آینده "صلح خاورمیانه" در دوران اوباما
اگر تقدیر این باشد که امریکا در سیاستهای خارجی خود تغییراتی ایجاد کند یا نما و جوهر آن ، آنگونه که برخی از کارشناسان سیاسی امریکا می گویند، بعد از انتخاب اوباما تغییر نماید ؛ اسرائیل چگونه می تواند در این حالت خود را سازگار کرده یا از این مشکل عبور کند ؟
اما اینکه چه کسانی از دوره ریاست جمهوری اوباما در امریکا و سایر نقاط جهان سود خواهند برد، از زبان پروفسور انگلیسی " تـد هوندیریش " متخصص فلسفه در دانشگاه لندن در مقاله ای به نام "معنی انتخاب اوباما به ریاست جمهوری امریکا چیست ؟" به بوته تحلیل کشیده شده است و تاکید دارد که تنها 10 درصد از امریکایی ها در راس قله زندگی می کنند و با درآمدهای مالی بالا ، ثروتمندان پرنفوذ هستند .
هوندیریش تاکید می کند که میزان نفوذ این دهک بالا هزار برابر بیش از دهک پایین نردبان اقتصادی، اجتماعی جامعه امریکاست و به تحقیق اعلام می کند که میزان دارایی دهک بالا 70 درصد از کل سرمایه جامعه امریکاست درحالیکه دهک پایین دارایی ندارند بلکه به مقدار زیادی نیز بدهکار می باشند. ولی درباره درآمدهای ماهانه دهک بالا باید گفت که این در آمدها تنها 30 درصد کل درآمدهای امریکا می باشد و در مقابل دهک پایین تنها 2 درصد از کل درآمدهای ماهیانه در امریکا را دریافت می کنند .
پروفسور هوندیریش نتیجه می گیرد که برابری و آزادی در امریکا، دو چیز کاملا متفاوت (با دیگر مکانها) است ،چرا که مردم به هر مقدار که ثروتمند باشند ،به همان اندازه دامنه آزادی بیشتر دارند و تا زمانی که در امریکا همسطحی یا شبه مساواتی نباشد، دامنه آزادی ها در یک پله نردبان اجتماعی تنگ و در پله ای دیگر به شدت فراخ خواهد بود و تصمیمات مناسب یا مشخص در هر یک از این رده های پلکانی مرتبط با این عوامل خواهند بود.
وی در ادامه می گوید که اوباما سخن درباره ایجاد اصلاحات اجتماعی را پسندیده جلوه داده است ولی معتقد است که درباره میزان تغییری که این حرکت می تواند در جامعه چه برای دهک بسیار ثروتمند و چه برای دهک بسیار فقیر محقق سازد، شک و تردید وجود دارد .
اما در زمینه سیاست خارجی نیز باید گفت که روندهای موجود همچنان به شکل محوری به همان دهک ثروتمند بالا و بشکلی حاشیه ای تر به منافع طبقه متوسط و در آخر به منافع آن دهک فقیر پایین تقریبا بی چیز بستگی خواهد داشت. اوباما به حتم گوانتانامو را تعطیل خواهد کرد و تعداد نیروهای ارتش امریکا در عراق را به تدریج و بدون آسیب رساندن به منافع امریکا در این کشور محدود خواهد کرد و به احتمال زیاد درباره سپر موشکی با روسیه به توافق خواهد رسید .
هوندیریش به اوضاع خاورمیانه پرداخته و تاکید می کند که مشکل فلسطین یکی از مهمترین مسائل از زمانهای طولانی بوده و معتقد است که صهیونیسم جدید می کوشد فلسطینی ها را در همین 20 درصد باقیمانده از زمین هایشان که در آن محصور شده اند، از آزادی محروم کند و از این رو اوباما باید با بررسی این مساله به شکلی خاص این مساله را با مقایسه آن با گذشته مردمان اصل کنیایی خود، پیش از آنکه امریکایی شود، به نحوی حل نماید.
اما سوالی که در اینجا مطرح است این که آیا اوباما می تواند همین سطح از توافق یا تصوری را که دولت کلینتون در سال 2000 برای دولتش ترسیم کرده بود و همراه با ایهود باراک در دستیابی به آن ناکام ماند، برآورده سازد یا اینکه اوباما نیز به دستیابی به هدفی کمتر از آن و یا شاید بیشتر دل خوش کند .
اکثر کارشناسان متخصص در امور راهبردی اسرائیل و امریکا به تدریج این احتمالات را مطرح می کنند که سیاست اوباما در قبال اسرائیل و فلسطین به شدت به نفوذ و منافع دموکرات ها و اهداف آنان در منطقه بستگی خواهد داشت. از این رو هیلاری کلینتون نامزد آنها و نامزد اوباما به عنوان وزیر خارجه که بیل کلینتون در پشت وی است، انتخاب شده است.
اگر منافع سرمایه داران دموکرات در آینده مهمترین عامل نفوذ در مدیریت سیاست خارجی است، پس بر اساس احتمالات واقعی که مراکز مطالعاتی و رسانه های اسرائیلی ارائه می کنند، منافع راستگرایان سنتی و افراطی اسرائیل نیز بیشترین نفوذ را در سیاست اسرائیل خواهد داشت... و اگراسحاق شامیر نخست وزیر صهیونیستی در سال 1992 بود و اسحاق رابین نبود که نقش میانجی را در جریان امضای توافقنامه اسلو در زمان کلینتون 1993 ایفا کند، بنابراین باید گفت که غالبا این راستگرایان اسرائیلی هستند که از منافع توسعه طرح های صهیونیستی یا متزلزل نشدن این اهداف بهره می برند،چه جمهوری خواهان در امریکا در راس کار باشند چه دموکراتها.
از این رو دولت بوش حتی اگر فرض کنیم که به عراق و افغانستان هم حمله نمی کرد، از سال 2001 برای سران راستگرای اسرائیل بهترین دولت امریکایی بود که برای شان رهایی از دست یاسر عرفات (رییس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین) گسترش مستعمره ها و ممانعت از اعطای هرگونه نقش مهم و تعیین کننده به تشکیلات خودگردان در سرزمین های اشغالی را فراهم کرد .
در دوران نتنیاهو(رئیس حزب لیکود) 1996، رئیس جمهور دموکرات امریکا یعنی کلینتون نتوانست بر رژیم صهیونیستی تاثیر بگذارد تا هر چه سریعتر توافقنامه اسلو را به امضا رساند یا در زمینه درگیری از سوریه با عقب نشینی از جولان توافقی حاصل کند. وقتی باراک رهبر حزب کار در 1999 بر نتانیاهو پیروز شد و حکومتی میانه رو را تشکیل داد، کلینتون سریعا فرصت طلبانه به فکر استفاده از آخرین سال حکومتش افتاد و در کمپ دیوید بسیار کوشید تا عرفات و باراک را به توافق برساند ولی بی فایده بود و باراک که طرف راستگرایان را گرفت و برای گرایش میانه روی حزب کار ارزشی قایل نشد، مذاکره را به شکست کشاند و بعدها در برابر شارون 2001 شکست خورد و کنار رفت .
امروز کم کم نتایج نظرسنجی ها در اسرائیل درباره انتخابات آتی نشان می دهد که راستگرایان فرصت بیشتری برای تشکیل حکومتی به نخست وزیری بنیامین نتنیاهو خواهند داشت و میانه روها با شکست مواجه می شوند و با هر رویکردی که دارند چه از حزب کار یا کادیما، به نیروهای معارض بدل خواهند شد.
اوبامای دموکرات با نتانیاهو و حکومت راستگرای آینده اسرائیل مذاکره خواهد کرد و هیلاری کلینتون یا همسرش بیل همان پرونده مذاکره با نتانیاهو را زیر بغل خواهد زد و بدون عرفات جهت مذاکره به خاورمیانه گسیل خواهد شد.
اسرائیل که می دانیم سرانش از پایبندی ها، قول و قرارهای هر توافق و یا از زیر فشارهای امریکا چگونه می گریزد، این بار نیز تصور می شود که به دلایلی که ذکر می شود، بیش از هر تجربه ای دیگر، از تلاش های کلینتون یا روش کلینتونی فرار کند :
حزب لیکود که در انتخابات آتی شانس پیروزی بسیار دارد بیش از آنکه راستگرایان سنتی در آن نفوذ داشته باشند با نفوذ راستگرایان افراطی و تعصبی جلوه کرده است و "بینی بیگن" فرزند مناخیم بیگن و موشه یعالون رئیس سابق ستاد مشترک ارتش و موشه فیگلین-بهمراه طرفدارانش - داعیه دار تخریب قبه الصخره و ساخت معبد الهیکل به جای آن در این حزب نفوذ بسیار دارند . فیگلین در رقابت با نتنیاهو 35 درصد از آراء را به دست آورده بود و این باعث ترس نتنیاهو از وی شد و از اعضا خواسته است که در انتخابات داخلی زیاد به او رای ندهند.
اوباما که در جولای 2008 از اسرائیل دیدار کرد و لیونی با بالگردی خاص وی را در این سفر به مناطق جولان و کرانه باختری همراهی نمود، پس از انتخابات اسرائیل دیگر شاهد افکار گذشته سران اسرائیل که در آن زمان مطرح گشت، نخواهد بود .
دلیل دیگری که زمینه فرار را برای اسرائیلی ها فراهم می کند اینکه حزب لیکود خود در صورتی که نتنیاهو تصمیم بگیرد در برابر فشارهای امریکا کوتاه بیاید، قابلیت تقسیم دارد چرا که اوضاعی که اکنون احزاب اسرائیل در ان به سر می برند زیاد با اوضاعی که نتنیاهو در آن در سال 1996تحت حکومت شیمون پرز به پیروزی رسید، چندان تفاوتی نکرده است .
منبع: الوطن سوریه
مترجم: دکترمصطفی پارسایی پور(عضو تحریریه قدسنا)