندیار اسراییل است .اخیرا یکی از موسسات تحقیقات استراتزیک امریکا اعلام کرده است که استراتزی جنگی حزب الله شکست ناپذیر است.
موشکهای دست ساز حماس نیز سلاحی استراتزیک محسوب میشود که قادر به بر هم زدن تعادل نظامی و امنیتی به نفع حماس خواهد بود نگرانی و وحشت مستعمره نشینان اسرائیلی و سردرگمی احزاب داخلی این رژیم برای رویارویی با مقاومت نشان می دهد که موشک های دست ساز مقاومت تا چه اندازه توانسته است به عنوان یک توازن در معادلات سیاسی مناطق اشغالی مطرح شود.
موشک های دست ساز حماس معادلات موجود را یک سره بهم ریخته است . مقامهای تل آویو هیچگاه تصور نمی کردند که روزی عمق استراتژیک آنها در دسترس موشکهای دست ساز گروههای مقاومت قرار گیرد. منطقه سدیروت که بیش از هر مکان دیگر اسرائیلی در تهدید موشک های مقاومت قرار دارد این روزها و پس از پایان آتش بس به شهری وحشت زده تبدیل شده است . ساکنان این مناطق یک روز پس از پایان اتش بس خانه های خود را اجاره دادند و به مناطق دیگری فرار کردند. نکته مهم اینکه این ترس و وحشت تنها یک نگرانی معمولی و ساده نیست که فقط به شهرک نشینها محدود شود بلکه این نگرانی نشان دهنده بی ثباتی عمق استراتژیک و قدرت بازدارنده صهیونیست ها است .
پیشرفت تکنولوزیک موشکهای مقاومت که امروز می تواند اعماق خاک اسرائیل را هدف قرار دهد ، مقامهای تل آو.یو را سخت نگران کرده است ودستگاه امنیتی اسرائیل پیشتر نیز برای رویارویی با این بحران طرحی سه گانه را بررسی کرد تا مانع از ادامه شلیک موشکهای مقاومت به سدیروت و مناطق مجاور نوار غزه شود که بیش از مناطق دیگر اسرائیل در دسترس موشکهای مقاومت قرار دارد.از ایجاد سامانه های دفاعی و ضد موشک تا تشدید حملات به نوار غزه و کشتار شهروندان به نحوی که امروزه حملات مغول را تداعی میکند و دل هرانسان ازاده و شریفی را به در د میاورد از جمله راهکارهایی بوده است که رزیم صهیونیستسی برای کاهش حملات مقاومت به ان متوسل شده است. تجدید نظر در استراتزی نظامی و امنیتی ، انجام حملات گسترده و حشیانه چند روز گذشته به نوار غزه و ایجاد دیوارهای دفاعی از جمله تاکتیکهایی است که مقامهای امنیتی اسرائیل برای پایان دادن به شکافهای سیاسی و امنیتی و مبارزه با شلیک موشکهای مقاومت اسلامی حماس ارائه داده اند . البته مقامات رزیم صهیونیستی بخوبی میدانند که حملات وحشیانه انان به نوار غزه و کشتار شهروندان فلسطینی نه تنها به توقف حملات موشکی منجر نخواهد شد بلکه گروههای مقاومت در پاسخ به این جنایات جنگی شلیک موشکها را افزایش می دهند. مدیر دفتر وزارت جنگ اسرائیل دراین باره گفته است که ترجیح می دهد در سیستم ضد موشکی سرمایه گذاری کند تا ساخت دیوار دور مناطق یهودی نشین .این در حالی است که تا کنون برای محافظت از 8هزار منزل اسرائیلی در سدیروت 210میلیون دلار هزینه شده است.
. با حملات وحشیانه به غزه پاسخ موشکی پردامنه گروه های مقاومت اجتناب ناپذیر خواهد بودو وقوع این امر به معنای نارضایتی صهیونیستهای مقیم شهرکهای مجاور نوار غزه است که دلیل آتش بس نیز فشارهای آنان بر حکومت اسرائیل بود.
بنابراین اسرائیل برای فرار از نارضایتیهای عمومی به حملات مقطعی رو می آورد، نه حمله گسترده و یا اشغال مجدد. در حوزه تنگ کردن حلقه محاصره نیز اگرچه این امر برای اسرائیل فرصت سازی خواهد کرد، اما در عین حال تهدیدی علیه امنیت وجودی اسرائیل خواهد بود. زیرا تکرار اتفاق سال 2007 در شکستن دیوار گذرگاه رفح در مرز با مصر توسط 700 هزار فلسطینی اهل غزه در صورت تنگ شدن محاصره کنونی بسیار محتمل خواهد بود. و توصیه هوشمندانه رهبر حزب الله لبنان سید حسن نصر الله دایر بر فشار مردم مصر بر دولت این کشور برای بازگشایی مرز رفح هم متوجه همین نکته اساسی بود اکنون اگر این اتفاق در شمال نوار غزه رخ دهد، امنیت شهرکهای صهیونیستی به خطر خواهد افتاد.
پس اوضاع کنونی بسیار حساس و تعیین کننده خواهد بود وبار دیگر طلیعه پیروزی خون بر شمشیر در فجری صادق، انتظار منتظران را سر خواهد اورد.
ب- خشونت و تروریسم ذاتی اسراییل
رژیم صهیونیستی که با حمایت همه جانبه کشورهای استعماری و به ویژه آمریکا تاکنون میلیون ها انسان را با شیوه های غیرانسانی و روش های تروریستی آواره نموده و جنایات بی شماری را علیه ملت های منطقه مرتکب شده، از سوی دولتمردان آمریکا امروزه مظهر دموکراسی قلمداد شده و مبارزان و مجاهدانی که برای نجات از سلطه این رژیم با شیوه دفاع و مقاومت مردمی از حقوق اولیه خود دفاع می کنند تروریسم نامیده می شوند!
صهیونیست ها با بکارگیری تمام روش های ممکن تروریستی تلاش می کنند اهداف خود را در منطقه دنبال کنند، زیرا علاوه بر اینکه شکل گیری رژیم صهیونیستی مبتنی بر زور و وحشت بوده است، امروزه آن رژیم با مقاومت مردمی و سراسری ملت فلسطین مواجه است که از حمایت دیگر ملت های منطقه و مسلمانان نیز برخوردار است.
مهم این است که این مقاومت مردمی با ادعاهای حقوق بشر و دموکراسی خواهی که غربی ها به ویژه آمریکایی ها از آن دم می زنند تعارضی ندارد! اما چرا و چگونه است که رژیم صهیونیستی با آزادی کامل به این مقاومت مردمی تهاجم می کند؟ امروزه سران رژیم صهیونیستی و دولتمردان آمریکایی به خوبی دریافته اند که مقاومت مردمی در فلسطین و کشورهای مجاور یک حرکت عمیق و ریشه دار است، از طرفی این مقاومت می تواند، در تحقق سیاستها و برنامه های رژیم صهیونیستی اخلال ایجاد کند، بحران حاکم بر رژیم صهیونیستی را توسعه و تعمق بخشد، آن رژیم را در معرض تهدید و حتی براندازی قرار دهد و این واقعیت را می توان در مواضع و دیدگاه های جریانات مردمی : اسلامی فلسطین از جمله حماس، جهاد اسلامی به عنوان نمادهای سازمانی انتفاضه ملت فلسطین به خوبی مشاهده نمود. این جریانات در سالهای اخیر نشان داده اند که برای احقاق حقوق ملت فلسطین مصمم هستند، آنها فلسطین را سرزمین یکپارچه اسلامی می دانند، مقاومت را به عنوان تنها گزینه برای خود و تنها زبانی که اسرائیل می فهمد، برگزیده اند. آنها تنها راه حل بحران فلسطین را مبارزه مشروع و مردمی می دانند و انتفاضه ملت فلسطین در سالهای اخیر نشان داده است که ظرفیت بالایی در تحقق اهداف مشروع خود دارد زیرا استیصال رژیم صهیونیستی در عرصه مبارزه جهادی، شکست رژیم اسرائیل و پشتیبانان جهانی اش در عرصه دیپلماتیک (روی کار آمدن دولت حماس با پشتوانه گسترده مردمی) نمادی از موفقیت انتفاضه و شکست رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی نیز چونان گذشته با تمرکز بر اقدامات گسترده تروریستی درصدد تحقق اهداف نامشروع خود است.
برخی از جلوه های تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی عبارتند از:
1- ارعاب اشخاص ذی نفوذ فلسطینی برای وادار کردن آنها به کرنش و ترک فعالیت های مبارزاتی؛2- ارعاب گروه های مبارز فلسطینی برای بازداشتن آنها از اقدامات مبارزاتی؛ 3- ارعاب توده های مردم فلسطین به منظور متواری ساختن و وادار کردن آنها به ترک سرزمین و وطن خود؛4- حذف شخصیت های سیاسی و مبارزاتی فلسطینی از صحنه مبارزات علیه رژیم صهیونیستی؛ 5- حذف گروه های مخالف اهداف رژیم صهیونیستی برای تقویت امنیت رژیم اسرائیل؛6-ارعاب شخصیت های تاثیرگذار غیرفلسطینی مخالف صهیونیستی و رژیم صهیونیسم؛7-ارعاب مجموعه های غیرفلسطینی مخالف با رژیم صهیونیستی و اقدامات تروریستی آن رژیم؛8- ارعاب کشورهای برخوردار از سیاست های ضدصهیونیستی؛9- تلاش در جهت ساقط کردن حکومت های برخوردار از سیاست های ضدصهیونیستی مثل دولت منتخب و مردمی حماس
حملات ددمنشانه اسراییل به مردم غزه در واقع انتقامی خونین از ملتی است که در صدد اعمال حق حاکمیت خویش از طریق دمکراسی و انتخابات است . این ملت دولت منتخب خود رابرگزید و به این ترتیب بر استقلال و حق حاکمیت خود صحه گذاشت و این کشتار بهای انتخاب مستقل او است . این جنایات بر صحیفه تاریخ ثبت خواهد شد.
ج- انتخابات اسراییل
رویای نابودی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" در نوار غزه اکنون دیگر به عرصه انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی نیز وارد شده است و روسای هر یک از دو حزب صهیونیستی نامزد تصدی سمت نخست وزیری این رژیم با مطرح کردن وعده هایی مبنی بر نابودی جنبش حماس و معرفی کردن این مساله به عنوان هدف استراتژیک خود سعی در کسب آراء شهرک نشینان صهیونیست در انتخابات پارلمانی آتی دارند.
تاکید نتانیاهو بر لزوم براندازی حماس "بنیامین نتانیاهو" رئیس جریان اپوزیسیون و حزب راستگرای "لیکود" صهیونیستی که شانس اول تصدی سمت نخست وزیری این رژیم به شمار می رود خواستار تغییر روند دفاعی ارتش صهیونیستی در مقابل جنبش حماس به روند تهاجمی تا زمان براندازی این جنبش شده است. وی در این زمینه می گوید:« سه سال است که وزاری کابینه دولت عبری از پذیرش مسئولیت های خود طفره می روند و هیچ اقدام خاصی انجام نداده اند.. ما باید یک تغییر و تحول اساسی در سطح مقامات بلند پایه خود انجام دهیم و در دراز مدت زمینه را برای نابودی جنبش حماس فراهم کنیم، اما برای رسیدن به این هدف در حال حاضر باید یک استراتژی کارآمد تهاجمی در مقابل جنبش حماس اتخاذ کنیم.» "زیپی لیونی" وزیر امور خارجه کنونی دولت عبری و رئیس حزب حاکم "کادیما" وعده بهتری نسبت به رقیب خود داده و هدف دولت آینده خود را نابودی دولت حماس و پایان دادن به حاکمیت آن در نوار غزه عنوان کرده است.
لیونی چندی قبل در مقابل گروهی از اعضای حزب کادیما خاطر نشان کرد، که «دولت آینده رژیم صهیونیستی که من رئیس آن خواهم بود، براندازی دولت حماس در نوار غزه را به عنوان هدف استراتژیک خود تعیین کرده است» و در این راه از تمامی ابزارهای نظامی، اقتصادی و سیاسی استفاده خواهد کرد.
"إیال علیمه" از تحلیلگران نظامی رژیم صهیونیستی اظهارات نتانیاهو و لیونی را وعده هایی در راستای جنگ انتخاباتی این رژیم توصیف کرده است که با استفاده از آنها سعی دارند آراء شهرک نشینان صهیونیست را به سود خود رقم بزنند، اما آنها باید به این مساله توجه داشته باشند که تحقق چنین وعده هایی بسیار مشکل است.
بر اساس نظرسنجی های انتخاباتی صورت گرفته در جامعه صهیونیستی، حزب لیکود به رهبری نتانیاهو بیشترین شانس برای تصدی سمت نخست وزیری را به خود اختصاص داده و صهیونیست ها پیش بینی کرده اند که این حزب 31 الی 33 کرسی پارلمان را تصاحب کنند. در این نظرسنجی ها همچنین حزب کادیما با تفاضل رای اندک نسبت به حزب لیکود در رتبه دوم قرار گرفته و انتظار می رود که این حزب نیز چیزی در حدود 30 کرسی پارلمان را به خود اختصاص دهد.
"آوی دیختر" نیز که از تندورترین اعضای حزب حاکم کادیما به شمار می رود، از این غائله مستثنی نبوده و در اظهار نظری افراطی گرایانه تر خواستار آمادگی جامعه صهیونیستی برای آغاز جنگ اول علیه نوار غزه شده است.
ناظران بر این عقیده اند که اقدام بی سابقه دیختر در استفاده از کلمه "جنگ" در اظهار نظر علیه جنبش حماس نشانگر این مساله است که جامعه صهیونیستی خود را برای جنگی تمام عیار و نه عملیات گسترده نظامی مانند عملیات سور الواقی ماه مارس سال 2002 در کرانه باختری آماده می کند.
روزنامه های عبری زبان به نقل از یک مسئول امنیتی بلند مرتبه رژیم صهیونیستی اعلام کرده اند که جنگ میان جنبش حماس و رژیم صهیونیستی تا حد زیادی قطعی شده است و ما هر روز به زمان وقوع جنگ نزدیک تر می شویم. این مسئول امنیتی خاطر نشان کرده است که "قواعد بازی" در آینده نزدیک تغییر خواهد کرد و ما در برابر این وضعیت دست بسته نخواهیم ماند. وی می افزاید:« معادله کنونی رژیم صهیونیستی بر این اصل متکی است که در صورتی که آرامش شهرک های صهیونیستی به هم بخورد، ما هم امنیت و آرامش سرزمین های فلسطینی را مختل خواهیم کرد و ارتش صهیونیستی برای هر یک از سناریوهای احتمالی نقشه جدیدی داریم و با توجه به تحولات جدید در این زمینه تصمیم گیری خواهیم کرد.»
"حاییم رامون" معاون اول نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم بار دیگر خواستار اقدام نظامی دولت عبری علیه جنبش حماس در نوار غزه شده و در عین حال تاکید کرد که این مساله به معنای لزوم اشغال مجدد نوار غزه از سوی ارتش صهیونیستی نیست. وی تصریح کرد که «مساله براندازی دولت حماس در نوار غزه مساله ای استراتژیک است که هر چه زودتر باید در مورد آن تصمیم گیری کرد؛ چرا که دوره آرام سازی باعث تقویت جنبش حماس و در مقابل تضعیف قدرت نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی شده است و باید با عبرت گرفتن از این مساله سیاست های خود در قبال این جنبش را تغییر دهیم.»
"ایهود باراک" وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با اعتراف به سختی و دشواری تحقق رویای این رژیم برای پایان دادن به حکومت جنبش حماس در نوار غزه می گوید:« درخواست نابودی جنبش حماس معنا و مفهوم خطرناکی دارد که باید به آن توجه شود؛ چرا که این مساله به معنای اشغال مجدد نوار غزه از طریق جنگی تمام عیار است.»
در مقابل جنبش حماس و دولت منتخب فلسطین به نخست وزیری "اسماعیل هنیه" در نوار غزه نیز عزم و اراده ای قوی برای پایداری و ایستادگی در مقابل هر گونه تجاوز دشمن صهیونیستی از خود نشان داده و بر این نکته تاکید کرده اند که تمامی تلاش ها برای نابودی این جنبش و به تسلیم واداشتن ملت فلسطین همانند تمامی تلاش های صورت گرفته در سالیان متمادی منازعه صهیونیستی ـ فلسطینی به شکست خواهد انجامید.
"اسماعیل هنیه" نخست وزیر دولت منتخب مردمی نوار غزه در همین راستا در جمع خبرنگاران خاطر نشان کرد که هیچ قدرتی نخواهد توانست ملت فلسطین را به زانو درآورده و اراده آنرا شکست دهد.
دکتر "صلاح بردویل" از رهبران جنبش حماس و سخنگوی فراکسیون پارلمانی "تغییر و اصلاح" وابسته به این جنبش نیز تصریح کرده است که اظهارات مقامات صهیونیستی درباره نابودی جنبش حماس جزئی از تبلیغات انتخاباتی است که هیچگاه محقق نخواهد شد و جنبش حماس به امید ملت فلسطین تبدیل شده است.
وی در گفتگو با مرکز اطلاع رسانی فلسطین اظهار داشت همان طوری که "اسحاق رابین" نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در عمل به وعده های خود مبنی بر "نابودی جنبش حماس و سرکوب انتفاضه تنها طی چند روز" ناکام ماند و "آریئل شارون" نخست وزیر سابق این رژیم نیز نتوانست وعده خود برای "نابودی جنبش حماس در عرض چند روز و یا چند ماه" را عملی کرده و کاری از پیش ببرد، این بار نیز تلاش های رژیم صهیونیستی برای براندازی دولت و نابودی جنبش حماس در نوار غزه هیچ نتیجه در بر نخواهد داشت و این جنبش به یاری خداوند متعال و با اتکا به پایگاه مردمی گسترده خود در میان ملت فلسطین از تمامی این مشکلات و آزمون ها سربلند بیرون خواهد آمد و همچنان پرچم مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن اشغالگر صهیونیستی را برافراشته نگه خواهد داشت
ادامه دارد...