قدرتنمایی رو به ضعف امریکا و اسراییل علیه ایران،اختلافات بین ایالات متحده و اسراییل در خصوص حمله به ایران افزایش یافته است...
مدت زمانی قدرت نمایی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی علیه ایران به بالاترین حد خود رسید و اعلام شد که به زودی –از سوی امریکا یا اسراییل و یا هردو – به ایران حمله نظامی خواهد شد و جهان یکی از همین روزها شاهد آغاز جنگی علیه این کشورخواهد بود. اما با گذشت روزها، هفته ها و ماهها صحت این ادعا ها کم رنگ تر شده و مورد تردید قرار گرفته است. کاملا مشهود است که جهان اکنون موضعی باور ناپذیر نسبت به این قضیه گرفته است. افزایش تهدیدها علیه ایران غالبا همراه با اظهاراتی است که منبع آن کاملا مشخص نیست. حرف هایی از این قبیل در ماههای گذشته خیلی تکرار شده است :" اختلافات بین ایالات متحده و اسراییل در خصوص حمله به ایران افزایش یافته است ". "اوباما اسراییل را نصیحت به صرف نظر کردن از حمله به ایران می کند". همزمان در داخل اسراییل نیز حرف هایی زده می شود مبنی بر این که اسراییل آمادگی کامل برای عملی کردن این طرح را ندارد .
کاملا واضح است که تعداد مخالفان حمله به ایران چه از جانب امریکایی ها و چه صهیونیست ها ، چه درمیان مقامات فعلی و چه قبلی افزایش یافته است ؛ این قبیل اظهار نظرها ، بیشتر از سوی مراکز تحقیقاتی تخصصی و تحلیلگران روزنامه ها و رسانه ها منتشر شده است. اما با این حال مقامات امریکایی و اسراییلی همچنان سخنانی ایراد می کنند که شنونده گمان می کند آمادگی برای حمله به ایران اکنون در عالیترین حد خود قرار دارد. بر کسی پوشیده نیست که بهانه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی خطر برنامه هسته ای ایران برای ثبات خاورمیانه و بلکه ثبات تمام جهان و صلح جهانی است. آنها می خواهند بدین گونه افکار عمومی جهان را برای جنگی همه جانبه علیه ایران آماده کنند. از سوی دیگر ایران طی سال های اخیر همواره بدون این که کوتاه بیاید برچسب نظامی بودن برنامه هسته ایش را نپذیرفته است. ایران همچنین بر اتخاذ موضع مثبت درباره مذاکرات با آژانس بین المللی انرژی اتمی، سازمان ملل، امریکا و به ویژه اروپا ادامه داده است. این موضع مثبت از سوی ایران همچنین تایید صریح و قاطع روسیه ، چین و تعدادی نه چندان اندک از کشورهایی را که با ایران همکاری و دوستی دارند، در پی داشته است .
در تهدید های اخیرا علیه ایران ادعاهای جدیدی نیز به گوش می رسد مثلا این که ایران قصد دارد به امریکا و اسراییل حمله کند و مواضع رژیم صهیونیستی را هدف قرار دهد . در توجیه های اخیر برای حمله به ایران می شود ارتباط اتهامات وارده و تهدیدها را واضح تر دید. تا آنجا که تناقض آشکار در عناوین روزنامه های امریکایی و اسراییلی و رسانه های دیگری که مطالب را از قول آنان نقل می کنند نمی تواند از دید مخاطب دور بماند؛ عناوینی از این قبیل : «اسراییل پس از رایزنی های رییس موساد در واشنگتن آماده حمله به ایران می شود...رییس سرویس های اطلاعاتی امریکا از تهدیدهای روز افزون ایران به حمله به خاک امریکا سخن می گوید...
روزنامه امریکایی واشنگتن پست نوشت که مقامات اسراییلی علیرغم این که از تحریم های جدید استقبال می کنند اما معتقدند این تهدیدها از قدرت اسراییل برای اقدام نظامی علیه ایران می کاهد ، چرا که ایران فرصت می یابد بیشتر تجهیزات خود را به مخفی گاه های زیر زمینی منتقل کند. بنابر این اگر اسراییل می خواهد حمله اش موثر باشد این حمله باید پیش از تابستان آینده صورت گیرد.
روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت "نیز نوشت که تل آویو آماده برخورد نظامی با ایران می شود تا تهران را از تلاش برای به دست آوردن سلاح هسته ای باز دارد و ادامه داد : اسراییل یک واحد تخصصی برای عملیات نظامی ویژه در عمق پشت خطوط دشمن ( ایران ) تجهیز کرده است که ژنرال" شای اویتان" فرمانده سابق یکی از واحدهای کوماندویی اکنون فرماندهی این واحد را بر عهده دارد .
از سوی دیگر" جیمز کلابر" رییس سرویس اطلاعاتی ملی امریکا در گزارش سالانه خود به کمیسیون سرویس های اطلاعاتی مجلس سنا تاکید کرد که ایران در آغاز تهدیدهایی است که امنیت ملی امریکا را هدف گرفته و افزوده است که ایرانی ها اکنون آمادگی بیشتری برای حمله به ایالات متحده دارند . این گونه سخنان در حالی از سوی طرف های امریکایی و اسراییلی اظهار می گردد که آژانس انرژی اتمی اعلام کرده با ایران مذاکرات سازنده و مثبتی داشته است و "هرمن ناکاریتس "مقام ارشد بازرسان آژانس نیز اعلام کرده ایران متعهد به همکاری است .
واضح است که ایالات متحده و اسراییل می خواهند با اظهار چنین نظرات متناقض با آنچه آژانس اتمی اعلام کرده، توجیه های اضافی برای طرح حمله نظامی به ایران بتراشند تا این طور به نظر نرسد که آنها ایران را تنها به سبب برنامه هسته ایش تهدید می کنند .
ایالات متحده و اسراییل با این توجیه ها می خواهند بر این حقیقت که اسراییل صدها سلاح هسته ای در اختیار دارد و می خواهد سلاح هسته ای تنها در انحصار او باشد ، سرپوش بگذارند . همچنین قصد دارند کشورهای عربی را نیز با چنین توجیه هایی وادار به حمایت از حمله به ایران نمایند .
ایالات متحده به طور ویژه مواضع عرب ها در قبال این قضیه را رصد می کند . امریکایی ها خوب می دانند که ملت های عرب حمله به ایران را به بهانه داشتن برنامه هسته ای مادامی که اسراییل سلاح هسته ای در اختیار دارد تایید نخواهند کرد .در این راستا اسراییلی ها به ویژه نگران تغییر موضع مصر از حمایت صریح در زمان حسنی مبارک به مخالفت صریح و بلکه مقاومت عملی با سیاست حمله نظامی به ایران در دوران پس از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ هستند . آنها نگرانند که حتی دلمشغولی های داخلی مصری ها مانع اتخاذ موضع حمایت از ایران – علیرغم فشارهای امریکا- نشود . مواضع مخالف بین قاهره و واشنگتن در این خصوص حتی درجدول مذاکرات دیدار هیات نظامی مصری با مقامات نظامی و غیر نظامی امریکایی که اخیرا در واشنگتن انجام گرفته مطرح شده است. هم واشنگتن و هم تل آویو می دانند که جریان سیل آسای انقلاب در مصر موضعی کاملا مغایر با مواضع نظام گذشته در خصوص اسراییل و ایران دارد ؛ موضعی که حامی روابط ایران – مصر است وهرگونه تجاوز امریکایی یا اسراییلی به ایران رارد می کند .حال هرچه قدر هم امریکا و اسراییل توجیه بتراشند . رییس سرویس اطلاعات نظامی اسراییل گفته است : خاور میانه اکنون به قدرت خود پی برده و در تلاش برای دستیابی به یک قدرت سیاسی است و مصر در این میان به نقش محوری خود در سازماندهی منطقه ادامه خواهد داد . وی این سخنان را در کنفرانس "هرتزلیا" که سالانه در رژیم صهیونیستی برگزار می گردد، بیان داشته است . کنفرانس اخیر به تغییر و تحولا ت منطقه و بیداری اسلامی و همچنین خطرات ایران متمرکز بود . ژنرال کوشاوی در این کنفرانس گفت :ما در خاورمیانه شاهد ظهور مولفه های جدیدی هستیم که باعث شده است رهبران سیاسی ضرورت شنیدن صدای ملت ها را پس ازاین که به قدرت خود در سرنگونی نظام ها و ترسیم نقشه سیاسی جدید پی برده اند ، احساس کنند .
سخنان " پاتریک کلاوسن "محقق مرکز سیاست های خاور نزدیک واشنگتن نیز جالب است . او می گوید: " اسراییل دو سال است که می خواهد به ایران حمله کند یعنی این که اسراییل دو سال است مدام حرف حمله به ایران را می زند " .
" گریچ " سردبیر روزنامه فرانسوی " لوموند دیپلماتیک " نیز گفته است : استراتژی متناقض اوباما در قبال ایران را نمی توان به راحتی هضم کرد".
وی می افزاید :" ایالات متحده دائما اظهار همراهی کامل با اسراییل و ممانعت از دستیابی ایران به بمب هسته ای می کند ،آن گاه مانورهای نظامی مشترکش با اسراییل به تاخیرمی افتد .از آن سوی هیلاری کلینتون عملیات ترور " روشن " دانشمند هسته ای ایران را محکوم می کند . از سوی دیگر نیز دستگاه های اطلاعاتی جهانی اطلاعاتی از دست داشتن اسراییل در ترور دانشمندان ایران ارایه می دهند و این ، قضیه را با ابهام بیشتری مواجه می کند .
سخنان " لئون پانه تا " وزیر دفاع رژیم صهیونیستی نیز در خصوص برنامه هسته ای ایران متناقض است؛ او در روز دوم دسامبر گذشته گفت : ایران قادر است طی یک سال اولین سلاح هسته ای خود را تولید کند.
برخی از ناظران امریکایی این تناقض در موضع گیری امریکا را به چند عامل نست می دهند : عامل اول: محاسبات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری امریکا - که نظرسنجی ها همواره نشان دهنده افت و خیز میزان محبوبیت اوباما بوده است - . عامل دوم : تمرکز امریکا بر اوضاع منطقه خلیج در پی تحولات خاور میانه .
عامل سوم :تردید رییس جمهور امریکا درحمله به ایران و یا مذاکره با این کشور .
و عامل چهارم : تندروی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل و اصرار وی بر چراغ سبز رییس جمهورامریکا برای حمله به ایران که البته شرایط انتخاباتی اجازه تایید این حمله را به اوباما نمی دهد ، اگرچه او همواره بر نهایت حمایت از اسراییل تاکید دارد تا بدین وسیله آراء یهودیان را که طبق نظر بسیاری در نتایج انتخابات امریکا نقش مهمی بازی می کند به دست آورد.
در هر حال سیاست قدرت نمایی علیه ایران به تدریج به یک سیاست نمایش ضعف تبدیل می شود و اگر این قضیه که امریکا در بسیاری موارد حتی در شرایط ضعف به حمله و درگیری طولانی مدت روی آورده نبود ، می توانستیم حتی ادعای ملغی شدن حمله به ایران را هم داشته باشیم .
آنچه مسلم است این که موقعیت ایران دربین ملتهای منطقه و جهان حتی خود امریکایی هااز حمایت بیشتری برخوردار گردیده چراکه آنها ایران را کشوری قدرتمند ،با توان دفاعی بالا می شناسند که قادر است در هر زمانی با حمله مقابله کند.
تاریخ:۲۰۱۲.۲.۹
منبع: assafir.com
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس