qodsna.ir qodsna.ir

شکست مملکت سری اسراییل درجنگ اطلاعاتی باحزب الله

بررسی اسنادی میزان نفوذ اطلاعاتی اسراییل و حزب الله در جبهه یکدیگر


در جنگها و درگیری های نظامی مساله ای وجود دارد که به خودی خود در لفافه و ابهام پیچیده شده و این امر در جنگ تجسسی بین اسرائیل و حزب الله قابل مشاهده است. مسئله ای که طی آن هر یک از طرفین تمام توان و امکانات ارتباطاتی اش را بکار می گیرد تا با کاهش  نقاط ضعف خود و تقویت زنگهای هشدار پیش از حادثه ، پویایی و جریان زنده عملیات تمرینی و مانورها را برای خود حفظ نمایند و در صفوف ارتش دشمن نفوذ کند و  برنامه ها و نقشه های آنرا کشف نمایند تا با این امر مقدمه پیروزی خود را فراهم آورد. این امر با زبان تهدید و هشداری که گاه و بیگاه میان طرفین به اوج می رسید تغذیه می شود و اتهامات متبادل درباره زیرپا گذاشتن قواعد بازی و هشدارهای نظیر سیاست غرق کردن قایقهای یکدیگر نیز چاشنی آن می شود .
بطور کلی باید گفت که جنگ تجسسی بین اسرائیل و حزب الله ریشه هایی قدیمی دارد که نمی توان بدون یک پژوهش عمیق و گسترده به جزئیات آن دست یافت. از این رو به شاخه های مختلف آن وارد نمی شویم تا نقش دیگر کشورها را هم شامل شود و به عنوان پله اول به سابقه تاریخی می پردازیم تا در مراحل بعد به مسائل مرتبط به اهمیت "اطلاعات" در جنگ و بررسی دستاوردهای هر یک از دو طرف و نیز شکستهای آنها نگاه کنیم .
دستگاه موساد که در اسرائیل به لقب " چشم بینای داوود" معروف است، ید طولای اسرائیل در خارج برای به مزدوری گرفتن افراد و انجام عملیات سری می باشد و گفته می شود که حزب الله نیز واحدی به نام 1800 تشکیل داده تا بازوی توانای آن در خارج باشد و ماموریت برنامه ریزی و انجام عملیات جمع آوری اطلاعات امنیتی از دشمن و هدف قرار دادن آنرا به انجام رساند .
چند روز پیش اسرائیل اعلام کرد که دستگاه امنیت عمومی این رژیم(شاباک) با همکاری واحد پلیس ملی تحقیقات بین المللی در روز 16 جولای 2008 در فرودگاه بن گوریون " خالد قشقوش" فلسطینی دارای تابعیت اسرائیلی از ساکنان قلنسوه در اراضی اشغالی 48 را دستگیر کرده است و بر اساس لایحه اتهام قشقوش که طی سالهای گذشته به قصد تحصیل در رشته پزشکی در آلمان ساکن بوده است توسط یکی از نمایندگان حزب الله به نام د . هشام حسن
به خدمت گرفته شده تا به نفع حزب الله در اسرائیل فعالیت کند .
فلسطینیان داخل اراضی اشغالی 48 معتقد بودند که بازداشت قشقوش تلاشی در جهت از بین بردن وجهه شخصیتی وی و تحت فشار شدید قرار دادن او بوده تا بسان دیگر فلسطینی های ساکن مناطق تحت اداره حکومت اسرائیلی مقدمه ای باشد برای اینکه حقوق بیشتری را از وی سلب کنند، زیرا که همواره اثبات شده است که اتهام زنی اسرائیلی ها به جوانان فلسطینی مبنی بر همکاری آنان با دستگاههای اطلاعات خارجی ساختگی بوده و هیچ استناد حقیقی ندارد.
شورای عالی پیگیری عربی (نماینده فلسطینیان در داخل اسرائیل) در دفاع خود، بر برخی تحقیقات گذشته خود که درستی روایت این شورا از ماجراها را اثبات کرده ،استناد نمود و از جمله این موارد می توان به ماجرای 8 جولای 2006 درباره پروفسور فلسطینی "غازی فلاح" که به اتهام تصویربرداری از مناطق نظامی حساس اسرائیل به نفع حزب الله دستگیر شده بود ،اشاره کرد که در نهایت نیز بی گناهی وی به شکل فضاحت باری آشکار شد و اسرائیلی ها مجبور شدند وی را آزاد کنند.
اما با این حال اسرائیلی ها معتقدند که فلسطینیان ساکن مناطق اشغالی گزینه خوبی برای همکاری با طرفهای خارجی مخالف اسرائیل از جمله حزب الله و سوریه هستند و علت این امر اولا ارتباط دینی فلسطینیان و دیگر ملتهای عربی و اسلامی است و در برخی موارد ارتباط خانوادگی عامل اصلی است زیرا به نظر اسرائیلی ها فلسطینیان داخل و خارج  به دلیل حادثه کوچ اجباری سال 1948 یا "یوم النکبه" و شکست سال 1967 ، همچنان شاهد عامل زنده و پویای ملی گرایی در میان خود خواهند بود و فلسطینیان ساکن مناطق تحت اداره اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیستند .
اما اعلام دستگیری فلسطینیان و یا حتی یهودیان به اتهام همکاری با دستگاههای اطلاعاتی دشمن امری تازه نیست زیرا اولین مجموعه دستگیر شده به این اتهام ، که7 نفر از روستای ابوسنان الجلیل بودند درسال 2000 با حکم بازداشت مواجه شدند و بنا بر مدارک دادگاه در روزهای پس از عقب نشینی اسرائیل از لبنان در ماه می 2000 شخصی به نام "جمال سلیمان" وابسته به مجموعه ای از فعالان اردوگاه "عین الحلوه" در لبنان این افراد را در اسرائیل به کار گرفته بوده و با تامین مالی و فراهم کردن تلفنهای همراه و کدهای مخابراتی لازم ،این افراد در جهت انتقال اطلاعاتی درباره تحرکات نیروهای اسرائیلی به عناصر حزب الله خدمت کرده اند .
در ماه جولای 2001 اسرائیل 3 فلسطینی به تابعیت اسرائیلی را دستگیر کرده و به آنان اتهام زد که در توطئه ای قصد سرقت سلاح از یک پایگاه نظامی و ارسال اطلاعات نظامی حساس برای حزب الله  را داشته اند . سپتامبر همان سال نیروهای امنیتی اسرائیل 4 تن از دروزی ها را دستگیر کردند و بر اساس مدارک دادگاه، این افراد متهم بودند که از اسرائیل به لبنان مواد مخدر قاچاق کرده اند و در این میان به قاچاق سلاح برای حزب الله نیز پرداخته اند .
اما اولین سیلی محکمی که اسرائیل خورد و باعث خشم سران سیاسی و نظامی آن شد که ماجرا را خدشه ای خطرناک از درون به "مملکت سری" اسرائیل دانستند، در سال 2001 اتفاق افتاد .ماجرا از این قرار بود که دو پلیس اسرائیلی اطلاعاتی محرمانه درباره تحرکات ارتش و نقشه هایی را به حزب الله ارائه کرده و در عوض مبلغ زیادی دریافت کرده بودند و بر اساس تحقیقات مشخص شد که "شمعون مالکا" و "اتیان رودکو" تا حدود بسیاری با حزب الله همکاری کرده اند .
اسرائیل همچنان حیرت زده مبهوت این ماجرا بود که ناگهان ضربه ای همانند را دریافت کرد و "عمر الهیب" سرهنگ دوم ارتش خود را در 22 فوریه 2002 به اتهام انتقال اطلاعات به حزب الله دستگیر  کرد و "احمد الهیب" از ارتشیان اسرائیل نیز در نوامبر سال 2004 به همین اتهام دستگیر شد .
در سال 2002 نیز اسرائیل " نسیم نصر" را که لبنان را در سال 1992 به مقصد فلسطین ترک کرده بود به جاسوسی برای حزب الله متهم کرد و او را 6 سال در اسارتگاه نگاه داشت و در پایان سال 2003 نیز دو برادر را از روستایی بنام غجر به همین اتهام دستگیر کرد .
این دستگیریها باعث شد که اسرائیل پس از آن همواره با کابوس حجم فزاینده هجوم حزب الله به جبهه داخلی این رژیم مواجه باشد و از این رو بود که دستگاه های امنیتی اسرائیلی پس از جنگ 2006 به نماینده عرب کنیست "عزمی بشاره" اتهام زد که با حزب الله  رابطه داشته و اطلاعات محرمانه بسیاری به آنها داده است و از جمله اینکه به این حزب توصیه کرده است که طی جنگ از شلیک مستمر موشک به جبهه داخلی اسرائیل بازننشیند .
در کنار رقابت جاسوسی بین حزب الله و اسرائیل بر اساس عناصر انسانی، به کار گرفتن تکنولوژی نیز به همین منظور به شدت در دستور کار قرار داشت و تلفنهای همراه و هواپیماهای بدون سرنشین و ماهواره های جاسوسی از جمله مهمترین ابزار این کار بود که شنود سری مکالمات را به عنوان مهمترین منبع دستیابی به اطلاعات و اخبار دقیق از تحرکات دشمن فراهم می ساخت و اسرائیل که در این زمینه از توان خارق العاده ای برخوردار بوده اعتراف می کند که حزب الله نیز تا پیش از تاریخ جنگ 2006 به حد قابل توجهی از توان نفوذ به شبکه ارتباطی اسرائیل دست یافته بود .
نظامیان اسرائیل پس از سیطره بر برخی تاسیسات حزب الله در جنوب لبنان به صورتهای بسیاری از مکالمات افسران ارتش اسرائیل دست یافتند که به خوبی پیاده شده بود و از آن پس بود که اسرائیلی ها تصمیم گرفتند به نظامیان خود اجازه ندهند که از تلفن همراه استفاده کنند و بسیاری قید و بندهای دیگر را نیز الزامی نمود که از آن جمله  عدم ارائه اطلاعات نظامی مهم در تماسهای تلفنی و لزوم قرار گرفتن در کیوسکهای شیشه ای محافظت شده به هنگام صحبت کردن با تلفن در پایگاه های نظامی بود تا بتوانند از نفوذ مهندسان نظامی حزب الله به سامانه های ارتباطاتی خود و ربودن اطلاعات جلوگیری کنند .
درباره توان پروازی نیز باید گفت که این مورد نیز در عملیات تجسسی و جمع آوری معلومات حساس اهمیت ویژه ای دارد و اسرائیل که در این زمینه بسیار پیشرفته است به خوبی از این شرایط خود استفاده می کند و به تازگی نیز یک هواپیمای رصد و هشدار طراحی کرده و ساخته است که با دستگاه های راداری ، کنترل ، نظارت ، تماس ، دفاع اتوماتیک کارایی فراوانی دارد ، ولی اخیرا ادعا کرده است که حزب الله نیز در حال دریافت برخی تسلیحات از سوریه است .
حزب الله نیز به نوبه خود کوشیده است تا از هواپیماهای کوچک در مسیر جاسوسی نظامی و مقابله با دشمن استفاده نماید و در سال 2005 این حزب 2 هواپیمای بدون سرنشین بنام مرصاد 1 را به آسمان فرستاد که یکی از آنها توانست از رادارهای مرزی اسرائیل بگذرد و به آسمان مناطق اشغالی برسد که البته پس از مدتی توسط شکاری های نیروی هوایی اسرائیل ساقط شد ولی هواپیمای دومی به آسمان الجلیل رفته و پس از گشتی در منطقه و گرفتن اطلاعات سالم به لبنان بازگشت .
در ادامه به ابعاد میدانی تجسس بین حزب الله و اسرائیل می پردازیم که طی آن حوادث زیادی نظیر جنگ 33 روزه و ترور عماد مغنیه از فرماندهان برجسته عملیاتی حزب الله رخ داده است تا بدین صورت به تصویری عینی از میزان نفوذ اطلاعاتی دو طرف در جبهه یکدیگر دست یابیم .
جنگ تجسسی بین حزب الله و اسرائیل در سالها و ماههای اخیر در حوادث و مواضع مختلف به اشکال و اسالیب متفاوتی در جریان بوده و در واقع عملیات ترور "عماد مغنیه" از فرماندهان نظامی حزب الله از چارچوب تلاشهای اطلاعاتی خارج نبود .درباره ناتوانی اسرائیل از دست یافتن به اطلاعاتی درباره 2 سرباز اسیر شده خود نیز تا زمان مشاهده و دریافت جنازه آنها باید همین سخن را تکرار کرد و همزمان ناتوانی از دست یافتن به اطلاعات پیرامون سرونوشت"رون اراد" خلبان اسرائیلی که در سال 1988در لبنان سقوط کرده بود نیز به رغم حجم عظیم فعالیت استخباراتی اسرائیل در این زمینه و همچنین شکستهایی که در جنگ سال 2006 در زمینه های مختلف اطلاعات و امنیت نظامی برای اسرائیل رقم خود از همین مقوله می باشد .
ارتش اسرائیل در خلال یورش و نفوذ به مناطق جنوب لبنان در جنگ 33 روزه سال 2006 به اتاقهای زیرزمینی با تجهیزات بسیار پیشرفته ای برخورد که شامل دستگاه های کدیابی مخابراتی و پارازیت اندازی و شنود و تجسس در شبکه ارتباطی و مخابراتی دشمن بود . این سخنان را "گال هیرش" فرمانده گردان نخبه "الجلیل" گروه گشتی های نوار مرزی با لبنان می گوید که در تاریخ 25 جولای 2006 اعتراف کرد گروهان وی اتاقی پر از ابزار و تجهیزات پیشرفته اطلاعاتی را در نبرد بنت جبیل یافته اند و شامل دستگاه های شنود و رایانه ها و دستگاه های ارتباطات نوین و ابتکارات نظامی بسیار مفصل ونیز نقشه هایی از اهداف راهبردی در اسرائیل و حتی فهرست نامها و شماره تلفنهایی در اسرائیل بود و البته در آن زمان هیرش برای آنکه ایران را متهم کند تاکید کرد که این دستگاه ها ساخت ایران بوده است.
اسرائیل از کیفیت ابزارهای تحت اختیار حزب الله به وحشت افتاده بود و به خصوص اینکه برخی از آنها با استفاده از تکنولوژی فیبرهای نوری که در معرض پارازیتهای الکترونیکی یا حتی نفوذ جاسوسانه قرار نمی گیرند ،ساخته شده بود و از این رو برخی از کارشناسان اسرائیلی این باور را ترویج کردند که ایران جنوب لبنان را به آزمایشگاه کوچک خود در عرصه نظامی و ارتباطاتی واقعی و میدانی بدل کرده است تا توان الکترونیکی خود را بیازماید و برای هرگونه درگیری با امریکا یا اسرائیل آماده باشد .
تکنولوژی نوین به حزب الله کمک کرد تا به فضای اقلیمی اسرائیل نفوذ کند و در این راه هواپیماهای جاسوسی و شنود الکترونی و تجهیزات پیشرفته دیگر را به کار گرفت تا توانست حتی برخی از تاسیسات نظامی ارتش اسرائیل از جمله آنها ایستگاه رصد نیروی هوایی اسرائیل در کوه میرون را نیز موشک باران کند. کارشناسان اسراییلی در واکنش به آن حادثه اعتراف کردند که به حتم حزب الله از این منطقه  و طبیعت عمل آن آگاهی یافته بود و به دقت آنرا هدف قرار داد .
اما به عنوان اقدامی در جهت مقابله با هرگونه عملیات تجسس از سوی اسرائیل ، حزب الله سران نظامی خود را واداشت تا به هیچ وجه از طریق مکالمه تلفنی اطلاعات محرمانه را رد و بدل نکنند و گزارشهایی غیرموثق حاکی است که سید حسن نصرالله از زمان به دست گیری دبیرکلی حزب الله یعنی سال 1992 تاکنون از تلفن استفاده نکرده است و مبارزان حزب الله نیز برای انتقال اطلاعات در جنگ با اسرائیل بیشتر از روش انتقال "وجه به وجه " یا به عبارتی انتقال دست به دست اطلاعات استفاده می کردند و هر مجموعه جنگنجویان از 6 یا 7 نفر تشکیل می شده که راه ارتباطی آنان یک کد رادیویی بوده است .
اما به رغم این توان اطلاعاتی حزب الله با ترور عماد مغنیه ضربه ای سخت بر پیکره این حزب و بخصوص بخشهای اطلاعاتی آن وارد آمد و در اوج یک درگیری اطلاعاتی میان نیروها و عناصر اطلاعاتی جاسوسی اسرائیل و حزب الله مشخص می شود که مرزهای این درگیری به بیرون از لبنان و اسرائیل هم کشیده شده است ،هرچند که اسرائیلی ها هرگز به شکل رسمی این عملیات را بر عهده نگرفتند و تاکنون نیز جزئیات این حادثه چندان مشخص نیست ولی تمام انگشتهای اتهام بسوی اسرائیل و موساد دراز شده و بسیاری نویسندگان اسرائیلی مدتها درباره این "شاهکار" اسرائیل مطلب می نوشتند ،چرا که روز 14/2/2008 شاهد ترور مرد عملیاتی رده اول حزب الله بود .
از میان این نوشته ها می توان به جملات "شمعون شیفر" در یدیعوت آحارونوت اشاره کرد که می گوید :" هر دستگاه اطلاعاتی دیگر جهان هم که بود به این شاهکار اطلاعاتی افتخار می کرد ولی این تنها رئیس موساد "مئیر داغان" و جنگجویان ناشناس زیر دست وی هستند که وقتی رابطه بین آنها و حادثه انتقامی دمشق مشخص شود ، می توانند به یکی از درخشان ترین عملیاتهای موساد افتخار کنند.
برخی نزدیکان به حزب الله نیز تاکید کرده اند که ترور مغنیه یک شکست اطلاعاتی سخت در میان افراد این حزب تلقی شده و علی صادق الحسینی در این زمینه گفته است : سخن اکنون درباره نفوذ دشمن به صفوف ما و شکستی اطلاعاتی است . سوری ها نیز در اشاره ای به عاملان این ترور تاکیدکردند که شاید دست عاملان دیگری غیر از موساد نیز در میان باشد .
در نتیجه این عملیات روحیه دستگاه اطلاعاتی اسرائیل بالا رفت که البته فقط هم شامل موساد نیست و واحدهای عملیاتی و جمع آوری اطلاعات دیگری از شعبه اطلاعات و استخبارات را نیز در بر می گیرد که همزمان با این عملیات اظهار داشتند: نیروهای جسوری دارند که می دانند چگونه به هر مکان و هر شخصی دست یابند .
این عملیات پیام واضح و قاطعی هم برای دمشق در بر داشت که می گفت :کسانیکه برغم حراست و نظارت شدید  به عماد مغنیه دست یافته اند می توانند به اهداف دیگری نیز دست یابند.
اما این به اصطلاح دستاورد اسرائیل زنجیره ای از شکستهای اطلاعاتی را پیش از خود داشت که در جنگ تموز یا تابستان 2006 به اوج تجلی خود رسید چه آنکه اسرائیل هیچ اطلاعاتی درباره میزان و نوع و برد موشکهای حزب الله در دست نداشت و شکست دیگری نیز مبنی بر ناتوانی در شناخت توان مبارزاتی دشمن بر آن افزون گشت .زیرا که نظام تونلهای زیرزمینی و کمین ها و روشهای پیشروی خزنده و آرام همه و همه غافلگیریهایی بود که مردان مبارز حزب الله برای واحدهای ویژه اسرائیلی که از نبود نقشه های دقیق مناطق دشمن یا اطلاعات استخباراتی تازه درباره سلاح دشمن و مکان انباشت آن و چگونگی تحرک نیروهای آنان در رنج بودند ، تدارک دیده بودند .
در اثر این مسائل به عنوان مثال تانک فوق پیشرفته مرکاوا در ارتش اسرائیل به شکاری آسان در میدان نبرد بدل شد و ناوچه اسرائیلی از نوع ساعر 5  با موشکی که از ساحل لبنان شلیک شد منهدم گشت و بالگرد اسرائیل با سرنشینانش به خاکستر بدل شد و این خسارات و غافلگیری های تاکتیکی به نظر کارشناسان اسرائیلی مربوط به بی اطلاعی دستگاه های اطلاعاتی اسرائیلی از نحوه تسلیحات گیری و مبارزه حزب الله بوده است .
بیشتر کارشناسان اسرائیل همچنین اعتراف کردند که ارتش اسرائیل از میزان توان مبارزان حزب الله در نبردهای زمینی به شگفت آمده و "د.آوی کوبر" استاد علوم سیاسی و پژوهشگر برجسته مرکز بیگن- سادات می نویسد : در واقع ارتش با یک دشمن پابرجا و استوار و صاحب ترفند و مصمم و آماده برای جانفشانی و با رهبری سامانمند و دارای سیطره و احاطه قدرتمندانه و نفوذ ناپذیر مواجه شده است که همانند ارتش اسرائیل در بازیگاه تکنولوژیک اقدام به شروع بازی کرده است و سلاحی ساده ولی بسیار موثر بکار می برد و ابزاری برای مدیریت جنگ الکترونیکی در اختیار دارد .
همچنین در یک شکست اطلاعاتی دیگر اسرائیل با پرتاب 23 تن مواد منفجره و بمب بروی یک ساختمان در حال ساخت در ورودی اردوگاه برج البراجنه مختص اوارگان فلسطینی در جنوب بیروت ،با این اندیشه که نصر الله در این مکان مخفی شده است ،نتیجه نبرد را بار دیگر واگذار کرد  چرا که چند ساعت پس از بمباران وحشیانه این منطقه نصرالله در تلویزیون لبنان ظاهر شد و بر ضد اسرائیل هشدار داد .
با وجود این شکستهای اطلاعاتی در جنگ برخی موارد نیز دیده می شود که اسرائیل توانسته است در میدان جنگ 33 روزه به صفوف حزب الله نفوذ کند و بعنوان مثال "امان"شاخه اطلاعاتی ارتش اسرائیل پیش بینی کرده بود که احتمال ربوده شدن نظامیان این رژیم در مرز لبنان زیاد است و این می تواند اشاره ای به میزان آگاهی اسرائیل از کارکردهای مبارزان حزب الله باشد .
به خصوص اینکه "اهارون زئیفی" رئیس امان در آن زمان به آریل شارون نخست وزیرسابق اسرائیل و شائول موفاز وزیر امنیت داخلی و دان حالوتس رئیس ستاد مشترک ارتش پیامی فرستاد و با این جملات گفت : نیازمند آمادگی و گوش به زنگی کامل هستیم و امکان شدت یافتن درگیری در مرزهای شمالی وجود دارد " ولی سطح سیاسی و نظامی اسرائیل در برابر این هشدار موکد توجهی نشان نداد و تنها چند روز بعد نظامیان اسرائیلی ربوده شدند .
در نهایت این سوال باقی ماند که میزان نفوذ استخباراتی اسرائیل در صفوف حزب الله تا چه حد است ؟؟  در حالی که به ادعای همکاری با حزب الله، اسرائیل هر از گاهی اعلام می کند که برخی افراد را دستگیر کرده است حزب الله در دوسال اخیر اعلام نکرده است که اشخاص یا عناصری را به اتهام همکاری اطلاعاتی با موساد دستگیر کرده است به جز این استثنا که دستگاه امنیتی لبنان در طی جنگ 36 تن را در تاریخ  26/7/2006 دستگیر کرد و پیش از آن نیز 20 تن را به اتهام گرا دهی به جنگنده های اسرائیلی بسوی مواضع حزب الله بازداشت کرده بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• نویسنده: خلف خلف
• مترجم: دکتر مصطفی پارسایی (عضو تحریریه قدسنا)


| شناسه مطلب: 153429