مقابله با تشکیل دولت مستقل فلسطینی
حملات اخیر رژیم صهیونیستی به غزه به خوبی بیانگر هراس و نگرانی این رژیم از وجود دولت قانونی فلسطین است، چرا که این رژیم میداند وجود چنین دولتی لزوم مذاکره بین اسراییل و فلسطین را مورد تأکید قرار میدهد.
از زمان خروج اسراییل از غزه در سال 2005 میلادی تاکنون، ارتش اسراییل حضوری چنین چشمگیر در مناطق فلسطینی نداشت و این امر به افزایش بیسابقه درگیریهای این مناطق منجر شده است.
حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه به هیچ عنوان با اقدام تلافیجویانه مبارزان فلسطینی (که به کشته شدن 2 سرباز اسراییلی و اسارت یک تن دیگر منجر شد) تناسب ندارد و نمی توان گفت این حملات پاسخ مناسبی برای اقدام مبارزان فلسطینی بشمار می رود.
حملات اخیر رژیم صهیونیستی به منطقه بیدفاع و فقیر غزه این منطقه را تا مرز بحران انسانی پیش برد، دولت فلسطین را با مشکل اساسی مواجه کرد و صلح و ثبات خاورمیانه را بیش از پیش به مخاطره انداخت. به نظر میرسد ایهود اولمرت با اجرای این سیاستها قصد دارد دولت فلسطین را به شکست بکشاند و همانند گذشته ادعا کند که برای مذاکره با فلسطین، هیچ طرف مذاکرهای وجود ندارد. به این ترتیب رژیم صهیونیستی قصد دارد حتی بدون تظاهر به انجام مذاکره با فلسطینیان، سیاستهای اشغالگرانه خود را دنبال و مناطق بیشتری را به اشغال خود درآورد.
این استراتژی کوتهبینانه که به تأیید دولت آمریکا و ایادی مطیع و رام آن در اروپا نیز رسیده است، به خوبی بیانگر سیاستهای افراطی، نژادپرستانه و اشغالگرانه رژیم صهیونیستی است که همواره به دنبال گسترش نفرت، خونریزی ظلم و جنایت علیه مسلمانان میباشد.
اگر رژیم صهیونیستی و طرفداران کوته فکر آن هر چه زودتر منطق خود را به کار نگیرند و به جای تلاش برای نابودی دولت فلسطین، با آن به مذاکره ننشیند، خطرناکترین مناقشه جهان تبعات غیرقابل جبرانی را برای تمام دنیا به دنبال خواهد داشت.
منطقیترین پاسخ رژیم صهیونیستی به اقدام فلسطینیان، اعزام نیروهای اسراییل به ماموریتهای تجسس برای یافتن سرباز ربوده شده اسراییلی بود. اما اولمرت به جای چنین اقداماتی، دست به حمله گستردهای زد و با اعزام سربازان و تانکهای خود به غزه تأسیسات زیربنایی این شهر را ویران کرد و غیرنظامیان بیگناه آن را به کشتن داد. وی حتی دستور داد جتهای اسراییلی در طول شب با شکستن دیوار صوتی غزه، ساکنان این شهر را که بیشتر آنان را کودکان بیگناه تشکیل میدهند، به وحشت اندازند. این اقدام درست همانند روششکنجه آمریکاییان در زندانهای ابوغریب و گوانتانامو است که با تولید اصوات گوشخراش زندانیان را مورد شکنجه قرار میدادند.
اولمرت به تازگی به اعضای کابینه خود گفته است، حتی یک نفر هم در غزه نباید قادر به خوابیدن باشد.
تخریب شبکه آب و برق غزه باعث به وجود آمدن بحران انسانی در این منطقه شده است. صدها هزار انسان بیگناه مجبورند تمام شب را در تاریکی به سر برند. بیمارستانها به دلیل عدم وجود برق قادر به انجام درمانهای اورژانسی نیستند و اتاق عمل بیمارستانها با معضلات جدی روبرو است. وسایل سرمایشی برقی، پمپها، تصفیهخانههای آب، و دیگر وسایل برقی که در آسایش مردم غزه نقش اساسی دارند، از کار افتادهاند.
رژیم صهیونیستی در حملات اخیر خود 2 بار دفتر وزیر فلسطین را مورد حمله قرار داده است. این حملات به خوبی اهداف و سیاستهای رژیم صهیونیستی برای مقابله با دولت فلسطین را به اثبات میرساند. در حالی که مقامات رژیم صهیونیستی ادعا میکنند عدم وجود امنیت در مناطق فلسطینی برای آنها تهدید جدی به شمار میآید، حمله به تنها مرکز ایجاد و حفظ امنیت قابل توجیه نیست.
رژیم صهیونیستی به اسارت گرفته شدن سرباز اسراییلی را دلیل جنایات خود در غزه بیان میکند و عقیده دارد این اقدامات برای جلوگیری از حملات راکتهای گروه قسام است. باید پرسید آیا به اسارت در آمدن یک سرباز اسراییلی و راکتهای دستساز جوانان گروه قسام که به ندرت خسارتی به اسراییل وارد میکند با جنایاتی که هم اکنون در غزه صورت میگیرد، برابر است؟
از آن گذشته حمله فلسطینیان به پاسگاه ایست بازرسی رژیم صهیونیستی و به اسارت گرفتن سرباز اسراییلی، خود اقدامی تلافیجویانه و به دنبال حملات توپخانهای رژیم صهیونیستی که به کشته شدن 30 غیرنظامی فلسطینی منجر شده بود، صورت گرفت. ...
رژیم صهیونیستی، آمریکا و اروپا همواره بدون ارائه دلایل منطقی از مذاکره با حماس سرباز زدهاند و به بهانه مبارزات این گروه که در راستای دفاع از حقوق طبیعی مردم فلسطین صورت میگیرد، آن را گروه تروریستی نامیدهاند.
از آن جا که حماس حاضر نشد بدون احقاق حقوق مردم فلسطین، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد، آمریکا و اسراییل بی درنگ پس از تشکیل دولت فلسطین، کمکهای مالی و حتی درآمدهای مالیاتی آن را مسدود کردند. تنها نتیجه این اقدامات غیرانسانی این بود که مردم عادی و بیگناه فلسطین با مشکلات بیشماری مواجه شوند.
وضع اسفبار بهداشت، ضعف مراقبت های پزشکی، بیکاری، فقر و گرسنگی در مناطق فلسطین بیش از پیش مردم را با مشکل مواجه ساخت.
شهر غزه بیشترین ادارات و مراکز دولتی را در خود جای داده است و اسراییل به خوبی میداند حمله به این شهر میتواند به دولت فلسطین آسیب برساند.
این رژیم به خوبی آگاه است که با وجود دولت مستقل و مشروع فلسطین باید به مذاکره بنشیند و در صورت انجام چنین مذاکرهای باید از بسیاری از منافع خود دست بکشد. به همین دلیل است که این رژیم همواره با انجام مذاکره به بهانه عدم وجود طرف مذاکره مخالفت کردهاند. آنها پس از تشکیل دولت فلسطین که در راستای انجام انتخاباتی کاملاً آزاد و قانونی صورت گرفت نیز تمام تلاش خود را برای از بین بردن این دولت به کار بستهاند.
سیاستهای مزورانه رژیم صهیونیستی، جنایات بیشماری را به دنبال داشته است که علاوه بر جنایات اخیر غزه میتوان به کشته شدن یک خانواده فلسطینی در ساحل غزه (9 ژوئن) که اعتراضات گسترده جهانی را در برداشت، اشاره کرد. طبق معمول ارتش اسراییل با عدم قبول مسوولیت این جنایت اعلام کرد، خانواده فلسطینی در اثر اصابت موشکهای فلسطینی کشته شدهاند. اما ناظر حقوق بشر سازمان ملل و بسیاری از رسانههای غربی این ادعا را تکذیب کردند. اگر چه روزنامههای اسراییلی همانند ما آری از انعکاس این خبر سرباز زدند، اما ضجههای کودک فلسطینی در کنار اجساد خانواده خود صفحه اول اخبار روزنامه های عربی را برای چند هفته به خود اختصاص داد.
بدون شک آنچه در اراضی اشغالی، غزه و کرانه باختری اتفاق میافتد، تبعات گرانباری به دنبال دارد که تمام منطقه و چه بسا کل جهان را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
در 22 ژوئن سال جاری میلادی شبکه الجزیره گزارش داد یک گروه مبارز عراقی حملهای را علیه نیروهای آمریکایی تحت عنوان هدی گالیا (دختر بازمانده خانواده فلسطینی) انجام داده است. با تشدید بحران غزه، امکان تشدید بحران در عراق و دیگر کشورهای جهان به طور چشمگیری افزایش مییابد. تظاهرات گسترده ضد رژیم صهیونیستی در سراسر جهان، گواه این ادعا است.
پس از جنایت ساحل غزه، احساسات ضد رژیم صهیونیستی در این شهر و کرانه باختری افزایش یافت و حمله به پست نگهبانی اسراییلی و کشته و اسیر شدن سربازان رژیم صهیونیستی در واقع پاسخی به این جنایت بود. با آن که هیچ دلیلی برای دست داشتن گروه حماس در این حمله یافت نشده است، رژیم صهیونیستی که به دنبال بهانهای برای مقابله با دولت فلسطین بود، از این اقدام در جهت پیشبرد سیاستهای خود استفاده کرد.
در 27 ژوئن اسماعیل هنیه، نخستوزیر فلسطین پیشنهاد مذاکره عباس را پذیرفت. اما چند روز بعد رژیم صهیونیستی حمله خود به غزه را آغاز و شبکه برق این شهر را از کار انداخت. پس از آن نیروهای اسراییلی چندین تن از وزرا و دیگر مقامات دولت فلسطین را ربودند.
تنها توجیه این عملکرد، تمایل رژیم صهیونیستی برای تضعیف دولت فلسطین و ترویج افراطگرایی میان مردم است. واضح است که رژیم صهیونیستی با توسل به چنین راهکارهایی نمیتواند نظم و قانون را در اراضی اشغالی اجرا کند. علاوه بر این، جنایات ضدانسانی در غزه نیز باعث آزادی سرباز اسراییلی نمیشود.
در واقع باید گفت هدف ایهود اولمرت از جنایات غزه آزادی سرباز اسراییلی نیست. اقدامات وی بیانگر این واقعیت است که او قصد دارد مطمئن شود تا پیش از اجرای طرحهای یکجانبه خود و الحاق کرانه باختری به مرزهای اسراییل، مردم فلسطین فاقد دولت مستقل خواهند بود.
اما آنچه رژیم صهیونیستی، دولت و رسانههای آمریکا از آن غافلند تبعات منفی چنین سیاستی است. تلاش اولمرت برای نابودی دولت فلسطین و عدم قبول مذاکره با فلسطینیان، عدم حل بحران و مناقشات اراضی اشغالی را به دنبال دارد و خطرات این امر در تمام کشورهای جهان گسترش خواهد یافت.
منبع: Salon News
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس