افسانه هولوکاست در بستر جعل صهیونیستی
روزی یک نویسنده لیبیایی به نام عثمان اسماعیل، درباره هولوکاست و صهیونیست ها، اینگونه نوشت که :صهیونیسم از مراجعه به تاریخ هراسناک است تا مبادا دروغ آدمسوزی و نسلکشی و اتاقهای گاز آشکار شود.
این نوشته و امثال آن که این روزها زیاد بهچشم میخورد ، محصول رویش یک شبه تفکری مبتنی بر باورهای غلط یا زیر پرسش بردن یک ماجرای واقعی نیست، بلکه بهنظرمیرسد واکنش منطقی مقابل حساسیت بیش از اندازه صهیونیستها در محافظت از افسانهای موهوم است که همواره تلاش شده واقعیتهای مربوط به آن پنهان بماند. هرچند پرداختن به افسانهای موهوم که در پی خود امتیازات فراوانی را برای بانیان آن دارد، بهمراتب از حفظ و نگهداری آن ساده تر است اما هرگز نمیتوان بهرهبرداری اقوام متنفذ و افراطی یهود و غیر یهود وابسته به مکتب صهیونیست را از مبحث هولوکاست نادیده گرفت.
اما هولوکاست چیست؟ چرا بوجود آمد؟ چرا هزینههای گزافی برای نگهداری آن مصرف میشود؟ چرا هرگز اجازه تحقیق دراینباره بهدانشمندان و محققان داده نمیشود؟ بهکدام دلیل اسناد و مدارک مربوط بهاین واقعه یا هر واقعه مشابه دیگر با وسواسی خاص و فوقالعاده محرمانه و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی در گوشهای پنهان، نگهداری میشود؟
شاید بتوان با اطلاعات اندکی که هر از چندی توسط برخی از مسوولان این پرونده به بیرون درز میکند، به بخشهاییاز زوایای پنهان این ماجرای ساختگی پی برد و از فاصلهای نزدیکتر به این افسانه پرداخت.
اما هولوکاست ( (holocaustدر اصل یک واژه انگلیسی به معنای کشتار و یا کشتهشدن دسته جمعی یا قتل عام است.
این واژه در مورد کشتارهایی که در نقاط مختلف جهان در طول تاریخ، مانند کشتار مردم مردم شهر درسدن در جنگ دوم جهانی براثر بمباران متفقین، مرگ و میرهای گسترده پیامد اقدام برخی اقوام یا بلایای طبیعی مانند کشتهشدن شمار زیادی از مردم ایرلند در جریان قحطی اوایل قرن ۲۰یا نسل کشی مسلمانان بوسنی هرزهگوین توسط صربهای صربستان و همچنین کشتار مردم فلسطین توسط رژیماشغالگر قدس، مورد استفاده قرار میگیرد.
در چرایی به وجود آمدن این ماجرای ساختگی مطالب بسیاری وجود دارد، اما در نگاهی گذرا میتوان به این بسنده کرد که شاید بخشی از موجودیت فعلی صهیونیستها و تاوان و غرامتی که روزمره از مستعمرهای بهنام "مردم اروپا" بابت اداره زندگی و ادامه حیات سیاسی صهیونیست ها گرفته میشود، مدیون این افسانه معروف میان تهی است.
گفته میشود درباره هولوکاست اسنادی به قدمت ۶۰سال وجود دارد که در آلمان نگهداری میشود و تنها عدهای افراد خاص اجازه مطالعه و دسترسی به این اسناد را دارند و اگر در پارهای از موارد، اطلاعات مربوط به این اسناد که جعلی بودن هولوکاست را به اثبات میرساند، توسط شخصی مطرح شود، در نهایت دادگاه رسیدگیکننده به این موضوع، رای به محکومیت آن شخص و نه جعلی بودن هولوکاست میدهد.
اما هولوکاست در بستر افسانهای دیگر بهنام "آشوتیس" شکل گرفت که ماجرای آن توسط دکتر استگلیش که مسئولیت نظارت بر وقایع آشویتس را برعهده داشت، در کتابی به نام افسانه آشویتس نوشته شد .
آشویتس یک اردوگاه نگهداری اسیران در جریان جنگ دوم جهانی است که بر اساس ادعای صهیونیستها، در این اردوگاه نازیها شش میلیون یهودی را قتل عام کردند که چندی بعد از طرح این ادعا، رودلف هس فرمانده اردوگاه ویژه نگهداری اسیران یهودی، در دادگاه رسیدگی به جنایتکاران جنگی دولت آلمان نازی در شهر نورنبرگ، ضمن رد قتل عام شش میلیون یهودی بهدست حکومت نازی، اعتراف کرد که منشاء طرح هولوکاست امری نامعقول و غیرواقعی است.
چنین مینماید که دکتر استگلیش نیز وقایع کتاب خود را بر اساس اعترافات هس، که به آخرین بازمانده ارتش نازی نیز معروف است، نوشته و تنظیم کرده است.
استگلیش، در کتاب خود وجود کورههای آدم سوزی را منتفی دانسته و برپایه نوشته برخی روزنامههای آلمانی زبان پس از جنگ جهانی دوم بین سالهای ۱۹۵۳و ۱۹۵۴میلادی که اینک در بایگانی محرمانه در آلمان نگهداری میشود، هولوکاست را ساختگی نامید .
روزنامههای آلمانی زبان درآن زمان نوشتند که زندانیان یهود در آشویتس براساس اعلام رسمی "صلیب سرخ جهانی" وقت و نیز تحقیقات محققی به نام دکتر زانی که درباره واقعیتهای جنگ جهانی دوم تحقیق کرده است تنها ۱۷ تا ۲۳درصد کل اسیران بودهاند و حدود ۳۰۰هزار یهودی که در این اردوگاه نگهداری میشدند هرگز به حمام گاز فرستاده نشدند، بلکه عمده آنان بر اثر ابتلا به بیماریهای دیگر از بین رفتند.
این موضوع بعدها توسط محققان دیگر از جمله دیوید ایروینگ مورخ و محقق سرشناس انگلیسی و روژه گارودی نویسنده و استاد دانشگاه اهل فرانسه نیز به اثبات رسید.
در سال ۱۹۹۹میلادی ایروینگ در دو کتاب تاریخی خود به نام خاطرات گوبلز و جنگ هیتلر، با ارایهاسناد و شواهد متقن و محکم، ماجرای هولوکاست را زیر سووال برد که صهیونیستها نیز تلاش وسیعی را برای از بین بردن این حقیقت آغاز کردند .
این مورخانگلیسی که با اسناد معتبر، ادعای کشتار شش میلیون یهودی به دست هیتلر در جریان جنگ جهانیدوم را خدشهدار ساخت، توسط دستگاه قضایی انگلستان تحت تعقیب قضایی قرار گرفت اما پس از گذشت مدتی کوتاه از چاپ کتابهای ایروینگ، استقبال گسترده خوانندگان نشان داد مردم نیز خواهان روشن شدن حقایق در این زمینه هستند.
از سوی دیگر، نگاهی به وضعیت اروپا در قرون ۱۷و ۱۸نشان میدهد که عمده اروپاییان مشکلات خود را ناشی از رفتارهای سوداگرانه و محتکرانه یهودیان میپنداشتند و در همین سالها بود که نهضت فراگیری به نام آنتی سمیتیسم یا یهود ستیزی در اروپا شکل گرفت که منحصرا نژاد سامی را نشانه میرفت.
بهعبارت دیگر هیتلر با شکلدهی مجدد این نهضت قصد همراهی با اروپاییانی را داشت که وی به حمایت آنها در پیشبرد اهداف جنگی خود نیاز شدید داشت.
صهیونیستها در پیافشای روزافزون ساختگی بودن هولوکاست، اقدامات تبلیغی زیادی را انجام دادند که از جمله میتوان به انتشار کتابی با عنوان خاطرات آدولف آیشمن اشاره کرد که در آن بهتشریح وقایع ساختگی منتسب به هولوکاست پرداخته شده است.
همچنین صهیونیستها با زمینهسازی مادی و حمایت، فرصت ساختن فیلم پرونده شیندلر را فراهم کردند تا هولوکاست را در افکار عمومی جهان بیشتر مطرح کنتند.
در این فیلم، سوزاندن و خفه کردن یهودیانی به تصویر کشیده شده بود که درجریان جنگ جهانی دوم در اردوگاه آشویتس بسر میبردند.
محققانی مانند ایروینگ ثابت کردند برخلاف ادعای صهیونیستها، در اردوگاه آشویتس هیچ زندانی یهودی با گاز از بین نرفته و حمام گاز به تصویر کشیده در فیلم پرونده شیندلر بکلی جعلی بوده و اساسا در سقف حمامهای آشویتس یا اتاقهایی که ادعا میشود اتاق گاز بوده، هیچ سوراخی برای انتشار گاز وجود نداشته است.
همچنین گزارش صلیب سرخ جهانی در همان هنگام نیز موید این موضوع است که دلیل مرگ بیشتر زندانیان در آشویتس، بیماری تیفوس بوده که اجساد آنان برای جلوگیری از انتشار ویروس، در محفظههای مخصوصی که در اروپا رواج دارد و جایگزین خاکسپاری جسد نیز به شمار میآید، به خاکستر بدل شده است.
برخی از مدارک نیز آشکارا مشخص میکند، اتاق گازی کهاکنون در اردوگاه آشویتس به چشم میخورد در واقع در سال ۱۹۴۸سه سال پس از پایان جنگ دوم جهانی بهعنوان محلی برای جلب گردشگر ساخته شده است.
برخی از اسناد تاریخی سرشماری یهودیان، تعداد این یهودیان را تا سال ۱۹۴۰حدود ۵۶۰هزار نفر ذکر کردهاند که ارتش نازی به کمک برخی از سازمانهای وابسته به صهیونیسم جهانی، طرحی را برای انتقال این عده به یکی از کشورهای اروپای شرقی در سال ۱۹۴۲در دستور کار خود داشت.
شاید بتوان طرح انتقال یهودیان به ماداگاسکار یا ایده متمرکز کردن یهودیان در اروپای شرقی را در راستای بهرهبرداری از نیروی کار ارزان یا موارد مشابه دیگر ذکر کرد.
اما بهراستی تحقیق درباره هولوکاست به معنای بدنام کردن یهودیان نیست بلکه برای آشکار کردن تحریف تاریخی توسط صهیونیستها و لزوم بازنگری در نوشتههای تاریخی در این زمینه است.
اسناد و شواهد زیادی نشان میدهد نهادهای وابسته به صهیونیستها در کشورهای مختلف از جمله، مجمع مقابله با بدنام کردن یهودیان، مرکز سایمون وینزنتال، شورای نایبان یهودیان انگلیس، کنگره یهودیان اتریش، کمیته یهودیان آمریکا، شورای نواب یهودیان آفریقای جنوبی و شماری دیگر از چنین موسساتی در نقاط مختلف جهان، همهساله با هزینههای گزاف، تبلیغات گستردهای را برای زنده نگهداشتن هولوکاست و افسانه مربوط به آشویتس، صرف میکنند.
با قاطعیت نمیتوان گفت چه تعداد از ۵۴۰هزار یهودی ساکن در اروپا در جریان جنگ جهانی دوم کشته شدهاند، اما میتوان براساس برخی شواهد شمار این تعداد را که در اردوگاه آشویتس مردهاند حداکثر ۱۰۰هزار نفرحدس زد که برپایه گزارش صلیب سرخ جهانی نیز مرگ بیشتر آنان بر اثر بیماری بوده است هرچند نمیتوان منکر تیرباران یا به دار آویخته شدن شمار معدودی نیز توسط ارتش نازی بود.
هرچند براساس شواهد و اسناد دیگری میتوان گفت که شمار کشته شدگان یهودی در دیگر اردوگاههای نازیها، از این نیز کمتر بوده است و به این ترتیب رقم شش میلیون قربانی یهودی صحت نداشته و کاملا جعلی است و اثبات این موضوع که در اروپا و نقاطی که درگیر جنگ دوم جهانی بودند بسیار کمتر از این میزیستند، کار دشواری نیست.
ذکر این نکته نیز ضروری است، بسیاری از اطلاعاتی که امروزه درباره واقعی نبودن هولوکاست در دست است از جمله مواردی که ایروینگ، خاطرات گوبلز را به آن مستند کرده، براساس آرشیو اسناد شوروی که در سال ۱۹۹۲و پس از فروپاشی این کشور منتشر شد، بوده است.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس