اعتراف به شکست پروژه 11 سپتامبر

نتیجه 7 سال جنگ بر ضد "تروریسم ادعایی" امریکا، اعتراف سران این کشور به شکست این جنگها و افزایش هشدار دستگاه اطلاعاتی امریکا درباره حملات جدیدی از سوی القاعده و سقوط همپیمانان بوش در پی سقوط وی و هزینه بسیار سنگین برای اقتصاد امریکا بود .
گزارش سالانه وزارت خارجه امریکا درباره تروریسم بین المللی در سال 2005 فاش کرد که حدود 11000 حمله در گوشه و کنار جهان انجام شده که 14600 کشته داشته و بیشتر آنها در عراق بوده اند و البته این ارقام در مقایسه با سال 2004 که 651 حمله ترورستی انجام شد و 1907 نفر کشته شدند بسیار متفاوت است .

کلینتون،رایس، چنی و بوش اعتراف می کنند
بر اساس این گزارش سهم عراق از کل حملات 30 درصد بوده و در سال 2005 شاهد 360 حمله انتحاری بوده و از کل کشته شدگان این حوادث 55 درصد یعنی حدود 8300 تن از کل قربانیان ترورها در عراق کشته شده اند .
رئیس جمهور امریکا در پنجمین سالروز حوادث 11 سپتامبر گفت : تا این لحظه هنوز به امنیت کامل دست نیافته ایم . رایس وزیر خارجه امریکا نیز تاکید کرد که به رغم گذشت چند سال از حمله به امریکا و مقابله با آن از طریق حمله به این گروه در افغانستان از توان مبارزان طالبان هراسان است و این گروه اکنون تاحدودی سازمان یافته تر و موثرتر و خطرناکتر از انتظارات ما عمل می کنند .
درهمین راستا "دیک چنی" معاون بوش نیز می گوید درباره آنچه که جنگ بر ضد تروریسم می نامد، بیش از حد خوش بین بوده است .
همچنین "هیلاری کلینتون" سناتور ایالت نیویورک می گوید که بوش بشکل شرم آوری شکست خورد و راهبرد اشتباه امریکا در عراق و شکست مفتضحانه در عراق بر نقش امریکا در جهان تاثیر منفی گذاشت و علاوه بر آن تعداد زیادی قربانی (منظور وی فقط قربانیان امریکایی است یعنی 4 هزار سرباز در برابر دهها هزار قربانی عراقی ) برجای مانده و میلیاردها دلار اسکناس امریکا هر ماهه سوخته و از بین رفته است .
هیلاری در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی "لارپابلیکا" در آگوست 2007 گفت که وجهه امریکا به دلیل سیاستی که بوش دنبال کرد خدشه دار شد و توان امریکا و نیز نقش سردمداری جهان و پیمان های امریکا با کشورهای دیگر که دهها سال برای آن زحمت کشیده شده بود ،تضعیف گشت.
هیلاری خواستار تدوین یک سیاست خارجی نوین شد که طی آن با همکاری با همپیمانان امریکا مشکلاتی که جهان از آن رنج می برد ( منظور مشکلات پیش روی امریکا برای دستیابی به منابع ثروت) حل کنند .
در اواسط سپتامبر گزارش محرمانه آژانس اطلاعات مرکزی امریکا "CIA " فاش کرد که جنگ بر ضد عراق است که باعث افزایش چشمگیر خطرات ناشی از ترورهای فزاینده در سطح جهان شده است و طبق مطالب درج شده از این گزارش در "نیویورک تایمز" این جنگ باعث شد که نسل جدیدی از افراطیون در کشورهای اسلامی هدف، مقابله با نیروی متجاوز امریکا را سرلوحه خود قرار دهند .
در 30 جولای 2007 گزارش تهیه شده توسط کارشناسان فعال در 16 آژانس اطلاعاتی امریکایی از سوی مرکز دولتی  "نشنال اینتلیجنس استیمیت"در امریکا منتشر شد که در آن تاکید کرد که تهدید بن لادن و سازمان القاعده همچنان اولین خطر شبیخون زننده است و هشدار داده شد که با تقویت شبکه ارتباطی القاعده و توان این گروه در عراق و پاکستان برای مدیریت حملات خارجی ممکن است به زودی امریکا صحنه حمله ای دیگر باشد .
در این گزارش آمده است که انتظار می رود القاعده در حمله های آتی خود بر عناصر برجسته تر اقتصاد و سیاست امریکا تمرکز کند و با هجوم به آنها بیشترین تعداد قربانی را برجای بگذارد و بیشترین مقدار ترس و وحشت را به جان امریکایی ها بیندازد.
این گزارش می افزاید که القاعده عملا توانسته است توان گذشته خود را با ایجاد پناهگاه هایی امن برای سران خود در مناطق قبیله ای پاکستان بازیابد و از این گذشته فرماندهان میدانی آن نیز قدرت و روابط خود با عناصر در حال انتظار را از سرگرفته اند . بر اساس این گزارش بعید نیست که سران القاعده برای دستیابی به سلاح های کشتار جمعی شیمیایی یا بیولوژیک و یا شاید هسته ای تلاش کنند و در صورت دستیابی به آن بی شک در کاربرد آن تردیدی نخواهند داشت.

اعتراف 100کارشناس امنیتی آمریکا
در 25 آگوست 2007 یک نظرسنجی از 100 کارشناس امنیت ملی امریکا که 80 نفر آنها از مسوولان دولت های سابق بوده اند بعمل آمد که بر اساس نتایج آن که در مجله "فارین پالیسی" درج شد، امریکا با روندی فزاینده در حال از دست دادن نتیجه جنگ خود بر ضد آنچه تروریسم می نامد است و عراق و پاکستان و صومالی می رود که در مراحل بعد به پایگاه هایی دائمی برای سازمان القاعده بدل گردد .
 از میان مصاحبه شدگان 91 % آنها گفتند که جهان برای امریکایی ها و امریکا خطرناک تر شده است و بعید نیست که آمریکا در سال های آتی با حمله مشابهی مواجه شود.

سقوط همپیمانان بوش
علاوه برآنچه گذشت همپیمانان بوش یکی پس از دیگری همچون برگهای خزان از کنار وی سقوط کردند و دور شدند. اسپانیا و ایتالیا به محض شکست انتخاباتی به عنوان برجسته ترین شرکای امریکا این کشور را تنها گذاشتند. نخست وزیر اسپانیا خوزه ماریا ازنار و نخست وزیر ایتالیا سلیویو برلوسکونی بدلیل جنگ عراق، نیروهای خود را از عراق بیرون کشیدند و سیلی محکمتر زمانی بود که تونی بلر نخست وزیر انگلیس هم در برابر فشار انتقادهای داخلی از جنگ بر ضد مردمان مظلوم عراق ،مجبور به استعفای زودهنگام شد و جانشین وی گوردون براون نیز مجبور شد بخشی از نیروی انگلیس را از عراق خارج کند.
در افغانستان نیز اوضاع بهتر نبود چرا که کره جنوبی نیز پس از ربوده شدن 23 تن از شهروندان کره ای در اواخر سال 2007 قصد بیرون کشیدن نیروهای خود را داشت و مخالفت های مردمی در کانادا و آلمان در برابر مشارکت ارتش های کشورشان در افغانستان چنین احتمالی را افزایش می داد .
در پاکستان، پرویز مشرف رییس جمهور در 18 آگوست 2008 به دلیل افزایش خشم مردمی از همپیمانی با بوش مجبور به استعفا شد .
شکست اسرائیل در برابر حزب الله لبنان در جنگ تابستان 2006 نیز از نگاه ناظران سیاسی بزرگترین سیلی بر صورت امریکا بود چرا که خود باعث شد که جنبشهای مبارز در جهان عرب و جهان اسلام روحیه جنگنده و استوارتری به خود گیرند و القاعده نیز با نگاه به نتیجه این جنگ مکررا از زوال اسرائیل و امریکا سخن گفت .

صورتحساب سرسام آور
اما درباره صورتحساب این جنگ به اصطلاح بر ضد تروریسم باید گفت که تنها هزینه جنگ در عراق بیش از 500 میلیارد دلار بوده است و همچنان ماهانه 8 میلیارد دلار بر این عدد افزوده می شود و این جدای از هزینه های غیر مستقیم نظیر هزینه درمان طولانی مدت سربازان می باشد و بنابراین در امریکا بحثی درباره هزینه های جنگ درگرفته است که آیا این امر نیازمند چنین خسارات بشری و اقتصادی سنگینی بود یا خیر؟شبکه خبری سی ان ان امریکا اخیرا در گزارشی فاش کرد که میزان هزینه مصرفی امریکا در جنگ عراق و افغانستان بیش از 700 میلیارد دلار بوده و اگر این شرایط ادامه یابد رقم هزینه ها به زودی به هزار میلیارد دلار خواهد رسید .
سی ان ان می افزاید یکی از عوامل انگیزشی حمله به عراق این بود که هزینه جنگ تنها 120 میلیارد دلار خواهد بود که با مسلط شدن بر نفت عراق و کاستن قیمت نفت در بازار جهانی این خسارت جبران خواهد شد ولی برعکس نه تنها هزینه جنگ طبق پیش بینی ها نبود بلکه قیمت نفت نیز 2 یا 3 برابر شد تا مصیبت امریکایی ها چندین برابر گردد.
در 15 جولای سال 2006 بیل کلینتون رئیس جمهور سابق امریکا گفت که هر روز دولت ما نزد دولت های دیگر می رود تا مقداری پول قرض کند تا جنگ عراق و افغانستان را تامین مالی کند و در این زمینه به ژاپن، چین، عربستان، انگلستان و کره جنوبی وابسته هستیم و برای مواجهه با کسری بودجه چاره ای جز این نداریم و البته به نظر نمی رسد که این امری معقول باشد و تا پیش  از این نیز ما چنین کاری نکرده بودیم و هزنیه جنگهایی در خارج یا مداخله های نظامی در آن سوی جهان را آنهم با قرض کردن از دیگران متحمل نشده بودیم .
این اعترافات مقام های امریکایی چند حقیقت را اثبات می کند که برجسته ترین آنها این است که به رغم همکاری تنگاتنگ بین دستگاه های اطلاعاتی جهان از تاریخ 11سپتامبر 2001 تاکنون، حملات تازه تروریستی محدود نشده و برعکس با انفجارهایی در بالی اندونزی، ریاض در عربستان سعودی، دار البیضاء در مراکش، جربة در تونس، استانبول ترکیه، شرم الشیخ و دهب در مصر، لندن و مادرید دوچندان گشت که این مساله نگاه ما را به کنکاش درباره ریشه ها و اسباب این حملات وامی دارد نه اینکه بخواهیم با جنگهایی بازدارنده به ترساندن کشورهای عربی و اسلامی بپردازیم.
همچنین باید تاکید کرد که ادامه خلط بین دو مفهوم مقاومت در برابر اشغال و حق ملتهای تحت اشغال در مقاومت پیش روی اشغالگران و مفهوم اعمال تروریستی ضد انسانی ، آنگونه که امریکا و اسرائیل بر آن اصرار دارند می تواند تلاشها برای حصول اجماع جهانی بر تعریف معیارهای خاص پدیده تروریسم و به دنبال آن شکل دادن تلاشهای جهانی مشترک برای مقابله با آن را بی نتیجه بگذارد .
درپایان باید به این حقیقت تردید ناپذیر اشاره کنیم که سیاستهای غرب و معیارهای دوگانه آن است که باعث حدوث اینگونه خشونت ها و انفجارها و ناامنی و بی ثباتی در جهان شده است.

منبع: محیط
مترجم: دکتر مصطفی پارسایی