نقش اسرائیل و آمریکا در ناآرامیهای اخیر پاکستان
احمدرضا روح الله زاد*
ناآرامیهای اخیر در پاکستان که این روزها با برگزاری انتخابات و تشکیل دولت، به سمت ارامش نسبی حرکت می کند توجه تحلیلگران رسانهها را به خود جلب کرده است. کشور پاکستان از سال 1947 که به عنوان یک کشور مسلمان و مستقل در جامعه جهانی پدیدار شد، همواره شاهد ناآرامی و جابجایی قدرت به روش غیر دموکراتیک بوده است. هرچند در قانون اساسی پاکستان احزاب میتوانند با اقبال آرای عمومی، قدرت سیاسی را در این کشور بدست آورند، اما همواره این قدرت در سایه حضور نهادهای نظامی (با توجه به شرایط حساس این کشور در منطقه)شکننده بوده است.پاکستان به دلیل حضور قبایل مختلف در آن و نفوذ قدرتهای استعمارگری چون انگلیس و آمریکا در میان این قبایل، به رغم هوشیاری سیاستمدارانش بستری همیشه آماده برای تعریف و ایجاد بحرانهای مختلف است و قدرتهای خارجی هرزمان لازم دیدهاند، این قبایل را به صحنه کشانده و ناآرامی را در این کشور دامن زدهاند.
آنچه ناآرامیهای اخیر پاکستان را در نگاه تحلیلگران حساستر از پیش نموده است توان هستهای این کشور است. پاکستان چندماه پس از هند به فناوری ساخت بمب هستهای دست یافت و به سرعت (باتوجه به کمکهای تجهیزاتی که از غرب دریافت کرده بود)ارتش را به توان هستهای مجهز نمود و اکنون دارای زرادخانه هستهای است. وجود این زرادخانه هستهای در منطقهای که به شدت ناامن و جولانگاه طالبان و القاعده است، تحولات اخیر پاکستان را نگران کنندهتر از پیش کرده است. رسانهها و سازمانهای امنیتی غرب به ویژه رسانههای صهیونیستی مدعی تلاش طالبان و القاعده برای دستیابی به بمب اتمی و استفاده از آن علیه اهداف خود هستند، اهدافی که رسانههای کشورهای غربی معرفی کردهاند و تلاش دارند افکار عمومی غرب را با هراس از طالبان جدید مسلح به بمب اتمی درگیر سازند. همین رسانه ها در این میان به انحای گوناگون به ناتوانی ارتش پاکستان در حفاظت از تأسیسات هستهای خود هم اشاره میکنند.
این در حالی است که ارتش پاکستان در مقابل این ادعاها اعلام کرده است، که توان حفاظت کامل از تأسیسات هستهای خود را دارد و تاکنون بیش از 100 میلیون دلار برای ایمنسازی این تأسیسات هزینه شده است. درواقع آنچه که موجب نگرانی غرب به ویژه رژیم صهیونیستی است، وجود کشوری مسلمان و مجهز به توان هستهای است که میتواند هر زمان مانع بزرگی برای سلطه طلبی غرب و صهیونیستها در منطقه به شمار آید.
هرچند غرب در دستیابی پاکستان به بمب اتمی در مقابل همکاری این کشور با غرب برای مقابله با شوروی سابق در افغانستان مساعدت داشته است و آنگونه که از اخبار مختلف بر میآید از پایگاههای هستهای پاکستان هم با کمک غرب (ارتش آمریکا) حفاظت میشوداما باتوجه به موج بیداری اسلامی که سراسر جهان اسلام را فرا گرفته است و نظر به تحولات اخیر سیاسی و دمکراتیک، امکان افزایش قدرت نهادهای مدنی به ویژه جریانهای اسلام خواه درسایه تکثر حزبی در پاکستان بسیار زیاد است. در صورت وقوع چنین امری که چندان هم بعید نیست، وجود یک قدرت هستهای مسلمان، بی تردید مانع بزرگی در زیاده خواهی غرب در منطقه و پایگاه اصلی آن یعنی اسرائیل، خواهد بود. به ویژه آن که مردم پاکستان علقههای فرهنگی و تمدنی بسیار عمیقی با سایر کشورهای اسلامی خاصه اسلامی غیر عرب نظیر مردم ایران دارند و آمریکا و صهیونیستها به خوبی میدانند یک پاکستان قدرتمند در کنار جمهوری اسلامی ایران منافع سرشاری را نصیب دو کشور و جهان اسلام خواهد کرد و به زعم آنها نباید کشور پاکستان به امنیتی که زمینهساز توسعه پایدار و قدرت این کشور است، دست یابد. بنابراین موج رسانهای و دیپلماسی مدعی خطر طالبانیسم، القاعده اتمی و ناتوانی ارتش پاکستان در حفاظت از تأسیسات هستهای این کشور، در واقع زمینهسازی برای تهاجم آمریکا و اسرائیل به این تأسیسات و تخلیه و نابودی آنها است.خصوصا اینکه سیاست تجزیه کشورهای مسلمان یکی از سیاستهای پنهانی غرب در مقابله با جهان اسلام است و پاکستان به دلیل ظرفیتی که در اختیار جهان اسلام گذاشته است از این سیاست مستثنی نشده است.
در همین ارتباط بیش از دو سال است که نیروهای مخصوص آمریکایی- اسرائیلی در جزیره دیگوگارسیا که در 3700 کیلومتری سواحل پاکستان قرار دارد، آموزشهای ویژهای را دیده و در آمادگی کامل برای حمله به تأسیسات هستهای پاکستان و تخلیه آن از بمب هستهای و سرانجام نابودی این تأسیسات به سر میبرند.
باتوجه به نفوذ سازمانهای جاسوسی آمریکا، انگلیس و اسرائیل در برخی جریانات و قبایل پاکستان، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که ناآرامیهای اخیر این کشور با برنامهریزی و هدایت این دولتها انجام گرفته است تا در فرصت لازم به هدف خود یعنی خلع سلاح هستهای پاکستان دست یابند. به ویژه آنکه مردم مسلمان پاکستان در مقایسه با دیگر کشورهای مسلمان غیر عرب (به جز ایران) نسبت به مسأله فلسطین حساس بوده و فعالیتهای حمایتی از ملت فلسطین در این کشور روز به روز گستردهتر میشود و این امر موجبات نگرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی را فراهم کرده است. هرچند طی چند سال اخیر بارها کوشیدهاند به کمک برخی جریانات پاکستانی قبح رابطه با اسرائیل را در افکار عمومی از بین ببرند اما مردم پاکستان علی رغم همه مشکلات و اختلافات جریانی، نسبت به این امر بسیار حساس بوده و به نظر میرسد هرگز اجازه چنین کاری را به حامیان احتمالی رابطه با اسراییل ندهند.
* عضو کمیسیون سیاسی و بین الملل جمعیت دفاع از ملت فلسطین