qodsna.ir qodsna.ir

دگرگونی مفهوم سنتی امنیت در جامعه اسراییل(2)

بخش دوم:دگرگونی مفهوم سنتی امنیت در جامعه اسراییل

 

مفهوم سنتی امنیت در جامعه اسراییل و مبانی آن

 اسراییل را با خشونت و در خون تأسیس کردند و کماکان در اکثر اوقات با عموم همسایگانش در حال جنگ به سر برده است و به همین دلیل امنیت ملی، دستور کار اصلی کشور را تحت‏الشعاع قرار داده است.

 به لحاظ شاخص‏های کیفی، می‏توان به وزیر دفاع اشاره کرد که برخلاف همتایانش در دیگر کشورهای دمکراتیک، به طور سنتی، نقش مهم و برجسته‏تری در سیاستگذاری‏ها ایفا می‏کند. و از نظر شاخص‏های کمی نیز می‏توان به هزینه‏های دفاعی سرسام‏آور این کشور و مدت خدمت سربازی و نیز هزینه‏های دفاعی هر شهروند نام برد.

 در 22 سال اول از 50 سال تأسیس رژیم صهیونیستی، هر فرد دارای دو سهم سیاسی و امنیتی بود. امنیت به شکل ریشه‏ای فرآیند تصمیم‏گیری در اسراییل را تحت‏الشعاع قرار داده و در آن نفوذ و استیلا دارد و تقریباً با دیگر ابعاد سیاست خارجی و حتی عناصر اصلی سیاست‏های اقتصادی و اجتماعی داخلی برابری می‏کند.

 البته با توجه به موارد فوق، تعجب‏آور این مسأله است که اسراییل هنوز فاقد یک سیاست ملی امنیتی مقتدر می‏باشد و در هیچ کشوری به اندازه اسراییل گزارش‏های ادواری و یا بیانیه‏های مشابه از سوی وزرای دفاع یا سازمان‏های امنیت ملی منتشر نشده است.

 آیا این به این معنا است که هیچ مفهوم جامعی از امنیت به دست نیامده است؟ قطعاً این‏طور نیست.

 مفهوم امنیت ملی از قرائت سیاسی - نظامی بن گوریون بر ایده صلح مبتنی به تسلیم اعراب در وضع موجود تکیه دارد و اینکه بازدارندگی مبتنی بر قدرت نظامی بدون اقدام جدی برای تضمین مجدد یا سازش، متکی است. در این سیاست بازدارندگی نظامیِ دارای هدف استراتژیک دفاعی، اما با محتوای عملیاتی تهاجمی است.

 از آن زمان تاکنون این مفهوم دست نخورده باقی مانده است و دکترین و ساختار اصلی نیروهای نظامی اسراییل و نیز ویژگی اساسی و روابط نظامیان و غیرنظامیان مبتنی بر این مفهوم بوده است.

 مفهوم امنیت در اسراییل متکی بر چند فرض اصلی و برگرفته از شرایط ژئوپلتیک آن است، که در ادامه شرح آن خواهد آمد.

 

 1- عدم انتخاب

 مفروض اول عبارت از این است که رژیم صهیونیستی همچنان در شرایط خصمانه باقی خواهد ماند. همسایگان این رژیم، در سال‏های پیش، به علت ضعف نظامی، مجبور به پذیرش آتش‏بس و حتی قراردادهای آتش‏بس شده‏اند اما این قراردادها به صورت صلح دائمی در نیامده‏اند. مهم‏ترین دلایل، عبارتند از:

 1- وجود اسراییل برای همسایگان عرب آن پذیرفتنی نیست. 2- زیاده‏طلبی اسراییل تمام شدنی نیست.

 از نظر مسلمین، اسراییل یک موجودیت جعلی، ساختگی و خارجی در خاورمیانه تلقی می‏شود و مولود استعمار است.

 بن گوریون می‏گوید: اگر من یک رهبر عرب بودم، هرگز وجود اسراییل را قبول نمی‏کردم، کاملاً طبیعی است، ما سرزمین آنها را گرفته‏ایم. یهودستیزی، نازیسم و آشویتس واقعیاتی هستند که آنها در این موارد نقشی نداشته‏اند. آنها یک چیز می‏بینند، ما آمدیم و سرزمین آنها را گرفتیم.

 این طرز فکر در بین مسلمین، سبب تهدید دائمی اسراییل شده است و این امر مستلزم آمادگی نظامی بالا و مداوم است.[1]

 

 2- ضعف مادی

 رژیم صهیونیستی با منابع انسانی و مادی خود، نسبت به دشمنانش در درجه پایین‏تر و دارای عمق استراتژیک محدودی است، لذا مجبور به مواجهه خواهد بود. پس اسراییل هم در یک جنگ فرسایشی، به دلیل قدرت محدود خود و هم در مقابل حملات ناگهانی به دلیل فقدان امکان وقت‏کشی، آسیب‏پذیر است. توان انسانی و اقتصادی اسراییل متکی به منابع خارجی است و رژیم اشغالگر باید منابع موجود را بیشتر و مؤثرتر از دشمنان خود تجهیز نماید. شکاف‌ها باید با افزایش برتری کیفی در تکنولوژی نظامی و سازماندهی و دکترین جنگ جبران شود. اسراییل برای پوشش نقاط ضعف خود در سطح تاکتیکی و سطح عملیاتی باید بر به کارگیری نیروهای تهاجمی تکیه کند.[2]

 

 3- عدم تفوق استراتژیک از طریق ابزارهای نظامی

اسراییل فاقد منابع انسانی و آزادی عملی بین‏المللی برای کسب پیروزی استراتژیک است، به نحوی که قادر به تحمیل شرایط صلح به طرف شکست خورده باشد.

 اسحاق رابین می‏گوید: هر قدر بازدارندگی رژیم اشغالگر قدس در مقابل اعراب و ائتلاف آنها، جهت جلوگیری از جنگ طولانی‏تر باشد، چشم‏انداز طولانی‏مدت صلح بهتر خواهد بود.

 

ساختار و دکترین نظامی اسراییل

 این مفروضات بیش از آنکه به یک نیروی حرفه‏ای دراز مدت یا داوطلبان حرفه‏ای منجر شود تبدیل به یک تصمیم اساسی، یعنی ایجاد نیروهای دفاعی به عنوان نیروهای شبه نظامی یا ارتش شهروندان شد. اینها هسته‏هایی کوچک و دائمی تشکیل دادند تا مسؤولیت اولیه آموزش و برنامه‏ریزی را عهده‏دار شوند و همچنین انبوه نیروهای دائمی، مثل دیگر مناطق جهان، براساس خدمت وظیفه اجباری (برای مردان و زنان) تشکیل ‏شد. این نیروها در کنار ارتش دائمی عهده‏دار اوضاع جاری امنیتی، استقرار نظم روزانه و عملیات استشهادی و نیز مسؤول کسب توان بالای نیروی هوایی و آمادگی عملیاتی، مثل جمع‏آوری اطلاعات هستند.

 ارتش منظم به تنهایی نمی‏توانست نیروی کافی را برای یک جنگ تمام عیار فراهم کند به ویژه اینکه جنگ ممکن بود با بیش از یک کشور عرب و یا در بیش از یک جبهه اتفاق بیافتد.

 بنابراین تعهد سربازان حتی بعد از اتمام دوره خدمت وظیفه نیز به اتمام نمی‏رسد.

 با توجه به توان نیروهای دائمی عرب در تغییر موقعیت از تدافعی به تهاجمی، نیروی نظامی اسراییل هشدار اولیه را در اولویت قرار داد. تمایل به پیشگیری، از این مسأله ناشی می‏شود که اولین ضربه موفقیت‏آمیز اعراب ممکن است تجهیز نیروهای ذخیره را مختل کرده و یا به تعویق بیاندازد.

 در نتیجه، آموزش و برنامه‏ریزی ارتش رژیم صهیونیستی بر کسب توانایی‏های تهاجمی تأکید داشت: «نمایش قدرت بیش از حد واقعی و تمرکز نیروها به کسب برتری محلی حتی در شرایط ضعف کامل.»[3]

 همچنین بر واردات یا تولید انواع پیشرفته تسلیحات تأکید می‏شود اگر چه فشار مالی زیادی را در بر داشته باشد.

 

تفوق گفتمان امنیت در سیاست خارجی و داخلی اسراییل

 مفروضات و نتایج محیط استراتژیک و ژئوپلتیک اسراییل در مورد امنیت ملی در مفهوم وسیع آن، نمایانگر یک اجماع گسترده مبنی بر تفوق موضوع امنیتی است. این امر بیشترین عرضه سیاست خارجی و جوانب زیادی از خط مشی‏های داخلی را تحت تأثیر قرار می‏دهد.

 تفوق امنیت چنان است که عوامل دیگر را تحت الشعاع قرار می‏دهد. مسایلی مثل تجارت بین‏الملل، حقوق بشر و اخلاق به علت تأکید بیش از حد رژیم صهیونیستی بر تلفیق سیاست با امور نظامی به حاشیه رانده می‏شود.

 مثلاً در رابطه با تأثیر امنیت بر خط مشی‏های داخلی، می‏توان به اسکان هدفمند یهودیان شمال آفریقا در شمال و جنوب این کشور در دهه 1950، اشاره کرد که به قصد افزایش تراکم جمعیت در مناطقی از این کشور، برای ایمن کردن مرزها در مقابل هر نفوذ خارجی بود.

 ارتباط بین امنیت و ملت‏سازی در اوایل به قدری بود که نیروهای دفاعی اسراییل نقش فعالی در انتقال، اسکان و آموزش مهاجران اولیه ایفا می‏کردند.

 خدمت وظیفه اجباری یهودیان که از گوشه و کنار جهان آمده بودند سبب ایجاد و تقویت ارزش‏های آموزش مشترک و ایده‏آل‏های مطابق دیدگاه‏های صهیونیستی در یک شهروند اسراییلی می‏شد. در نهایت مداخله شدید دولت صهیونیستی در اقتصاد، نه تنها مبنی بر فلسفه توزیع مجدد درآمدها، بلکه با توجه به نیاز تضمین امنیت غذایی و سوختی، صنایع استراتژیک و توانایی‏های حمل و نقل بین‏المللی صورت می‏گرفت.

 به طور خلاصه مفهوم موّسع امنیت تمایز بین ارتش و جامعه را مبهم ساخت.

 بن گوریون می‌گوید: امنیت در مورد ما، بیش از کشورهای دیگر ایفای نقش می‏کند و صرفاً متکی بر ارتش نیست؛ امنیت به معنای اسکان افراد در مناطق خالی، پراکندن جمعیت، ایجاد صنایع در سراسر کشور و توسعه کشاورزی است. امنیت تلاش برای کسب قدرت دریایی و هوایی و فضایی و تبدیل اسراییل به یک قدرت بزرگ است. امنیت مستلزم توسعه اقتصادی و گسترش مهارت‏های تحقیقاتی و علمی است.

 تفسیر بن گوریون از امنیت و دکترین و ساختار نیروی نظامی و نیز خط مشی‏های داخل مربوطه فشار سنگین بر دوش منابع و فرصت‏های مردم اسراییل وارد کرده است.

 میراث بن‏گوریون به قدری مؤثر بود که به معمای بن‏گوریون معروف شد. البته باید توجه داشت که عموم مردم به وجود تهدید علیه اسراییل، فقدان جایگزین عملی و ضرورت رجحان امنیت در خط مشی‏ها و نیازها معتقد بودند و بنابراین تفوق مسایل امنیتی توجیه می‏شد.[4]

 در واقع بزرگترین موفقیت برای این مفهوم از امنیت ملی با پیروزی اسراییل در جنگ 6 روزه 1967م به دست آمد.

 دستاوردهای تاکتیکی و عملیاتی نیروهای نظامی اسراییل در این جنگ شگفت‏انگیز بود.

 

بخش سوم : نبرد وعده صادق و افول تهدیدات متعارف

 

تهدیدات متعارف تا پیش از جنگ 33 روزه و افول تدریجی آن ها

 جنگ 33 روزه، نقطه عطفی در سیاست امنیتی اسراییل ایجاد کرد. اسراییل همواره در سطح کلان بر روی نیروهای نظامی جهت حضور در یک جنگ متعارف سرمایه‏گذاری می‏کرد. البته تغییری عمده‏ای که پس از جنگ سال 1967 در سیاست امنیتی رژیم اشغالگر به وجود آمده بود را نباید نادیده گرفت و آن این بود که دیگر رویارویی با ارتش‏های عرب موضوع اصلی دستور کار امنیتی اسراییل را تشکیل نمی‏داد.

ولیکن اسراییل هنوز در سطح کلان بر روی نیروهای نظامی جهت حضور در یک جنگ متعارف سرمایه‏گذاری می‏کرد. وقوع جنگ 33 روزه و شکست ارتش کلاسیک اسراییل در برابر عملیات چریکی حزب‏الله، چالشی بزرگ در مقابل مفهوم سنتی امنیت در اسراییل قرار داد.

 تا سال 1967، ایده امنیتی اصلی اسراییل عبارت از آن بود که این رژیم همچنان با تهدیدات موجود ارتش‏های عرب مواجه خواهد بود.

 اما دوران جنگ 6 روزه بایدهای مفهومی و روانی قضیه را متحول ساخت. در طی چند سال بعد، پایه اصلی تهدید متعارف به دو دلیل مهم به نفع اسراییل تغییر کرد.

 1- پایان گرفتن بحران نفتی در اواسط دهه 1970 به رژیم صهیونیستی کمک کرد که بهبود نسبی توان خود را برای تحمل یک رقابت تسلیحاتی با رقبای عرب به ویژه مصر به تدریج افزایش دهد.

 با پایین آمدن قیمت نفت در اواخر دهه 1970، رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی بسیار قدرتمندتر از کشورهای عربی به‏ویژه مصر شد.

 2- دلیل مهم دیگر افول قابلیت‏های نظامی متعارف ائتلاف بالقوه اعراب بود که در وهله اول موجب آغاز روند صلح اسراییل - مصر گردید که منجر به انعقاد پیمان کمپ دیوید در سال 1979 شد.

 این قرار داد به طور موثری مصر را، که به عنوان قوی‏ترین دوست عرب محسوب می‏شد، از حلقه جنگ خارج کرد و تنها دوست عرب را که در تمام جنگ‏های اعراب و اسراییل مشارکت داشت به اولین شریک مسلح اسراییل مبدل ساخت. بنابراین جبهه جنوب که مهم‏ترین دلمشغولی اسراییل از سال 1969 بود به آخر فهرست اولویت‏های جغرافیای اسراییل منتقل شد.

 عراق نیز که همواره تا اوایل دهه 1980 یک خط مشی مواجهه با اسراییل را دنبال کرده بود و نیروهای واکنش سریع عراق در تمام جنگ‏های اعراب و اسراییل به جز جنگ سوئز - سینا در سال 1956، شرکت کردند، درگیر جنگ 8 ساله با ایران شد که تا 1988 ادامه داشت و عراق را کاملاً به خود مشغول کرده بود. مادامی که این جنگ ادامه داشت، هیچ چشم‏انداز درگیری در جبهه شرقی برای اسراییل وجود نداشت.

 البته بعد از پایان جنگ تهدید عراق درباره احیا شد ولیکن پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991 و متلاشی شدن نیروی نظامی عراق این تهدید کاملاً از بین رفت.

 البته این تغییرات بدان معنا نبود که دلمشغولی سنتی اسراییل نسبت به تهدیدات متعارف کاملاً از بین رفته بود چرا که مثلاً بی‏نتیجه ماندن تلاش‌های صلح با سوریه، امکان درگیری در جبهه شمالی را برای اسراییل همچنان زنده نگه داشته بود.

 با پیمان کمپ دیوید و جنگ ایران و عراق و تجاوز اسراییل به لبنان در سال 1983، سوریه که احساس ضعف و تنهایی در برابر اسراییل می‏کرد با هدف ایجاد یک توان نظامی مستقل جهت اعمال فشار زیاد بر اسراییل بدون نیاز به استفاده از ائتلاف اعراب دست به کار شد که البته بیشتر متضمن راهکارهایی بود که توان دفاعی خود را افزایش دهد و یا حداکثر اهداف تهاجمی که دودلی را دنبال کنند، که البته سوریه موفق به دستیابی به این اهداف به طور کامل نشد و این امر دلایل متعددی بود. محدودیت‏های اقتصادی سوریه - فروپاشی شوروی و برداشته شدن چتر حمایتی سیاسی لجستیک و حمایت‏های مادی آن کشور از جمله دلایل مذکور بود. ولیکن به هر حال سوریه ارتشی متشکل از 12 لشکر آماده داشت و این سبب می‏شد که اسراییل خود را در آمادگی بالایی نگه دارد. استقرار مجدد نیروهای سوری در لبنان، در اواسط سال 1996 به این نگرانی‏های اسراییل دامن زد. علاوه بر اینکه تا زمانی که نیروهای اشغالگر صهیونیستی کنترل جنوب لبنان را در دست داشتند، چنانچه جنگ بین اسراییل و چریک‏های حزب‏الله مورد حمایت سوریه امکان درگیری روی می‌داد، نیروهای سوریه را افزایش می‏داد.

 پس از خروج اسراییل از جنوب لبنان در ماه می‌2000، در کنار امکان بالقوه درگیری اسراییل با سوریه، بروز درگیری در مناطق مرزی نیز عملی به نظر می‏رسید.

 البته در اینکه تحولات فوق‏الذکر دائمی باشد ابهامات زیادی وجود دارد.

 بسیاری از رژیم‏های خاورمیانه با تهدیدات دگرگونی شدید، عمدتاً مشکلات داخلی مواجه هستند.

 از جمله این مشکلات می‏توان به موارد زیر اشاره کرد: فشارهای زیادی جهت شهرنشینی، رکود اقتصادی و شکست اصلاحات، چالش اسلام‏گرایان و سکولارها و ناسیونالیست‏ها و...

 این مشکلات ممکن است به تغییر و تسلط رژیم‏هایی بیانجامد که امنیت اسراییل را با چالش‏های جدی مواجه کنند، دقیقاً مثل آنچه در ایران رخ داد و یک انقلاب کشوری دوست و متحد اسراییل را به دشمن‏سازش‏ناپذیر تبدیل کرد.[5]

 ظهور حزب‏الله لبنان و تغییر معادلات

تجاوز گسترده نظامی اسراییل به لبنان در ژوئن سال 1982، علت اصلی به وجود آمدن جنبش حزب‏الله لبنان بود. حزب‏الله مولود مقاومت علیه اشغالگری اسراییل بود.

 تجاوز نظامی اسراییل به لبنان و پیروزی او در سال 1982، یک شکست بزرگ دیگر برای اعراب به شمار می‏رفت. جنبش حزب‏الله به تدریج به عمده‏ترین جنبش اسلامی در دنیای عرب مبدل شد و مصمم به بیرون راندن نظامیان اسراییل از لبنان بود. هسته اصلی حزب‏الله و ساختار تشکیلاتی آن از اسلام‏گرایان و جوانان شیعه و نیروهای حزب‏الدعوه به رهبری علامه سیدمحمد حسین فضل‏الله، مسؤولانی از جنبش امل و اتحادیه دانشجویان مسلمان، شکل گرفته است.

 به عبارت دیگر حزب‏الله از تمام جریاناتی که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن امام خمینی(ره) قرار گرفته بودند، شکل گرفت.

 در پایان سال 1982، در پی عملیات نظامی نیروهای مقاومت، اشغالگران اسراییل از بیروت و منطقه جبل لبنان عقب‏نشینی کردند. حزب‏الله ضمناً به یک سلسله عملیات شهادت‏طلبانه روی آورد که نقطه عطفی را در مبارزات مردم مسلمان در جهان اسلام ایجاد کرد. نخستین و سهمگین‏ترین عملیاتی که تا آن زمان علیه اشغالگران به اجرا در آمد عملیات شهادت‏طلبانه «احمد قصیر» در 11 نوامبر 1982 در شهر صور بود.

 این عملیات نخستین واکنش شدید در برابر اشغال و ادامه آن به حساب می‏آمد و در واقع بیانگر چگونگی رویارویی و کارزاری بود که ارتش رژیم صهیونیستی پس از آن در لبنان و جهان اسلام با آن مواجه شد و نشان می‏داد که نوع دیگری از مقاومت پا به عرصه وجود گذاشته است.

 مبارزه با رژیم اشغالگر صهیونیستی، سرلوحه عمل حزب‏الله قرار گرفت و اسراییل این بار با جنبشی ملی مواجه شده بود. حزب‏الله با موفقیت گزینه دیگری غیر از گزینه سازش را در برابر اسراییل مطرح کرد یعنی ایستادگی، مقاومت و اعتماد به نفس برای پیروزی.

 اکنون جنبش حزب‏الله جنبش مردم تلقی می‏شود که در دو حوزه مقاومت و سیاست فعالیت دارد.

 فشار نظامی حزب‏الله بر اسراییل که نیروی نظامی‌اش را در خاک لبنان مستقر کرده بود به حدی شدید شد که یکی از محورهای مبارزات انتخابات کاندیداهای نخست‏وزیری اسراییل، در سال 1999م شعار خروج از لبنان بود. «ایهود باراک» تنها رقیب «نتانیاهو» وعده داد در صورت پیروزی در انتخابات، ارتش اسراییل را از خاک لبنان خارج خواهد کرد.

 و نهایتاً در 24 می‌2000 (4 خرداد 1379) ارتش اسراییل با خفت تمام خاک لبنان را ترک کرد.

 ارتش رژیم صهیونیستی در حرکتی یکجانبه و به صورت مفتضحانه و بدون گرفتن کمترین امتیاز از حزب‏الله از اراضی اشغالی جنوب لبنان عقب‏نشینی کرد و به جز مناطق محدود مزارع شبعا نیروهای خود را از همه مناطق تحت اشغال عقب کشید. این سبب اعتبار حزب‏الله به عنوان سمبل مقاومت در داخل و خارج لبنان شد و تأثیر مستقیمی بر انتفاضه مردم فلسطین گذاشت.

 

نبرد وعده صادق، اوج تهدیدات نامتعارف

 حزب‏الله لبنان در روز 12 جولای 2006 (21 تیرماه 1385) در طی یک عملیات، ضمن کشتن 7 سرباز اسراییلی و زخمی کردن 12 سرباز دیگر، 2 نظامی این رژیم را به اسارت درآورد.

 منابع نظامی رژیم اشغالگر اعلام کردند که این عملیات طی 2 مرحله انجام شده است. در مرحله اول یکی از پایگاه‏های اسراییل به وسیله موشک‏های کاتیوشا هدف قرار گرفته و در مرحله دوم، در نزدیکی مرز با لبنان، دو سرباز اسراییل به اسارت گرفته شدند. در پی این عملیات هواپیماهای جنگنده ارتش رژیم صهیونیستی در یک اقدام تلافی‏جویانه غیرمنتظره با سرعت مناطق مختلف لبنان را مورد هدف قرار دادند. این رژیم ضمن گسترش حملات خود به تخریب پل‏ها، فرودگاه‏ها، تأسیسات زیربنایی شهرها، راه‏ها و جاده‏ها، در جمع وسیعی به کشتار غیرنظامیان اقدام کرد.[6]

 اسراییل اعلام کرد هر گونه مذاکره برای آزادی دو اسیر اسراییلی را مردود دانسته و اعلام کرد تا تحقق 4 شرط خود به بمباران مناطق مختلف لبنان ادامه خواهد داد.

 این شرایط عبارت بودند از:

 1- ایجاد کمربند امنیتی در منطقه حایل میان لبنان و شمال فلسطین اشغالی

 2- جمع‏آوری پایگاه‏های نظامی حزب‏الله از این منطقه

 3- استقرار ارتش لبنان در جنوب این کشور و سیطره کامل بر تمام منطقه

 4- خلع سلاح حزب‏الله براساس قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل متحد

 اما حزب‏الله تنها هدف عملیات خود را به عمل به وعده خود یعنی «آزادی اسرای لبنانی در بند رژیم صهیونیستی اعلام و در این راستا نام «نبردوعده صادق» را برای عملیات خود انتخاب کرد.

 حزب‏الله، انگیزه اصلی خود را آزادی اسیران لبنان اعلام کرد و موضوع را در سطح ملی نگه داشت و از پیوند زدن آن به تحولات فلسطین خودداری کرد تا از انتقاد معارضین داخل نسبت به اینکه لبنان بهای حوادث فلسطین را می‏پردازد، مصون بماند.

 تصور اسراییل این بود که در ظرف کمتر از یک هفته به تمامی خواسته‏های خود خواهد رسید چرا که در حمله قبلی به لبنان در سال 1982، در مدت دو روز بیروت را اشغال کرده بود و در جنگ با کشورهای عربی ظرف 6 روز، همه آنها را وادار به تسلیم کرده بود.

 و البته اسراییل قدرت فعلی ارتش خود را نسبت به زمان‏های گذشته بسیار بالاتر و برتر می‏دید. به طور کلی می‏توان جنگ 33 روزه را به 4 مرحله تقسیم کرد: 1- جنگ برای پیروزی مطلق 2- جنگ برای پیروزی نسبی 3- جنگ برای حفظ حیثیت 4- صلح برای حفظ موجودیت.

 

 مرحله اول: «جنگ برای پیروزی مطلق»

 در این مرحله غرور بی‏حد و حصر رهبران اسراییل سبب تبیین اهداف خیالی برای جنگ شد. انجام حملات وسیع هوایی بر ضد لبنان که توأم با تأیید و سکوت محافل جهانی و سران کشورهای عربی نسبت به عملکرد اسراییل بود.

حزب‏الله نیز با آغاز جنگ چریکی و سازماندهی حملات غافلگیرانه موشکی اسیر حملات اسراییل نشد.

 حزب‏الله موشک‏باران شهرهای شمالی سرزمین‏های اشغالی فلسطین را آغاز کرد. شلیک موشک‏های کاتیوشا به منطقه طبریه و افزایش برد این موشک‏ها تا عمق 30 کیلومتری مناطق اشغالی و استفاده از موشک‏های ضدهوایی توسط حزب‏الله برای اولین بار شلیک موشک به حیفا، سومین شهر اسراییل که در عمق 40 کیلومتری مناطق اشغالی واقع است همگی از قدرت حزب‏الله حکایت می‏کرد.

 این قدرت‏نمایی با انهدام یک فروند ناوچه نیروی دریایی رژیم صهیونیستی (67-5) توسط 2 فروند موشک حزب‏الله به اوج رسید.

 از نتایج این مرحله از جنگ می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

 1- تعطیل نمودن خطوط راه‏آهن در شمال اسراییل

 2- استقرار موشک‏های ضدموشک پاتریوت در حیفا و تل‏آویو

 (موشک‏های ضدموشک ارتش اسراییل موفق به زدن موشک‏های حزب‏الله نشده بود.)

 3- تهدید حزب‏الله به زدن کارخانه شیمیایی در صورت ادامه حملات رژیم صهیونیستی.

 اقدامات محاسبه شده و موفق حزب‏الله سیاست‏های امنیتی سنتی اسراییل را با چالش کشیده بود و حتی رژیم صهیونیستی از ساکنان شهر حیفا و حومه آن خواست برای در امان ماندن از حملات موشکی حزب‏الله به پناهگاه بروند.

 همچنین رژیم صهیونیستی نگرانی شدیدی رإ؛ نسبت به حمله احتمالی حزب‏الله به مراکز حساس و حیاتی شهر حیفا (مراکز هسته‏ای و شیمیایی) ابراز کرد، به نحوی که سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی گفت: «اگر گمان کنیم اعضای حزب‏الله را عده‏ای شبه نظامی با امکانات اندک تشکیل می‏دهند سخت در اشتباه هستیم حزب‏الله یک سازمان نظامی بزرگ است.»

 سقوط ارزش بورس در تل‏آویو نیز از پیامدهای مرحله اول جنگ بود.[7]

 

 مرحله دوم: «جنگ برای پیروزی نسبی»

 در پی انهدام کشتی فوق پیشرفته ساعر 5، افزایش برد موشک‏های حزب‏الله، هدف قرار گرفتن بندر حیفا (سومین بندر اسراییل) و با اعتماد به نفس بالایی که در رهبری و اعضای مقاومت اسلامی بروز یافت، اسراییل دریافت که در برآورد اولیه خود از توان حزب‏الله دچار اشتباه فاحش شده است و دیگر سیاست امنیتی سنتی کارایی خود را از دست داده است. بنابراین با تغییر مواضع خود، از «جنگ برای پیروزی مطلق» به «جنگ برای پیروزی نسبی» عقب‏نشینی کرد.

 اسراییل در این مرحله برخلاف مرحله اول، در کنار عملیات گسترده نظامی از ابزار دیپلماتیک نیز سود جست.

 کنار گذاشتن بخشی از اهداف اعلام شده توسط اسراییل، تلاش اروپا و آمریکا برای تحقق برتری دیپلماتیک اسراییل، انجام حملات وسیع هوایی و زمینی به صورت هم‏زمان، سکوت نسبی محافل جهانی نسبت به جنایات اسراییل، تجدیدنظر ظاهری در مواضع سران عرب به نفع حزب‏الله، برتری عملیات روانی حزب‏الله بر اسراییل، ادامه گسترش برد موشک‏های حزب‏الله همگی از ویژگی‏های این مرحله از جنگ هستند.

 وزیر جنگ اسراییل اعلام کرد اگر لازم باشد حمله زمینی تمام عیار خواهیم کرد و نصب سیستم ضدموشکی پاتریوت در حیفا و تل‏آویو، این پیشرفته‏ترین سیستم ضدموشک جهان که ساخت آمریکا است، فراخوانی 5000 سرباز ذخیره، تحویل سلاح‏های جدید توسط آمریکا مثل (اف.16) و...، همگی تبلور این تفکر بود. نیروهای نظامی اسراییل ضمناً تلاش بسیاری در جهت نفوذ در داخل خاک لبنان را از 4 جبهه داشتند که همگی به شکست منجر شد.

 از سوی دیگر حزب‏الله نیز در عرصه عملیات نظامی بسیار فعال ظاهر شد:

 موشکباران انبار پتروشیمی در کریات شمونه و الجلیل در مناطق اشغالی که ده‏ها کشته و زخمی بر جای گذاشت، سرنگونی هواپیماهای جاسوسی اسراییل که قادر به حمل موشک هوا به زمین بود، جلوگیری از نفوذ ارتش اسراییل در منطقه مارون‏الرأس و کشتن بیش از 20 نفر از نیروهای صهیونیستی، عقب راندن ارتش رژیم صهیونیستی از منطقه مروحین، عقب نشاندن نظامیان اسراییلی از بنت‏الجبیل و مارون الرأس و کشته و زخمی کردن 13 صهیونیست، واپس راندن نظامیان اسراییلی به همراه ده دستگاه زره‏پوش از تپه مسعود در نزدیکی ورودی جنوبی بنت‏جبیل تا 3 کیلومتر روستای مارون‏الرأس، هلاکت 30 کماندو و اسراییلی در منطقه مزبور، شلیک موشک خیبر به شهرک صهیونیست نشین العفوله، در 10 کیلومتری جنوب بندر حیفا و 50 کیلومتری مرز لبنان با فلسطین اشغالی با عنایت به این که این موشک قادر به حمل 100 کیلو مواد منفجره بوده است.[8]

 بررسی کارشناسان نظامی اسراییل نشان داد، 5 موشک جدید که بانام خیبر به العفوله شلیک شد، از قابلیت انفجاری فوق‏العاده‏ای نسبت به دیگر موشک‏های حزب‏الله برخوردار بوده است.

 سقوط دو فروند بالگرد نظامی رژیم اشغالگر بر فراز آسمان جنوب لبنان و هلاکت 8 اسراییلی و حمله موشکی حزب‏الله به پایگاه هوایی اسراییل در عمق 50 کیلومتری خاک رژیم صهیونیستی.

سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‏الله اعلام کرد: این حزب در صورت ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان و کشتن غیرنظامیان لبنانی، جنگ را به مرحله‏ پس از حیفا خواهد کشاند.

 دستگیری یک گروه 32 نفره به جرم جاسوسی و ارسال مختصات مقرهای حزب‏الله به دشمن صهیونیستی، طی یک سلسله اقدامات اطلاعاتی نیروهای حزب‏الله.

 پیرو آن منابع اسراییلی از متلاشی شدن مهمترین شبکه‏های جاسوسی موساد توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی حزب‏الله خبر دادند.

 سقوط یک فروند جنگنده اف - 16 اسراییلی

 زمین‏گیر کردن نیروهای ارتش اسراییل در تهاجم زمینی به خاک لبنان.

 - حزب‏الله اعلام کرد: یک پالایشگاه نفت رژیم صهیونیستی در شهر حیفا در 40 کیلومتری جنوب مرزهای لبنان در داخل خاک اسراییل را هدف قرار داده است.

 - هلاکت 30 صهیونیست و زخمی شدن 70 نفر و عقب راندن ارتش صهیونیستی از اطراف بنت‏جبیل

 

 نتایج مراحل دوم جنگ

 - تغییر مواضع عربستان و کشورهای منطقه و حمایت از لبنان

 - به دنبال افزایش شلیک موشک‏های حزب‏الله به شهرهای اسراییل، تأخیر در پرواز هواپیماها به شدت افزایش یافت. این خطوط که از منظم‏ترین خطوط هواپیمایی دنیا محسوب می‏شد در طول این نبرد با تأخیر 7 تا 8 ساعته مواجه شد.

 - مردم حیفا در اعتراض به رژیم صهیونیستی و اینکه آنها قول داده بودند جنگ طولانی نخواهند داشت، تظاهرات کردند.

 - آماده باش کامل در پی تهدید دبیرکل حزب‏الله مبنی بر شلیک موشک به اهداف فراتر از شهر حیفا، حالت آماده‏باش کامل در شهرهای تل‏آویو، بیت‏المقدس و نتانیا برقرار شد.

 - بندر حیفا به صورت رسمی تعطیل شد.

 - سخنگوی رژیم صهیونیستی: «این رژیم تهدیدات دبیرکل حزب‏الله مبنی بر شلیک موشک به مراکز فراتر از حیفا را جدی می‏گیرد و آماده رویارویی با این امر است.»

 - رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی: «عملیات‏های زمینی ما در خاک لبنان محدود خواهد بود.»

 - رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی: «طرح جنگ برای دو ماه طرح‏ریزی شده بود، اما از نظر ایدئولوژیک نمی‏توان حزب‏الله را نابود کرد».

 - خساراتی که به بخش اقتصادی رژیم صهیونیستی وارد آمد به میلیاردها دلار رسید، به نحوی که 53% کارخانه‏های اسراییلی در شمال سرزمین‏های اشغالی کارشان متوقف شد.

 - راهپیمایی یهودیان در سه شهر فلسطین اشغالی و درخواست پایان دادن جنگ و تبادل اسرا.

 وزیر اطلاع رسانی سوریه: «در صورت پیش‏روی نیروهای زمینی اسراییل در خاک لبنان سوریه نیز وارد جنگ اسراییل با لبنان می‏شود.»

 - روزنامه‌هاآرتص: «نظامیان اسراییلی می‏گویند غافلگیر شده‏اند و این جنگ بسیار دشوار است».

 - وزیر مشاور در کابینه رژیم صهیونیستی: «اینکه بتوان از طریق نظامی حزب‏الله را کاملاً از بین برد، یک توهم است».

 - وزیر خارجه آمریکا: «برای جلوگیری از جنگ گسترده در خاورمیانه نیاز حتمی به آتش بس در جنوب لبنان است».

 

 مرحله سوم جنگ: «جنگ برای حفظ حیثیت»

بعد از آنکه نیروی زمینی و نیروهای ویژه اسراییل در جنوب لبنان زمین‏گیر شدند، نیروی دریایی اسراییل عملاً از جنگ خارج شد و نیروهای هوایی که اهداف موردنظر خود را بارها بمباران کرد، با کمبود هدف مواجه گردید.

 در مقابل برد موشک‏های حزب‏الله گسترش یافت و نقاط بیشتری از مناطق فلسطین را هدف گرفت. ابهت پوشالی اسراییل در هم شکست و تمام امیدهای آنها در زمینه نظامی بر باد رفت. اسراییل برای حفظ حیثیت خود چاره‏ای جز ادامه نبرد نداشت. هنوز روزنه‏های امید برای پنجمین ارتش جهان به طور کامل بسته نشده بود. شاید با ادامه جنگ و استفاده از آخرین تجهیزات نظامی امکان ترور نصرالله با همکاری سرویس‏های جاسوسی غربی و عربی فراهم می‏شد، آنگاه به کمک تبلیغات فراوان حیثیت از دست رفته اسراییل بازسازی می‏شد. بنابراین علی‏رغم شکست‏های پیاپی جنگ ادامه یافت.

 ویژگی‏های این مرحله:

 - کمبود هدف جدید برای بمباران لبنان

 - استفاده از مواد رادیواکتیو و اورانیوم ضعیف شده بمباران‌ها

 - انجام عملیات‏های خارج از منطق نظامی مانند بمب‏باران روستای قانا و...

 - تشدید سفرهای سیاسی و دیپلماتیک حامیان اسراییلی در منطقه

 - حمایت جهان از مقاومت لبنان

 - انزوای کامل اسراییل پس از بمباران قانا

 - ایجاد اختلاف شدید در میان کابینه، احزاب، سیاسیون، نظامیان و شهروندان اسراییل.

 - محبوبیت شدید حزب‏الله و سیدحسن نصرالله عملیات نظامی اسراییل

 - حمله زمینی به جنوب لبنان

 - حمله هوایی به روستای قانا با بمب‏های هوایی آمریکا که منجر به شهادت 60 تن از جمله 22 کودک و زخمی شدن 50 نفر دیگر شد.

 - قصد رژیم اشغالگر به عقب راندن نیروهای حزب‏الله به سمت رودخانه لیطانی در عمق 20 کیلومتری خاک لبنان.

 - ممانعت آمریکا از صدور قطعنامه شورای امنیت در محکومیت رژیم صهیونیستی به خاطر بمباران قانا.

 - استفاده از مواد رادیو اکتیو توسط رژیم اشغالگر در تهاجم خود به جنوب لبنان.

 - یورش ده هزار نفری نیروهای اسراییلی با استفاده از نفربرهای زرهی و با حمایت تانک‏ها و پوشش هوایی در امتداد مرزها

 - پیاده کردن نیروهای کماندو با چند فروند بالگرد در شرق و غرب بعلبک به هدف ربودن رهبران حزب‌الله به ویژه سیدحسن نصرالله.[9]

 

 عملیات نظامی حزب‏الله

 - نفوذ حزب‏الله لبنان به شبکه ارتباطی ارتش رژیم اشغالگر و ساماندهی تلفنی آن.

 - محاصره کامل واحد کماندویی رژیم صهیونیستی که با بالگرد به منطقه بعلبک وارد شده بود. این واحد کماندویی با پوشش هوایی جنگنده‏ها و بالگردهای آپاچی اسراییل موفق به فرار شدند.

 - انهدام دومین ناوچه رژیم صهیونیستی از نوع ساعر 5 که با آتش رزمندگان حزب‏الله به قعر آب‏های مدیترانه فرو رفت.

 - روزنامه آحارنوث

 «جنبش مقاومت اسلامی لبنان از سه یگان موشکی برخوردار است که تأسیس و راه‏اندازی آن در طول 13 سال انجام گرفته است.»

 - در پی اقدام حزب‌الله به موشکباران شهرهای شمالی اسراییل، ساکنان حیفا با وحشت عجیبی اقدام به فرار از شهر کردند. براثر هجوم فراریان و برخورد آنها با وسایل نقلیه بیش از 125 نفر زخمی شدند.

 - شهر حیفا در 40 کیلومتری و العفوله در فاصله بیش از 50 کیلومتری مرز لبنان قرار دارد. حزب‏الله علاوه بر استفاده از موشک‏های کاتیوشا از موشک‏های رعد 1 و 2 هم استفاده کرد.

 - کانال ده تلویزیون اسراییل ادعا کرد: حزب‏الله امروز برای نخستین بار 5 موشک زمین به زمین ساخت ایران را به شهر العفوله در شمال فلسطین اشغالی شلیک کرد. موشک‏های به‏کار رفته از نوع زلزال بوده و برد آن 100 کیلومتر است. برد موشک‏هایی که حزب‏الله تاکنون به کار می‏برده است کمتر از این بوده است.

 - با گسترش آتش رزمندگان حزب‏الله بر روی مناطق شمالی فلسطین اشغالی، صدها هزار آواره به سمت مناطق مسلمان‏نشین به راه افتاده‏اند. کاروان‌هایی از ساکنان شهرهای حیفا، عکا، طبریا، کرمئیل، حالتسور، نهاریا، الجلیل و معالوت به سمت مناطق ناصره، جنین، نابلس و رام‏الله روانه شدند.

- شلیک چندین موشک خیبر 1 به شهر الغضیره، در عمق 75 کیلومتری خاک فلسطین اشغالی.

 - هلاکت 127 نفر از نظامیان صهیونیستی، تنها در درگیری‏های زمینی.

 

 نتایج مرحله سوم جنگ

 ژنرال شوکی معاون فرمانده لشکر منطقه شمال گفت: تاکنون هزاران موشک حزب‏الله لبنان به اسراییل اصابت کرده است و ما هر چه در توان داشتیم برای توقف این حملات به کار گرفته‏ایم اما موفق نبودیم و تحقق پیروزی نظامی برای اسراییل بعید است.

 ستاد ارتش رژیم اشغالگر در حال بررسی دادن اجازه به سربازان صهیونیست برای استفاده محدود از حشیش و ماری‏جوانا در طول جنگ است تا با استفاده از این مواد، بر بیماری‏ها و مشکلات روانی ناشی از بیم و هراس جنگ غلبه کنند.

 فرماندهان ارتش اسراییل پس از مشاهده حجم مشکلات روانی در عملکرد سربازان این رژیم در جریان جنگ، چنین تصمیمی را گرفته‏اند.

 یوسی کوپروسیر، افسر بلندپایه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی: «حزب‏الله به پیشرفته‏ترین موشک‏های ضدتانک در دنیا مجهز است. حزب‏الله یک گروه چریکی نیست، بلکه لشکر پیاده نظامی است که از کلیه واحدهای پشتیبانی برخوردار می‏باشد.»[10]

 

 مرحله چهارم: «صلح برای حفظ موجودیت»

 مرحله سوم در حالی به پایان رسید که اسراییل به کمترین پیروزی در اهداف خود دست نیافت و نزدیک یک ماه از جنگ گذشته بود. در واقع اسراییل درگیر طولانی‏ترین جنگ تاریخ خود بود. نیروهای ذخیره فراخوانده شده بودند. آمریکا و اروپا هر چه در توان داشتند گذاشتند تا اسراییل پیروز شود. اما فقط در بعضی از نواحی مرزی لبنان تا حدود 5 کیلومتر پیشروی نموده بود.

 حزب‏الله که در روزهای اولیه نبرد، حدود 100 فروند موشک به فلسطین اشغالی شلیک می‏کرد، در روزهای پایانی تعداد شلیک موشک‏های خود را به بیش از 250 فروند رساند.

 منطقه زیر آتش حزب‏الله از 20 کیلومتر در روزهای اولیه به 75 کیلومتر در روزهای پایانی رسید و 20 کیلومتر تل‏آویو نیز مورد اصابت موشک‏های حزب‏الله قرار گرفت. این در حالی بود که از مجهزترین سیستم پدافند ضدموشکی آمریکا نیز کاری بر نمی‏آمد.

 سرویس‏های جاسوسی و گروه‏های ترور و نیروی هوایی اسراییل، موفق به ترور هیچ یک از سران حزب‏الله، نابودی سکوهای پرتاب موشکی حزب‏الله و فرستنده‏های المنار نشدند.

 حزب‏الله در خاک تحت اشغال صهیونیست‏ها دست به حملات تهاجمی زد و روند جنگ حالت معکوسی به خود گرفت. تظاهرات ضدجنگ و اختلافات داخلی هر روز بیشتر می‏شد و اوضاع از کنترل مسؤولان نظامی و سیاسی اسراییل خارج می‏شد.

 حمایت‏های مردمی از حزب‏الله در لبنان و سراسر جهان به صورت فزاینده‏ای روبه افزایش بود.

 ادامه این فرآیند به شکست فاحش اسراییل می‏انجامید.

 آمریکا، اروپا، شورای امنیت و سران کشورهای منطقه، برخی از مسؤولان و احزاب وابسته لبنان و... ائتلافی کم‏نظیر علیه حزب‏الله شکل دادند. [او را مجبور کردند که به خاطر حفظ مصالح برتر لبنان به قبول شروط قطعنامه 1701 مجبور گردد.]

 در این مرحله از جنگ هر چند اسراییل هدف برای حمله نداشت و تمام اهداف از پیش تعیین شده را بارها مورد هجوم قرار داده بود، اما حزب‏الله هنوز هم اهداف بسیاری برای نابودی داشت: پایتخت اسراییل، نیروگاه‏های اتمی، مراکز تولید سلاح‏های کشتار جمعی و...

 عملکرد نظامی حزب‏الله لبنان نشان می‏دهد که هدف اصلی آن گرفتن تلفات از دشمن و شکست اسطوره و ابهت شکست ناپذیری ارتش اسراییل و در عین حال به حداقل رساندن شهدای خود بود.[11]

 

 نتایج مرحله چهارم جنگ

 - در طی 28 روز مقاومت، تعداد 270 صهیونیست به هلاکت رسیده و بیش از 2000 نفر زخمی شده بودند.

 حزب‏الله دارای سیستم‏های مراقبت، شنود، و تصویربرداری از تمامی تحرکات نظامی اسراییل در جنوب لبنان است که قابلیت این جنبش را در انجام عملیات شهادت‏طلبانه بالا می‏برد.

 حزب‏الله حالت تهاجمی به خود گرفت و به یکی از پایگاه‏های ارتش صهیونیستی حمله برد و تلفات و خسارات زیادی را بر آنان تحمیل کرد. حزب‏الله همانگونه که با حملات موشکی، دشمن را تحت فشار قرار داده، در صحنه نبرد زمینی نیز دشمن را به حالت دفاعی کشاند.

با فروکش کردن جنگ لبنان، جنگ جدیدی در دولت اسراییل آغاز شده است.

 - روزنامه‌هاآرتص: اسراییل باید سریعاً آتش‏بس را بپذیرد... اسراییل باید به دنبال قطع حملات موشکی حزب‏الله به اسراییل باشد و نیازی به استمرار جنگ نیست.

سنخ ‌شناسی تهدیدات نامتعارف در نبرد وعده صادق

 جنگ‏های چریکی و عملیات استشهادی

اولین تهدید نامتعارف در جنگ 33 روزه، شیوه جنگ‏های چریکی حزب‏الله لبنان با ارتش منظم اسراییل بود. ناتوانی اسراییل برای یافتن شیوه و پاسخ مناسب به این تهدید یکی از عوامل بسیار مهم تصمیمات سیاسی بود که تا آن زمان نزد جامعه صهیونیستی منفور بودند.

 در تاریخ تشکیل اسراییل، این اولین باری بود که اسراییل از روی ضعف مجبور به قبول قطعنامه شورای امنیت می‏شد.

 و این در واقع ادامه عقب‏نشینی مفتضحانه در سال 2000 از جنوب لبنان بود.

 اسراییل همواره در طول جنگ در معرض حملات چریکی و شهادت‏طلبانه به نیروهای نظامی‏، شبکه‏های حمل و نقل و ارتباطاتش بود.

 به طور سنتی، تهدید جنگ چریکی در سیاست امنیتی اسراییل دلمشغولی استراتژیک کم‏اهمیتی در مقایسه با تهدید کلی جنگ با ارتش‏های عرب تلقی می‏شد.

 اما تأثیرنبرد وعده صادق به قدری شدید بود که اکثر سیاستمداران و تحلیلگران آن را تهدید استراتژیک درجه اول لحاظ کردند.

 ریشه جنگ‏های چریکی حزب‏الله در حمله اسراییل به لبنان در سال 1982 بود. در همان زمان بود که اسراییل در باتلاق عملیات چریکی نیروهای حزب‏الله فرو رفت و در سال 1985 پس از سه سال دادن تلفات زیاد، دولت اتحاد ملی، به رهبری شیمون پرز از حزب کارگر، تصمیم گرفت از بخش اعظم خاک لبنان خارج شود. اسراییل نهایتاً در زمان نخست‌وزیری باراک در سال 2000 به طور کامل خارج شد.

 در جنگ 33 روزه نیز افزایش تلفات اسراییل سبب تضعیف موقعیت دولت اولمرت شده و منجر به زوال اجماع احزاب و افکار عمومی در دفاع از جنگ شد.

 جنگ چریکی و عملیات استشهادی چالش‏هایی جدید هستند که اسراییل به سادگی نمی‏تواند با راه‏حل سیاسی آنها را منتفی کند. آثار عملیات چریکی حزب‏الله را می‏توان در مواضع مسؤولان اسراییلی و غیراسراییلی، گزارش و تحلیل خبرگزاری‏ها، و کارشناسان و نهایتاً سربازان اسراییلی به وضوح دید.[12]

 سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی گفت: «اگر گمان کنیم اعضای حزب‏الله را عده‏ای شبه نظامی با امکانات اندک تشکیل می‏دهند، سخت در اشتباهیم، حمله اخیر این جنبش نشان می‏دهد که حزب‏الله یک سازمان نظامی بزرگ است.»

 میشل عون: «بر این باورم که اسراییل توانایی از بین بردن حزب‏الله را ندارد، زیرا این حزب‏الله فقط مجموعه افراد مسلح نیست، بلکه بخش عمده‏ای از بافت اجتماعی لبنان را در بر می‏گیرد.»

 نشانه‏های ضعف روحی و روانی نظامیان اسراییلی در گزارش فاکس‏نیوز قابل توجه است. «برخی نیروهای رژیم صهیونیستی که از جنگ با حزب‏الله بازگشته‏اند این نبرد را بسیار سخت و مانند آنچه در فیلم‏های سینمایی دیده‏اند، توصیف کردند. یکی از نظامیان ارتش صهیونیستی می‏گوید، وقتی وارد لبنان شدیم نیروهای مقابل از هر طرف به ما هجوم آوردند و این صحنه خیلی وحشتناک بود.»

یک استراتژیست برجسته رژیم صهیونیستی هشدار داد: «ممکن است حزب‌الله تل‌آویو را غافلگیر کرده و تلفات سنگینی را به آن وارد کند. حزب‌الله همچنان توانمندی و روحیه رزم اولیه خود را دارد و رزمندگان آن با روحیه می‌جنگند و فرار نمی‌کنند.»

- تلویزیون اسراییل جنگ‌های چریکی حزب‌الله لبنان با سربازان اسراییل را به جنگ ویتنامی‌ها علیه آمریکاییان تشبیه کرد:

- وحشت از عملیات‌های استشهادی اسراییل را فرا گرفته بود.

شطریت، عضو ارشد کابینه رژیم صهیونیستی: ما در جنگ با حزب‌الله به هیچ موفقیتی دست نخواهیم یافت چرا که کابوس جنگ چریکی حزب‌الله در بنت‌جبیل این مدعا را به اثبات رسانید.»

رئیس ستاد مشترک ارتش اسراییل: «عملیات زمینی ما در خاک لبنان محدود خواهد بود».

- عمیر پرتز وزیر جنگ اسراییل اگر چه در بنت‌جبیل خسارات سنگینی به ارتش وارد شد اما ما ساکت نخواهیم نشست.»

- عاموس هوئیل تحلیل‌گر نظامی روزنامه‌‌هاآرتس در مقاله‌ای با اشاره به شکست رژیم صهیونیستی در مناطق بنت‌جبیل و مارون‌الرأس اعلام کرد: «حزب‌الله ما را تحقیر کرد و بر ما پیروز شده است.»

رادیو و تلویزیون رژیم اشغالگر: «حزب‌الله در جنگ‌های چریکی پیش است و ارتش اسراییل با سختی بزرگی روبه‌رو است.»

روزنامه‌هارتص: «نظامیان اسراییلی می‌گویند ما غافلگیر شده‌ایم و این جنگ بسیار دشوار است.» وزیر مشاور در کابینه دولت اسراییل: «اینکه بتوان از طریق نظامی حزب‌الله را کاملاً از بین برد یک توهم است.»

تزیپی لیونی وزیر خارجه اسراییل در جلسه کابینه خطاب به رئیس ستاد مشترک: «شما بارها گفتید که مارون الراس را گرفتیم. برای پنجمین بار گفتید که بمباران کردیم. اگر گرفتید چرا بمباران کردید؟ شما هنگامی که می‌گرفتید اعلام می‌کردید، وقتی آنها (حزب‌الله) با جنگ‌های چریکی آن را پس می‌گرفتند، گزارش را به کابینه نمی‌دادید. شما مدام به ما دروغ می‌گویید» وزیر خارجه اسراییل در جای دیگر می‌گوید: «اسراییل برای آزادی اسیران در بند لبنان، مذاکره خواهد کرد. باید اعتراف کرد که هیچ ارتشی قادر به خلع سلاح حزب‌الله نیست.»

[1]- مهدی شیرازی، و اینک اسراییل (مشهد: انتشارات مؤسسه فرهنگی پیوند یا امام،1383)، صص 337-344

[2]- فضل النقیب، اقتصاد رژیم صهیونیستی، ترجمعه عبدالکریم جادری (تهران: دوره عالی جنگ دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1380)

[3]- مهدی شیرازی، پیشین، ص 330

[4]- در مورد دیوید بن‌گوریدن رجوع کنید به: پیشین ص 420-425

[5]- برای آشنایی بیشتر در مورد تحولات آتی مفهوم امنیت در منطقه خاورمیانه و چارچوب‌های نظری آن رجوع کنید به: اصغر افتخاری، تحول معنای امنیت در خاورمیانه در قرن بیست و یکم، کتاب خاورمیانه، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران، 1383، صص 117-161.

[6]- محمدباقر ساعدی، مقاومت، تکرار حماسه خیبر 2، (قم: ابتکار دانش، 1383)، ص 67

[7]- حامد حجازی، یک لبنان مقاومت، یک اسراییل ادعا، (قم: مرکز علمی فرهنگی بصیرت 1385)، چاپ دوم، ص 135-138.

[8]- پیشین، ص 149

[9]- پیشین، ص 174-179

[10]- پیشین، ص 200 و 201

[11]- پیشین، ص 201-206

[12]- سلمان رضوی و علی‌پاشا قاسمی، طعم تلخ بزرگ‌ترین شکست (تهران: مؤسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور، 1386)، ص 92.

 

 

گزارشات و تحلیل‌های رسانه‌ها:

نیویورک تایمز: «سربازانی که از لبنان باز می‌گردند می‌گویند، شبکه انبارها و تونل‌ها پیچیده‌تر از حد انتظار است.»

شبکه تلویزیونی فرانسه در گزارشی اعلام کرد: «مقاومت نیروهای حزب‌الله در برابر ارتش اسراییل، جهان را شگفت‌زده کرد.»

روزنامه فرانسه زبان فیگارو: «اسراییلی‌ها فکر می‌کردند که در اندک زمانی کار حزب‌الله را یکسره خواهند کرد اما اکنون 18 روز از جنگ می‌گذرد و ساکنان بیشتر شهرهای شمالی سرزمین اشغالی (اسراییل) در خرابه‌ها گرفتار آمده‌اند، فهمیده‌اند دچار چه توهم بزرگی شده‌اند. اسراییلی‌ها با وجود حمایت همه جانبه آمریکا به علت اشتباه در محاسباتشان درباره توانایی و مقاومت حزب‌الله لبتان منتظر حمایت جامعه بین‌المللی هستند.

عاموس هئویل تحلیلگر نظامی روزنامه‌هارتص در مقاله‌ای با اشاره به شکست رژیم اشغالگر در منطقه بنت‌جبیل اعلام کرد: «حزب‌الله ما را تحقیر کرده و بر ما پیروز شده است.»

روزنامه‌هارتص نوشت: «نظامیان اسراییل می‌گویند غافلگیر شده‌اند و این جنگ بسیار دشوار است.» و اما نظامیان ارتش صهیونیست، به روایت خبرنگار آمریکایی از دنیای وحشت‌بار سربازان اسراییلی: «یارون جنکین» نظامی و فرمانده تانک «مرکاوا» می‌گوید، انفجارهای اطرافش سبب کشته شدن 2 سرباز اسراییلی جلوی چشمان او شد. جنکین که یک گروه از تانک‌ها را به داخل روستای مارون الراس هدایت می‌کرد اوایل صبح، ناگهان درگیر کمین حزب‌الله می‌شود. او صدای انفجار شدید را می‌شنود. سرش را می‌چرخاند و می‌بیند دود شدیدی از آخرین تانک گروه زرهی آنان به هوا برخاسته است، پس با تلاش زیاد خودش را به تانک در حال آتش می‌رساند و جسد دوستش را در آن می‌بیند. فرصت اندک جایی برای غصه خوردن نمی‌گذارد. انفجار خمپاره‌ها و موشک‌ها در اطرافش او را وا می‌دارد تا شش تن از سربازان زخمی را به تانک خودش برساند و به عقب جبهه فرار کند.

وی می‌گوید: در موقع عقب‌نشینی شما درباره هیچ چیز فکر نمی‌کنید. من برای جنگ آمده بودم اما با تانکم در حال نجات زخمی‌ها بودم. من نمی‌توانستم نیروهای حزب‌الله را هدف بگیرم. از آن‌جا مجروح زیادی در تانک بودند، من حتی قادر نبودم کلاهک تانک را بچرخانم. نمی‌توانم به شما بگویم که نیروهای حزب‌الله چگونه باران آتش بر سر ما می‌ریختند. شما هیچ کدام از مردان حزب‌الله را نمی‌دیدید، آن‌ها دشمنان حاضر اما پنهان و ناپیدا بودند.

 

حملات موشکی

دومین تحول بزرگ در تهدیدات نامتعارفی که حزب‌الله در برابر اسراییل در جنگ سی و سه روز انجام داد، بی‌کارگیری موشک‌های بالستیک میان برد و کوتاه برد بود. حزب‌الله در طی جنگ تعداد زیادی از این موشک‌ها را به اسراییل پرتاب کرد این حملات موشکی علاوه بر خسارات مالی و جانی بسیار به دلیل اتخاذ شیوه‌های دفاعی غیرمستقیم از سوی دولت اسراییل و یا مردم سبب برهم خوردن اوضاع عادی جامعه و اقتصاد اسراییل شد.

مدارس تعطیل شدند و بازار بورس اسراییل دچار تعطیلی شد، بسیاری از افراد از شهرهای بزرگ شمال اسراییل به روستاها و مناطق عرب‌نشین و مناطق مرکزی و جنوبی، فرار کردند.

حملات موشکی حزب‌الله در جنگ سی و سه روزه، هشدار جدی برای امنیت اسراییل محسوب می‌شود که موقعیت تهاجمی بر اساس دکترین نظامی سنتی نادرست بوده است و دیگر ارزشی نخواهد داشت.

برای اولین بار اسراییل در معرض حملات نظامی قرار ‌گرفت که می‌خواست در مقابل آن موقعیت دفاعی به خود بگیرد و نه هجومی و در این راستا به رغم داشتن انبوه نیروی نظامی و نفرات ذخیره نتوانست بازدارندگی مؤثری نشان دهد.

حملات موشکی بسیار مؤثر حزب‌الله در جنگ سه و سه روزه دکترین نظامی اسراییل را در مقابل چالش بزرگی قرار داد که به معنای شکست بازدارندگی اسراییل بود. حملات موشکی سبب تلفات و خسارات عظیمی به اسراییل شد و این زنگ خطری است برای اسراییل که کشورهای دور دست نیز می‌توانند بدون نیاز به ائتلاف با همسایگان اسراییل آن را هدف قرار دهند. سیستم پرتاب موشک از راه دور، با تهدید عقبه غیرنظامی ممکن است برتری اسراییل را در زمان تصاعد درگیری خنثی سازد. بنابراین اشاعه موشکی چالش دیگری برای سیاست امنیتی سنتی اسراییل مبنی بر بازدارندگی است.[1]

تأثیرات حملات موشکی حزب‌الله را می‌توان در گزارشات ذیل مشاهده کرد:

- موشک‌باران شهرهای شمالی سرزمین‌های اشغالی فلسطین

- شلیک موشک‌های کاتیوشا را به منطقه طبریه و افزایش برد این موشک‌ها تا عمق 30 کیلومتر مناطق اشغالی.

- استفاده از موشک‌های ضدهوایی توسط حزب الله برای اولین بار.

- شلیک موشک به بندر حیفا، سومین بندر اسراییل در عمق 40 کیلومتری خاک دشمن.

- انهدام دو فروند ناوچه مربوط به نیروی دریایی رژیم اشغالگر این ناو به گونه‌ای طراحی شده است که می‌تواند در هر گونه شرایط آب و هوایی به مسیر خود ادامه دهد.

در ساخت این کشتی جنگی از آلیاژهای ویژه‌ای استفاده شده است که حتی اگر یک موشک یا اژدر بتواند به بدن آن برخورد کند بدنه کشتی به علت طراحی منحصر به فرد و استحکام ویژه آن، میزان تخریب را کاهش می‌دهد. با این همه دو موشک حزب‌الله با سیستمی ناشناخته از فراز دو ساختمان در بیروت این ناو را هدف قرار دادند. تمامی تحلیلگران سیاسی و نظامی جهان بر این باورند که برای هدف قرار دادن یک جسم شناور در فاصله 9 مایل دریایی حداقل به سه یا چهار شلیک آزمایشی نیاز است. اما معلوم نیست چه موشکی توسط حزب‌الله به کار رفته که با اولین شلیک هدف را نابود کرده است. همچنین آشکار نیست که در این حمله از چه سیستم الکترونیکی و ضدرادار و ضدالکترونیک استفاده شده است.

- موشک‌باران انبار پتروشیمی در کریات شمونه و الجلیل در مناطق شمالی که دهها کشته و زخمی و آتش‌سوزی به دنبال داشت.

- سرنگونی هواپیمای جاسوسی اسراییل با آتش موشک‌های ضدهوایی حزب‌الله، لازم به ذکر است که این هواپیما قادر به حمل موشک هوا به زمین بود.

- شلیک موشک خیبر 1 به شهرک صهیوینست‌نشین العفوله در 10 کیلومتری جنوب بندر حیفا و 50 کیلومتری عمق اسراییل. لازم به ذکر است که موشک خیبر قادر به حمل 100 کیلو مواد منفجره است و بررسی کارشناسان نظامی اسراییل نشان داد که 5 موشک جدید با نام خیبر به العفوله شلیک شد که از قابلیت انفجاری فوق‌العاده‌ای نسبت به دیگر موشک‌های حزب‌الله برخوردار بوده است. این موشک‌ها که قادر است اهدافی فراتر از تل‌آویو را در قلب سرزمین‌های اشغال ویران کند، موج وحشت را در جامعه اسراییل ایجاد کرده بود. سیستم دفاع موشکی اسراییل در برابر موشک‌های خیبر کور بود و نمی‌توانست آنها را رهگیری کند.

رژیم اشغالگر اعلام کرد که موشک‌هایی که به العفوله شلیک شد برای رژیم ناآشنا است و دارای قدرت ویرانگری زیادی است.

- دو فروند بالگرد نظامی رژیم اشغالگر قدس بر فراز آسمان لبنان مورد هدف قرار گرفته و سقوط کرد و 8 اسراییلی کشته شدند.

- حمله موشکی حزب‌الله به پایگاه هوایی اسراییل عمق 50 کیلومتری خاک دشمن.

- سقوط یک فروند جنگنده اف 16 توسط آتش پدافند موشکی

- حزب‌الله یک پالایشگاه نفت رژیم صهیونیستی در شهر حیفا در 40 کیلومتری مرزهای لبنان و در داخل خاک اسراییل را هدف قرار داده است.

- به‌دنبال افزایش شلیک موشک‌های حزب‌الله به شهرهای اسراییل، تأخیر در پرواز هواپیماها به شدت افزایش یافت.

- در پی تهدید دبیرکل حزب‌الله لبنان سیدحسن نصرالله مبنی بر شلیک موشک به اهداف فراتر از شهر حیفا، حالت آماده باش کامل در شهرهای تل‌آویو، بیت‌المقدس و نتانیا برقرار شد و بندر حیفا به طور رسمی تعطیل شد.

- در پی موشکباران حزب‌الله بر روی شهرهای شمالی اسراییل، ساکنان حیفا با وحشت عجیبی اقدام به فرار از شهر کردند. شهر حیفا که در 40 کیلومتری والعفوله که در بیش از 50 کیلومتری مرز لبنان قرار دارد، به وسیله موشک‌های کاتیوشا و رعد 1 و 2 بارها درهم کوبیده شد.

- پرتاب موشک‌های زلزال به العفوله که دارای برد 100 کیلومتر است.

- شلیک چندین موشک خیبر 1 به شهر خضیره در عمق 75 کیلومتری خاک دشمن.

 

واکنش شخصیت‌های اسراییلی و غیراسراییلی به موشک‌باران حزب‌الله

- سخنگوی وزارت خارج رژیم صهیونیست گفت: «اعضای حزب‌الله عده‌ای شبه نظامی با امکانات اندک نیستند بلکه حزب‌الله یک سازمان نظامی بزرگ است.»

- رژیم اشغالگر از ساکنان حیفا و حومه آن خواست برای در امان ماندن حملات موشکی به پناهگاه بروند.

- ابراز نگرانی مقامات رژیم اشغالگر از حمله احتمالی حزب‌الله به مراکز حساس و حیاتی شهر حیفا (مراکز هسته‌ای و شیمیایی)

- سخنگوی رژیم صهیونیستی: ما تهدیدات دبیرکل حزب‌الله مبنی بر شلیک موشک به مراکز فراتر از حیفا را جدی می‌گیریم و می‌دانیم که حزب‌الله موشک‌های دوربرد در اختیار دارد.

- خبرگزاری CNN: حیفا لحظاتی پس از موشک‌باران حزب‌الله همانند شهر ارواح است.

رادیو رژیم صهیونیستی: نیروی دریایی و هوایی اسراییل نتوانسته‌اند و نمی‌توانند بر نیروی موشکی حزب‌الله چیره شوند.

نیویورک تایمز: «یک هفته قبل، مقامات رسمی اسراییل می‌گفتند نیروهای نظامی آن‌ها نیمی از پایگاه‌های پرتاب راکت حزب‌الله را نابود کرده‌اند و پیش‌بینی کردند که یک هفته یا دو هفته دیگر کار حزب‌الله را تمام خواهند کرد. این سخنان اکنون کاملاً متوقف شده است. حزب‌الله روزانه صد راکت به اسراییل شلیک می‌کند یعنی به همان اندازه روزهای آغاز جنگ.

کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا: توان حزب‌الله بیش از حد تصور عمومی است. آنها در ده سال گذشته از آتش‌بس برای تقویت خود استفاده کرده‌اند. من مطمئن هستم حزب‌الله موشک‌های بسیاری دارد که اگر بخواهد می‌تواند شلیک کند.

ایهود اولمرت نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی: «نابودی کامل حزب‌الله غیرممکن است. حزب‌الله تنها 3000 از 15000 موشک خود را شلیک کرده است. حزب‌الله تضعیف شده است اما این امکان وجود ندارد که آن‌ها را به طور کامل نابود کرد.»

روزنامه یدیعوت آحارنوت: «جنبش مقاومت اسلامی از سه یگان موشکی برخوردار است که تأسیس و راه اندازی آن در طول 13 سال انجام گرفته است.

یگان شماره 1: (یگان ناصر) ده‌ها هزار موشک با برد 20 کیلومتر دارد.

یگان شماره 2: صدها موشک با برد (90-120) کیلومتر دارد.

یگان شماره 3: موشک‌هایی با برد (150-210) کیلومتر دارد.

- کانال ده تلویزیون اسراییل: حزب‌الله لبنان برای نخستین بار 5 موشک زمین به زمین ساخت ایران را به شهر العفوله در شمال فلسطین اشغالی شلیک کرد. موشک‌ها از نوع زلزال بودند و برد آن 100 کیلومتر است.

- ژنرال شوکی معاون فرمانده لشکر منطقه شمال: «تاکنون هزاران موشک حزب‌الله لبنان به اسراییل اصابت کرده است و ما هر چه در توان داشتیم برای توقف این حملات به کار گرفته‌ایم اما موفق نبوده‌ایم و تحقق پیروزی نظامی برای اسراییل بعید است.»

- یوسی کوپروسیر، افسر بلندپایه اطلاعاتی رژیم اشغالگر: «حزب‌الله به پیشرفته‌ترین موشک‌های ضدتانک در دنیا مجهز است. حزب‌الله یک گروه چریکی صرف نیست بلکه لشکر پیاده نظامی است که از کلیه واحدهای پشتیبانی برخوردار است.»

روزنامه‌‌هارتص: «اسراییل باید سریعاً آتش‌بس را بپذیرد. اسراییل باید به‌دنبال قطع حملات موشکی حزب‌الله به اسراییل باشد. نیازی به استمرار جنگ نیست.»

مراکز هسته‌ای و شیمیایی، چشم اسفندیار رژیم اشغالگر قدس: هدف قرار دادن و موشکباران مراکز هسته‌ای و شیمیایی اسراییل توسط موشک‌های بالستیک، به علت وسعت کم و تراکم زیاد جمعیت و صنایع در اسراییل، میزان آسیب‌پذیری آن را به شدت بالا برده است. حمله به اهداف هسته‌ای و شیمیایی اسراییل، این کشور را نسبت به گذشته در معرض خسارات بیشتری قرار می‌دهد و حتی موجودیت اسراییل را در معرض خطر قرار داده است.

نقش سیاست امنیتی سنتی اسراییل مبنی بر بازدارندگی در ارتباط با این مورد به ویژه بعد از جنگ 33 روزه به بحث مهمی در داخل جامعه‌ اسراییل تبدیل شده است ولی بازدارندگی به عنوان استراتژی جلوگیری از این حملات بی‌اثر بوده است.

- تهدید حزب‌الله به زدن کارخانه شیمیایی اسراییل در صورت ادامه حملات رژیم صهیونیستی.

- اقدامات حساب شده، و موفق حزب‌الله ادعای خدشه‌ناپذیری امنیت اسراییل را شکست.

- ابراز نگرانی مقامات رژیم صهیونیستی از حمله احتمال حزب‌الله لبنان به مراکز حساس و حیاتی شهر حیفا (مراکز هسته‌ای و شیمیایی)

- نصب سیستم ضدموشکی پاتربوت در شهر حیفا و تل‌آویو، این پیشرفته‌ترین سیستم ضدموشکی جهان است که توسط آمریکا ساخته شده است.

- آمریکا اعلام کرد که موشک‌های هدایت شونده در اختیار اسراییل خواهد گذاشت.

نیویورک تایمز: واشنگتن قصد دارد هر چه سریع‌تر موشک‌هایی پیشرفته در اختیار اسراییل قرار دهد که می‌توانند سنگرها، مواضع زیرزمینی و استحکامات نظامی موجود در عمق 30-40 متری عمق زمین را منهدم کنند.

- موشک‌باران انبار پتروشیمی در کریات شمونه والجلیل در مناطق اشغالی که ده‌ها کشته و زخمی و آتش‌سوزی به دنبال داشت.

- حزب‌الله اعلام کرد: «یک پالایشگاه نفت رژیم اشغالگر در شهر «حیفا» در 40 کیلومتری جنوب مرزهای لبنان و در داخل خاک اسراییل را هدف قرار داده است.

سیدحسن نصرالله: اگر تمام جهان بخواهد خارج از چارچوب مذاکره، دو نظامی صهیونیست اسیر را پس بگیرد قادر نخواهد بود. حجم تلفات رژیم صهیونیستی نشان از عجز آنان در مقابل حزب‌الله است. حزب‌الله هنوز چیزی از قدرت خود را نشان نداده است. مهمترین نقطه قوت ما عدم آگاهی دشمن نسبت به توانایی ماست و به همین دلیل به دروغ‌گویی پناه برده است. سلاح ما سلاحی برای تجاوز نیست بلکه سلاحی است تا دشمن را وادار به تعقل بیشتر بنماید.

ما در این موقعیت باقی نخواهیم ماند و لحظه‌ای فرا می‌رسد که از تمام وسایل موجود برای دفاع از خاکمان استفاده خواهیم کرد و در آن زمان دیگر هیچ خط قرمزی برای ما وجود نخواهد داشت.

سیدحسن نصرالله در سخنان دیگری افزود: «به زودی شعاع حملات موشکی خود را به صد کیلومتری عمق خاک دشمن خواهیم رساند و مراکز نظامی و اقتصادی جدیدی را هدف قرار خواهیم داد. به جهانیان می‌گوییم تا زمانی که مقاومت و فداکاری است شکست معنی ندارد. به بوش و اولمرت می‌گوییم هرچه در توان دارید انجام دهید که نمی‌توانید ما را از بین ببرید. هر مدت که این جنگ طول بکشد ما ایستاده‌ایم و اراده ما نمی‌شکند... موشک‌باران العفوله آغاز این مرحله بود و شهرهای دیگری در تیررس موشک‌های ما هستند.

سیدحسن نصرالله در سخنانی دیگر اعلام کرد: حزب‌الله، مشخصات، عناوین و آدرس تمام مناطق حساس نظامی و غیرنظامی اسراییل را در اختیار دارد. ما با صلابت و استواری کامل در انتظار نیروهای اسراییل هستیم و در آن صورت ارتش اسراییل با یک فاجعه بزرگ مواجه خواهد شد. در پی این سخنان آماده‌باش کامل در شهر تل‌آویو و تمام مراکز هسته‌ای و شیمیایی رژیم صهیونیستی از بیم عملیات شهادت‌طلبانه و موشکباران حزب‌الله اعلام شد.

سخنگوی رژیم صهیونیست: «این رژیم تهدیدات دبیرکل حزب‌الله مبنی بر شلیک موشک به مراکز فراتر از حیفا را جدی می‌گیرد و آماده رویارویی با این امر است. ما می‌دانیم که حزب‌الله موشک‌های دوربرد در اختیار دارد.»

حزب‌الله اخلاق انسانی را در جنگ در حد اعلا رعایت کرد و به هیچ وجه مراکز هسته‌ای و شیمیایی رژیم اشغالگر را مورد هدف قرار نداد. هر چند اظهارات سیدحسن نصرالله جنبه جنگ روانی داشت ولیکن حمله به اهداف هسته‌ای و شیمیایی همواره می‌تواند چشم اسفندیار اسراییل تلقی گردد که سیاست امنیتی سنتی اسراییل مبنی بر بازدارندگی به هیچ‌وجه جوابی مناسب برای آن نخواهد داشت.

 

تحول در امور مخابراتی و ارتباطی

یکی از ابعادی که در جنگ 33 روزه تأثیرات منفی بر دستور کار امنیتی اسراییل بر جای گذاشت، پیشرفت تکنولوژیکی در عرصه‌هایی همچون ارتباطات و افزایش دقت عمل تسلیحاتی در نزد حزب‌الله و نیروهای مقاومت اسلامی بود.

پیشرفت‌های کیفی گیرنده‌ها و تکنولوژی‌های کسب، فرآوری و توزیع اطلاعات در جهان امروز به حدی بوده که ماهیت فرماندهی نظامی و جنگ را متحول کرده است تا جایی که برخی آن را به منزله مقدمه یک انقلاب تمام عیار در امور نظامی ‌دانسته‌اند. حزب الله با برخورداری از بهترین مشاوران و کارشناسان امر، بهترین استفاده را در جنگ 33 روزه از این امکانات برده و توانست نیروهای نظامی اسراییل را به استیصال بکشاند.

حزب‌الله با برخورداری از زیرساخت‌های تکنولوژیکی پیشرفته، آموزش‌های علمی و فنی و تجربه موفق در ایجاد و ادغام سیستم‌ها توانست درنبرد وعده صادق اسراییل را غافلگیر کرده و آن را در موضع ضعف قرار دهد.

ضمناً در این جنگ بارها دیده شد که جامعه و نیروهای نظامی اسراییل علی‌رغم دارابودن زیرساخت‌های تکنولوژیکی قدرتمندی نسبت به کشورهای منطقه به دلیل اتکاء بیش از حد بر سیستم‌های الکترونیکی در برابر حملات کامپیوتری و الکترونیکی حزب‌الله از آسیب‌پذیری بیشتری برخوردار بود.

سیاست امنیتی سنتی اسراییل مبنی بر بازدارندگی به هیچ وجه در برابر این تهدیدات جدید قادر به پاسخگویی و دکترین و ساختار امنیتی سنتی این کشور را به چالش بزرگ فرا خوانده شد.

در زیر به مواردی از مصادیق جنگ ارتباطاتی و تکنولوژیک حزب‌الله در مقابل اسراییل می‌پردازیم:

- تلاش برای حذف توان تبلیغاتی و رسانه‌ای حزب الله در قالب آسیب زدن به سایت‌های الانتقاد و المنار و انهدام ساختمان رادیو و شبکه تلویزیون المنار توسط اسراییل به شکست انجامید.

- انهدام یک فروند ناوچه نیروی دریایی رژیم اشغالگر از نوع ساعر-5، توسط دو فروند موشک حزب‌الله که با سیستم مخابراتی و الکترونیکی و ضد رادار بسیار پیشرفته از فراز دو ساختمان در بیروت توانست ناو شناور مذکور را در فاصله 9 مایلی منهدم کند. ناوی که از آلیاژهای ویژه ساخته شده است که میزان تخریب را کاهش می‌دهد. ضمناً لازم به ذکر است که هدف قرار دادن یک چنین جسم شناوری از فاصله 9 میالی حداقل نیاز به 3 یا 4 شلیک آزمایشی دارد.

- استقرار موشک‌های ضدموشک پاتریوت که پیشرفته‌ترین سیستم ضدموشکی جهان است،‌در حیفا و تل‌آویو نیز نتوانست مانعی در برابر حملات موشکی حزب الله را که به نحوی بسیار پیشرفته سازمان یافته بود مختل سازد.

- دقیقاً به علت عدم کارایی ارتش اسراییل بود که آمریکا اعلام کرد موشک‌های هدایت‌شونده در اختیار اسراییل خواهیم گذاشت.

- سیستم دفاع موشکی اسراییل در برابر موشک‌های خیبر کور بود و نمی‌توانست آن‌ها را رهگیری کند.

- دستگیری یک گروه 22 نفره از جاسوسان اسراییلی که به ارسال مختصات مقرهای حزب‌الله می‌پرداختند طی یک سلسله اقدامات اطلاعاتی نیروهای حزب‌الله که از جمله مهم‌ترین شبکه‌های جاسوسی موساد محسوب می‌شد، از توان بالای تکنولوژیک و اطلاعات حزب‌الله حکایت می‌کند.

مزدوران موساد که در بیروت بازداشت شدند، مهمترین شبکه جاسوسی را در خاورمیانه تشکیل می‌دادند و برای استفاده از جدیدترین سیستم‌های الکترونیکی بیشترین آموزش‌ها را دیده بودند. این شبکه مأموریت داشت اماکن و مخفیگاه‌های سری و خانه‌های امن را که رهبران حزب‌الله از آن استفاده می‌کردند شناسایی و با علامت‌های الکترو مغناطیسی و فسفری نشانه‌گذاری کند تا آن مکان‌ها بمباران گردد و ضمناً باید در مناطق گوناگون از حومه بیروت، سیستم‌های شنود نصب کند.

دستگاه اطلاعاتی ویژه حزب‌الله با استفاده از نیروی ایمان و به کارگیری تکنولوژی پیشرفته توانست این تیم را خنثی و همگی را دستگیر کند.[2]

 



[1]- حامد حجازی،‌ پیشین، ص 129-133

[2]- سلمان رضوی و علی پاشا قاسمی، پیشین، ص 95-99

منبع: مرکز اسناد و مطالعات جمعیت دفاع از ملت فلسطین

نویسندگان: علیرضا عرب و نصراللهی

 



| شناسه مطلب: 153423