یهودیان هیچ ارتباطی با شهر قدس ندارند(یسرائیل فنکلشتاین)
علاوه بر تحقیقاتی که دانشمندان تاریخ عرب و مسلمانان گاه و بیگاه منتشر مینمایند، در رژیم عبری هم اظهاراتی شنیده میشود. در این مورد که هیچ ارتباطی بین یهود و شهر قدس اشغالی و یا مسجدالاقصی بر خلاف آنچه که دولت عبری گمان میکند و بر این اساس اقدام به ایجاد ساختمانی بر ویرانههای هیکل سلیمان کرده است وجود ندارد.
در این راستا دانشمند باستان شناس اسرائیل "یسرائیل فنکلشتاین" استاد دانشگاه تلآویو در مورد هرگونه ارتباطی بین یهودیان و شهر قدس دچار شک و تردید شده است و به این مطلب اشاره کرده است که هیکل افسانهای سلیمان کاملاً جعلی است و وجود خارجی ندارد.
فنکلشتاین میگوید که دانشمندان باستانشناس یهود هیچ سند تاریخی یا باستانشناسی دال بر وجود هیکل سلیمان و موجودیت واقعی او نیافتند و نویسندگان یهودی تورات در قرن سوم داستانهایی به تورات افزودند که هیچ اصل و سند صحیحی ندارد. دیگر دانشمندان باستانشناس اسرائیلی نیز در حدسیات یهود پیرامون تاریخ گذشته آنها در فلسطین دچار شک و تردید شدهاند و تأکید کردهاند که هیکل فرضی سلیمان وجود خارجی ندارد و اظهار داشتهاند که این ادعای یهود که آنها مدتها در فلسطین زندگی کردهاند از قدیم الایام نادرست بوده است.
فنکلشتاین میافزاید: پژوهشگران هیچ مدرک باستانشناسی در حمایت و پشتیبانی و تأیید داستانهای تورات خود بر اساس آنچه که در داستان خروج و سرگردانی آنها در سینا و پیروزی یوشع بر کنعان نیافتند. وی اضافه میکند که اسرائیلیهای قدیمی پیشرفت خود را از تمدن کنعانی در آخرین دوره برونزی در منطقه گرفتهاند و هیچ جنگ نظامی شدیدی نیز در آنجا روی نداد.
پیش از این فنکلشتاین در قصه داود، یک ضخصییت توراتی که بر اساس اعتقاد یهود با قدس بیشترین ارتباط را داراست شک و تردید داشتته است. زیرا هیچ شاهد یا مدرک و سند تاریخی دال بر وجود این پادششاه جنگجو که قدس را پایتخت خود کرده بود، وجود ندارد و همچنین در مورد اینکه از صلب او شخصی به نام المیا خواهد آمد تا بر ساختمان هیکل سوم نظارت کند نیز مدرکی نیست.
یهودیان برای شخصیت داود به عنوان یک رهبر احترام شایان توجهی قائل هستند، زیرا او دو مملکت یهود و اسرائیل را یکپارچه کرد که این همه بر اساس خیال و توهم میباشد و هیچ مدرکی در تأیید گفتههای خود ندارند.
فنکلشتاین تأکید میکند که وجود سازندة هیکل یعنی سلیمان بن داود نیز کاملاً مشکوک است. ابن نظریه یعنی ساختن هیکل به دست سلیمان براساس تورات است که در آن آمده است: «حضرت سلیمان بر یک امپراطوری حکومت میکرد که از مصر تا نیل کشیده شده است، ولی هیچ دلیل باستانشناسی بر وجود این مملکت پهناور که زمانی وجود خارجی داشته است، نیست.
اگر واقعاً این ممالک وجود واقعی داشتهاند نمیتواند فقط مرکب از قبایل باشد و جنگهای آن فقط جنگهای قبیلهای کوچک باشد. نتیجه میگیریم که قدس داود بیش از یک روستای فقیر بیچاره نبوده است و در مورد آنچه که متعلق به هیکل سلیمان است، هیچ مدرک باستانشناسی یافت نشده است.
فنکلشتاین اصرار میکند که قصههای تورات با هیچ یک از آثار مکشوفه در این اواخر مطابقت نمیکند. مثلاً شهر "مجدو" هرگز در زمان حضرت سلیمان ساخته نشده است، بلکه آخاب آن را بنا کرد. و اینکه اسرائیلیها هرگز کنعانیها را شکست ندادند و جنگ بین آنها بیشتر درگیری و نزاع لفظی بوده است. این نویسندگان توران در قرن سوم بودند که قصههایی از تورات جعل کردند که هیچ پایه و اساس محکمی ندارد. پس اگر این گونه باشد، باید گفت داود و سلیمان هردو در آنجا بودهاند، ولی دو رهبر بزرگ نبودند. آنها دو شیخ قبیلهای با جمعیتی متوسط بودند که در قرن دهم قبل از میلاد زندگی میکردند.
منبع: الدستور(12/11/2000)