11 سپتامبر و شگفتی های مقاومت(پژوهش آماری)
آنگونه که به نظر می رسد حوادث 11 سپتامبر هدیه ای رایگان برای نومحافظه کاران کاخ سفید بوده تا برنامه های امنیتی ویژه خود را علمی کنند چنانکه ساعات اندکی از وقوع این حادثه نگذشته بود که نومحافظه کاران شروع به ترویج افکار افراطی خود کرده و تبلیغ کردند که تحقق امنیت آمریکا تنها با حمایت از مرزهای آمریکا ممکن نیست بلکه باید هجومی پیشگیرانه علیه هر کشوری که از "تندورها" حمایت می کند و به آن پناه می دهد، انجام داد اگر چه این کار به اشغال یک کشور و تغییر رژیم آن بینجآمد.
* آمریکا روزانه خسارتهای زیادی در عراق متحمل می شود
و بدین ترتیب جهان در مقابل استراتژی جدیدی تحت عنوان جنگهای پیشگیرانه مشتمل بر هجوم علیه کشوری که از دید آمریکا منبع تهدید به حساب می آید، قرار گرفت و این امر در واقع کودتای به تمام معنا علیه اصول اساسی منشور سازمان ملل متحد و اصل نظام جدید جهان متکی بر احترام به تمامیت ارضی دولتها و عدم دخالت در امور داخلی آنها، است. طبعا کشورهای مورد هدف استراتژی جدید نیز همان است که به زعم واشنگتن منبع صدور مجریان این حوادث یعنی کشورهای عربی و اسلامی است و به همین دلیل بوش نخستین جنگ خود را در اواخر سال 2001 یعنی پس از گذشت تقریبا دو ماه علیه افغانستان و جنگ دوم را نیز در تاریخ 20 مارس 2003 علیه عراق انجام داد. اما در عین حال مخالفت ملتها با اشغالگری بوش را در ورطه بزرگی قرار داد که گریزی از آن نبود بویژه اینکه خسارتهای وارده بر نیروهای آمریکائی در دو کشور یاد شده افزایش یافته و از سوی دیگر مقاومت به روشهای گوناگون توسعه یافته است بطوریکه نظامیان آمریکائی به ناتوانی خود در برابر مقاومت و نابودی آن اعتراف کردند. در یک گزارش محرمانه که به کاخ سفید و کنگره آمریکا ارائه شد و روزنامه نیویورک تایمز نیز در ماه می 2006 آنرا فاش کرد، ژنرال ریچارد مایزر رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا تأکید کرده بود که جنگ عراق و افغانستان قدرت آمریکا برای ورود به هر درگیری نظامی در هر نقطه ای از جهان را تضعیف کرده است. وی همچنین گفته بود که تمرکز نیروها و تجهیزات نظامی آمریکا به مدت طولانی در عراق و افغانستان، مانع تعامل پنتاگون با دیگر درگیریهای مسلحانه شده است.
مایرز همچنین فاش کرد که اگر امریکا در شرایط کنونی مجبور به ورود به دیگر درگیریهای مسلحانه شود این درگیریها به طول خواهد انجامید و خسارتهای زیادی در میان نیروهای آمریکائی و شهروندان این کشور به بار خواهد آورد.
وی در این گزارش به طور مشخص به کاهش زرادخانه"سلاحهای هوشمند" اشاره می کند که تعداد کثیری از آن در تهاجم عراق به فرسایش رفته است و همچنین به فشار یگانهای احتیاط به نیروهای آمریکائی که مسئول انجام عملیات پشتیبانی در عراق بودند اشاره می کند و می گوید که اینها تنها برخی از عواملی است که می تواند توان پنتاگون را برای تحقق پیروزی زودهنگام در صورت ورود به هر درگیری نظامی، کاهش دهد.
با وجود هشدارهای مایرز جرج بوش رئیس جمهور آمریکا همچنان به پافشاری خود برای تکیمل مأموریتش در عراق و افغانستان ادامه داد و ادعا می کرد که عقب نشینی مستقیم از عراق و افغانستان هرگز نتیجه ای جز تقویت موضع تروریستها و ایجاد قواعد جدید برای انجام حملات علیه آمریکا و جهان آزاد به دنبال نخواهد داشت. وی می گفت:« تا زمانیکه من رئیس جمهور هستم همچنان به جنگ علیه تروریسم ادامه می دهیم».
ناظران بر این باورند که انجام دو جنگ دولت بوش علیه دو دولت اسلامی(افغانستان و عراق) با تکیه بر سیاست"« یا در جبهه ما باشید و یا با تروریسم" که تنها ساعاتی پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر از سوی بوش اعلام شد، نه تنها ملتهای عراق و افغانستان که حتی خود ملت آمریکا را نیز با خرابی و ویرانی روبرو کرد به طوریکه تقریبا هر روز تعدادی از فرزندان آمریکائی در عراق و افغانستان کشته می شوند. گذشته از این موضوع بزرگنمائی خطر تروریسم بر جهان است به گونه ای که گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد ترویسم بین المللی در جهان در سال 2005 اعلام کرد که در سال جاری حدود 11 هزار حمله تروریستی در نقاط مختلف جهان روی داده و در نتیجه بیش از 14600 نفر کشته شده اند. این در حالی است که حق ملتهای اشغال شده برای مقاومت در برابر اشغالگری با مفهوم عملیات تروریستی خلط شده و ادامه این روند همچنانکه آمریکا و اسرائیل بر آن پافشاری دارند می تواند به شکست در تحقق اجماع جهانی برای ارائه تعریف دقیقی از تروریسم و در نتیجه مقابله با آن بیانجامد.
*افغانستان
اگر چه دولت بوش توانست رژیم طالبان را سرنگون کرده و حکومتی به ریاست همپیمان خود حامد کرزای تشکیل دهد اما این واقعیتهای موجود نشان می دهد که آمریکا عملا در باتلاق افغانستان گرفتار شده است. با وجود اینکه 70 هزار سرباز آمریکائی و ناتو در افغانستان حضور دارند اما این مانع افزایش حملات طالبان و وارد آوردن خسارتهای سهمگین بر نیروهای بیگانه نشد. اوایل جولای 2008 آمار جدید وزارت دفاع آمریکا"پنتاگون" فاش کرد که تعداد کشته شدگان نیروهای آمریکائی و نیروهای همپیمان در افغانستان و عراق در دو ماه پی در پی افزایش داشته است به گونه ای که در ماه ژوئن46 سرباز نیروهای همپیمان در افغانستان و 31 سرباز نیز در عراق کشته شدند و این در حالی است که در ماه می 23 نفر در افغانستان و 21 نفر در عراق کشته شده بودند. آنگونه که در این آمار آمده بود ماه ژوئن خونین ترین ماه نیروهای بیگانه در افغاسنتان از زمان تهاجم به این کشور در سال 2001 بوده است و در این ماه 28 سرباز آمریکائی، 13 سرباز دیگر از کشورهای انگلیس، کانادا، لهستان، رومانی و مجارستان کشته شدند.
* اعتراف رسمی آمریکا به شکست
این گزارش پنتاگون که در تاریخ 28 ژوئن 2008 ارائه شد به منزله دلیل قاطع بر شکست در مقابل طالبان و اعتراف صریح به شکست طرح اشغال افغانستان و تأکیدی بر عدم دستیابی به کوچکترین دستآوردی در طول هفت سال اشغال این کشور بود.
در این گزارش همچنین با ارزیابی اقدامات نیروهای آمریکا و ناتو آمده است که آمریکا هم اکنون 32 هزار نظامی در افغانستان مستقر کرده است که 24 هزار نفر از آنان در چارچوب نیروهای ناتو که متشکل از 53 هزار سرباز است، خدمت می کنند و 18 هزار نفر دیگر نیز در زمنیه آموزش موسوم به مبارزه با تروریسم خدمت می کنند اما با این حال وضعیت امنیتی عراق همچنان متزلزل است و این در حالی است که جنبش طالبان بار دیگر تشکیلات خود را پس از فروپاشی در سال 2001، ساماندهی کرد که جمع کثیری از ملت افغانستان نیز با آن همدردی کردند و به همین دلیل علی رغم تلاشهای ناتو و نیروهای آمریکائی برای دستگیری عناصر طالبان و برچیدن مخفی گاههای آن، روند حملات این جنبش رو به افزایش یافت.
این گزارش در پایان نسبت به حملات طالبان در چند ماه آینده با هدف بازگشت دوباره به حکومت بدنبال سطله بر اکثر مناطق روستائی در جنوب و شرق افغانستان، هشدار می دهد. جیفری شلوزر فرمانده نظامی آمریکا در این باره گفت:« حملات مسلحانه طالبان در شرق این کشور به نسبت 40 درصد در مقایسه با دوره مشابه در سال گذشته افزایش یافته و انتظار می رود که این روند در ماههای آینده افزایش بیشتری داشته باشد».
* رسانه های گروهی بوش را رسوا کردند
روزنامه"دیلی تلگراف" انگلیس به صراحت به شکست در افغانستان اعتراف کرد و به عدم ناتوانی نیروهای ناتو و نبود استراتژی روشن بوش در این کشور اشاره کرده و از افزایش حملات مقاومت در ماههای اخیر در مقایسه با سالهای گذشته پرده برداشت به گونه ای که میانگین حملات ماهیانه 566 حمله در مقایسه با 425 حمله مدت مشابه در سال گذشته رسید و علاوه بر آن حدود 7 هزار نفر از سربازان اشغالگر و همپیمانان آنان از سال 2001 کشته شدند.
در همین رابطه روزنامه"کریستین ساینس مانیتور" آمریکا با انتقاد از سیاستهای جنگ طلبانه دولت بوش نوشت: جنگ عراق بیش از 25 میلیارد دلار ماهیانه بر اقتصاد آمریکا خسارت وارد کرده است و جنگ عراق و افغانستان تا سال 2017 پنج تریلیون دلار برای خزانه آمریکا هزینه خواهد تراشید در نتیجه رئیس جمهور آینده آمریکا تا گلو در چنگال اشتباهات بوش فرو خواهد رفت.
*عراق
آمریکا هم اکنون 140 هزار سرباز در عراق مستقر کرده است. توجیهات بوش برای تهاجم عراق این بود که عراق سلاحهای کشتار جمعی در اختیار دارد و همسایگان خود و بویژه اسرائیل و در نتیجه منافع آمریکا را تهدید می کند اما پس از شکست در دستیابی به این سلاحها بوش سعی کرد که ادعاهای دیگری همچون ارتباط رژیم صدام حسین با تشکیلات القاعده را ترویج دهد اما جعلی بودن این ادعاها به سرعت ثابت شد و این حقیقت آشکار شد که دولت بوش با ویتنام دیگری در عراق مواجه است و از پیدا کردن راه گریز عاجز است.
شاید نگاهی به تلفات آمریکا در این خصوص خالی از لطف نباشد. از زمان آغاز یورش نظامی تعداد کشته های آمریکا به 4148 سرباز رسیده است که بر اساس آمارهای پنتاگون 22 نفر از آنان در ماه آگوست 2008 کشته شدند و این در حالی است که آمارهای مستقل دو برابر این ارقام را نشان می دهد.
مرکز مبارزان قدیمی آمریکا در شهر مورگنتاو در سال 2007 گزارشی منتشر کرد که در آن آمده بود که تعداد کشته ها از مرز 28 هزار نفر گذشته است و این در حالی است که تعداد مجروحان و معلولین نیز به 48733 نفر و تعداد کسانی که دچار اختلالات روانی شده اند، به 12422 رسیده است.
نتایج نظرسنجی بعمل آمده از سوی مؤسسه تحقیقات شبکه سی إن إن نشان داد که 60 درصد شهروندان آمریکائی مخالف جنگ در عراق هستند و 61 درصد نیز معتقدند که نیروهای آمریکا هر چه زودتر باید از عراق عقب نشینی کنند.
*جنگ لبنان
دولت بوش پس از شکست در عراق و افغانستان، جنگ 33 روزه اسرائیل علیه لبنان در جولای 2006 را فرصت مناسبی برای تحقق طرحهای خود در خصوص خاورمیانه جدید، دید و گمان می برد که می توان بر نیروها و کشورهای محور مقاومت از جمله سوریه، ایران، حزب الله و حماس فائق آمد اما این بار نیز سیلی محکمی دریافت کرد و اسرائیل به دست مبارزان حزب الله شکست خورد. علی رغم اینکه جدائی ائتلاف سوریه و ایران از مهمترین اهداف جنگ اسرائیل علیه لبنان بود اما اسرائیل و امریکا در تحقق این هدف با شکست مواجه شدند. پس از آن نیز حوادث اوستیای در آگوست 2008 رخ داد که این بار نیز با شکست مواجه شدند و خلاصه اینکه استراتژی جنگ پیشگیرانه بدست مقاومت شریف عراق، افغانستان و لبنان ناکام ماند.
منبع :محیط
ترجمه:زیبا میرزامحمدی