هولوکاست علیه منطق و علم
یکی از چند مبنایی که یهودیان برای ساختن کشور جعلی اسراییل، بدان استمساک جسته اند، مساله هولوکاست میباشد. آنان معتقدند که در جنگ جهانی دوم، شش میلیون یهودی به دست هیتلر و آلمان نازی در کوره های آدم سوزی سوزانده شده اند. در این نوشتار ما سعی کرده ایم با ذکر دلایل موافقان و مخالفان این مساله، زمینه ای را برای نتیجه گیری خوانندگان فراهم آوریم.
در بسیاری از کشورها چون استرالیا، فرانسه، سوئیس، کانادا، آلمان، رژیم صهیونیستی و اتریش، قانونهایی علیه محققانی که به رد مساله هولوکاست بپردازند، وضع شده است؛ لذا ابهام زدایی از ماجرای هولوکاست و طرح برخی جوانب پنهان آن، مفید و مثمر ثمر خواهد بود.
برای بررسی هولوکاست، باید نگاهی کلی به جنگ جهانی دوم انداخت؛ چرا که اصل طرح این موضوع، به این دوره باز میگردد. در جنگ جهانی دوم (1945-1929) دو جبهه دول محور (ژاپن، آلمان و ایتالیا) و متفقین (انگلیس، فرانسه، شوروی و آمریکا) درگیر جنگ بودند که در نهایت نیز تلفات و خسارات زیادی به آلمان، شوروی، ژاپن، چین و سایر کشورهای درگیر و غیردرگیر وارد شد. یهودیان، مدعی هستند که دولت ناسیونال - سوسیال آلمان به رهبری هیتلر، براساس روحیه یهود ستیزی - یا در تعریف خودشان «تنفر بیمورد و غیرمنطقی از یهودیان توسط غیریهودیان» - و دید نژادپرستانه خود، یهودیان را در اردوگاههایی در اطراف آلمان و در کشورهای تحت تصرف خود نگهداری کرده و سپس در طی دستوری (راهحل نهایی) (برخورد مخصوص) از سال 1941، شروع به کشتار و سوزاندن آنها نموده است. یهودیان به همین چند سند استناد میکنند و هر بار مدرکی از آنها مطالبه شود، تنها همین چند مورد را نشان میدهند؛ در حالیکه در این اسناد، حرفی از کشتار دستهجمعی زده نشده است ولی یهودیان آنرا به نفع خود تفسیر کردهاند و استدلال میکنند که در این اسناد به زبان رمزی صحبت شده است و به هر حال، 6 میلیون یهودی طی این چند سال، خفه و سوزانده شده اند. آنها عبارت هولوکاست یا شواه را - که به معنی سوزاندن کامل قربانی با آتش میباشد - برای همین مورد به کار میبرند و مدعیاند که هیتلر برای کشتار یهودیان، از اتاقهای گاز و کورههای آدم سوزی استفاده می نموده است. بدین صورت که ابتدا آنها را در اتاقهای گاز، توسط گازهای مختلف از جمله زیکلون B خفه می کردند و سپس در کوره میانداختند و میسوزاندند.(1)
علاوه بر اینکه این ماجرا، سودهای اقتصادی، تسهیلات و امکانات مالی قابل توجهی را در اختیار یهودیان قرار داده است، افکار عمومی دنیا را نیز به گونه ای شکل داده که در کشورهای غربی، یهودیان را انسانهایی بیسرزمین و آواره و تحت ظلم و ستم قلمداد میکنند و اینگونه توجیه می شود که برای جلوگیری از تکرار این مظالم، آنها را در گوشهای از جهان مأوا دهیم. این توجیه، آنها را به غلبه بر فلسطین و بنیانگذاری دولت یهود وا داشت.
از طرف دیگر، سیاستهای غیرانسانی و وحشیانه این رژیم نیز بر همین اساس توجیه میشود. آنها هولوکاست را به ابزاری برای مقابله با هرگونه انتقاد علیه خود تبدیل کردهاند و حامیان فلسطین را به فراموش کردن هولوکاست و... محکوم میکنند. همچنین به همین دلیل، برتری نظامی خود را بر مبنای آن منطقی و مجاز میدانند.
اما آیا واقعاً هیتلر چنین طرحی را در ذهن داشته است؟ در این مورد تردید وجود دارد، ولی چیزی که متقن و واضح است اینکه طبق اسناد، هر چند هیتلر احساسات ضدیهودی از خود نشان میداده است، ولی از جوانی با محافل فراماسونری یهودی در ارتباط بوده، اساتید یهودی داشته و تعلیمات خود را نیز از آنان فرا میگرفته است. همچنین این از عادات یهودیان است که یک نفر ضعیف را بالا برده و از عقب او را هدایت میکنند. علاوه بر آن در دوران جنگ جهانی دوم، سران و بزرگان یهود چون بن گورین با شخص هیتلر در ارتباط بوده اند، تا حدی که بعد از شکست نظام هیتلر، شوروی، بن گورین را به عنوان یکی از جانیان نازی دستگیر و برای مدتها زندانی کرد. حال چگونه هیتلر که در دستگاه دولتش، یهودیان تا این اندازه نفوذ داشته اند، اقدام به این عمل نموده است؟ از طرف دیگر، همین یهودیان مهمترین منابع مالی هیتلر بوده اند و ثروتمندان یهودی منابع مالی فراوانی را در اختیار رژیم او قرار میدادند.(2)
جالب اینجاست که آنها قبل از این نیز، در پایان جنگ جهانی اول 1919، در روزنامهها مطرح کردند که 6 میلیون یهودی در جنگ کشته شدهاند ولی این ادعا، زیاد جایی میان اذهان باز نکرد و این جریان سازی به بعد از جنگ دوم جهانی موکول شد.
تا اینجا، تا حدودی درباره مسأله "صنعت هولوکاست" دانستیم. اما برای استناد بیشتر مطلب، به بررسی دو دروغ از میان دروغهای گفته شده در این زمینه نیز میپردازیم:
شاهدان بسیاری گواهی میدهند که هولوکاست وجود داشته است؛ ولی اولاً این شاهدان و راویان در دادگاهی شهادت میدهند که تحت زور و فشار هستند، مثلاً در دادگاه نورنبرگ. آنها این شاهدان را به زور و تهدید یا شکنجه و پول مجبور میکنند که چنین اعترافاتی کنند که اسناد این موضوع وجود دارد. ثانیاً اینکه به قدری در این اظهارات، تناقض و ضدگویی وجود دارد که وجود این تناقضات غیر قابل انکار است. شاهدانی که به گفته آنها در این اردوگاهها بودهاند، در اظهارات خود در مورد اندازه اتاق گاز، ضد و نقیضگویی فاحشی داشتهاند. یکی از آنها، آنرا 40 * 200 متر بیان داشت. دیگری 7 * 10 و بالاخره نیز با بررسی شواهد فیزیکی، اندازه آن 10*49 بیان شد. یا در مورد تعداد کشته شدگان، از رقم 9 میلیون تا 750 هزار نفر را ذکر میکنند و جالب اینجاست که بالاخره بر سر 6 میلیون به توافق رسیدهاند. جالبتر اینکه اگر تعداد کشته شدگان ادعایی همه اردوگاهها را جمع بزنیم، از 10 میلیون هم بالاتر میرود!(3)
راه دیگر برای بررسی صحت ادعای آنها در باره هولوکاست، استفاده از اسناد و مدارک است. حامیان و مدعیان هولوکاست، تمامی اسناد آلمان نازی را در اختیار دارند، ولی وقتی سندی از آنها خواسته میشود فقط چند سند میآورند که تعبیر واضح و روشنی مبنی بر کشتار دستهجمعی یهودیان در آن ذکر نشده است.
روش دیگر، مشاهده مستقیم مکان و بررسی فیزیکی محل مورد نظر است. محققان تاریخ، پس از مشاهده و بررسی این اردوگاهها، اثبات کردهاند بسیاری از آثار و وسایل آنجا بعد از جنگ ساخته شده و وجود اتاقهای گاز یا کورههای آدم سوزی را برای هدف کشتار دسته جمعی یهودیان رد می کنند.
راه چهارم، استدلال عقلی و منطقی است که به نظر نویسنده مستدلترین و مستندترین روش می باشد. بدین صورت که اظهارات شاهدان و اسناد و مشاهده مستقیم را در کنار هم گذاشته و از طریق عقلی مسئله مورد نظر را رد یا تأیید نماییم. با بررسی و مشاهده مستقیم، محققان تاریخی معتقدند ظرفیت این اردوگاهها به اندازه ای نبوده که بتواند تا این حد کشتار داشته باشد. مثلاً در اردوگاه آشویتس فقط یک کوره هست که آن هم فقط یک نفر در آن جا میشود. با این حساب برای سوزاندن 6 میلیون آدم، حداقل 15 سال وقت لازم است. در حالیکه آنها این کشتار را در 3 یا 4 سال خلاصه کردهاند! یا اینکه آنها میگویند برای خفه کردن یهودیان از گاز زیکلون B استفاده میشده است، این گاز به شدت مسموم و کشنده و چسبنده است و سه الی چهار سال طول میکشد تا این گاز از یک محوطه بسته خارج شود. این در حالی است که یکی از شکنجهگران اعتراف میکند: در حالیکه مشغول خوردن ساندویچ بودم، پای آن یهودی را گرفته و بیرون کشیدم! این گاز البته در آن زمان استفاده میشده است ولی برای مقاصد دیگر: در زمان جنگ و درگیری، چنان بیماریها شیوع پیدا میکنند که قابل پیشگیری نیستند. در اواخر جنگ جهانی دوم نیز در آلمان، بیماری تیفوس شایع شده و جان بسیاری از مردم را گرفته بود. از این گاز، برای ضدعفونی کردن اردوگاههایی استفاده میشده است که تیفوس در آن شایع شده بود. از طرف دیگر، لباسهای مبتلایان را نیز میسوزاندند و این اجساد لختی که نشان میدهند، افرادی هستند که بر اثر تیفوس مردهاند و لباسهایشان را برای عدم شیوع آن میسوزاندند و گاهی اجساد آنها را نیز. و این همه، فقط به خاطر مبارزه و جلوگیری از گسترش بیماری بوده است.(4)
از طرف دیگر آنها ادعا میکنند که تعداد یهودیان اروپا بعد از جنگ جهانی، بسیار کم شده است. پس اینها کجا رفتهاند؟ حتماً آنها را سوزاندهاند! آنها که مدعی این امر هستند، اشاره ای نمی کنند که با کم شدن تعداد یهودیان اروپا، بر تعداد یهودیان آمریکا و فلسطین افزوده شده است. عده زیادی از یهودیانی که ثروتمند بودند، به آمریکا مهاجرت کردند و بقیه را نیز مجبور به مهاجرت به فلسطین کردند.
در هر صورت بررسی مساله هولوکاست، مجالی بیشتر می طلبد که نویسنده در حد بضاعت بدان پرداخت و بررسی شواهد و مدارک و ادعاهای بیشتر و نتیجه گیری را به خوانندگان وا میگذارد.
* نویسنده:ابوالفضل اقبالی(پژوهشگر ودانشجوی رشته جامعه شناسی)
پی نوشت ها
1- مقاله افسانه هولوکاست منتشر شده در سایت ARNET
2- کتاب یهودیان و حیات اقتصادی مدرن نوشته ورنر سومبارت انتشارات ساقی 1384
3- مقاله نیرنگ صهیونیسم نوشته شده در سایت یهود نت
4- کتاب جایگاه هولوکاست در پروژه صهیونیسم نوشته سید محمد تراهی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی