یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

آیا انتفاضه سوم در سال 2012 اتفاق می افتد؟سبب انقلابهای عربی که ازتونس آغازشدقطعامحمدبوعزیزی...

بسیاری از ناظران سیاسی براین نکته اتفاق نظر دارند " رویدادهایی که منطقه خاورمیانه و مشخصا اراضی فلسطینی شاهد آن بوده اند این منطقه را بی شک به سوی وقوع انتفاضه سوم سوق خواهد داد. انتفاضه ای که متفاوت از انتفاضه های سابق خواهد بود".
لیکن هیچکس نمی داند زمان ، کیفیت وقوع و پیامدهای و بازتابهای منطقه ای و جهانی این انتفاضه چگونه خواهد بود. به رغم این اما یک قرائت آرام از رویدادهایی که منطقه طی یکسال گذشته شاهد آن بوده و همچنین داده های مراکز مطالعاتی نشان می دهد که سال 2012 بدون شک سالی سرنوشت ساز و محوری برای وقوع این رویداد است.
سال 2012 بار سنگینی رااز سال گذشته میلادی (2011) که در آن انقلابهای عربی بوقوع پیوست با خود به ارث برده است. انقلابهایی که همچون تندباد منطقه را درنوردید و شکل و شمایل جدیدی به منطقه خاورمیانه بخشید. این روند در سال 2012 در حال استمرار است و بدون شک در ادامه شکل دهی وضعیت جدید منطقه کمک خواهد کرد. سال 2012 پر از رویدادهای مختلف با سمت و سوی  مختلفی خواهد بود که با تجمیع ابرهای بارانی آماده بارش خواهد شد. کسی نمی داند کی و کجا می بارد ولی حتما خواهد بارید.
سبب انقلابهای عربی که از تونس آغاز شد قطعا محمد بو عزیزی دانشجوی تونسی که به دلیل شرایط بد معیشتی اقدام به آتش زدن خود کرد نبود بلکه این حادثه به مثابه جرقه ای  بود که خرمن غیرت مردمان عرب را به آتش کشید. مردم جرات کردند به خیابانها بریزند ، دیوار ترس را بشکنند و علیه ظلم و استبداد بپا خیزند. همین رویدادها مقدمه ای شد برای تغییر چهره تاریخ.
این امر تماما منطبق با رویدادهایی است که در فلسطین می گذرد. ظلم و سرکوب و وحشیگیری نظامیان اشغالگر علیه مردم مظلوم فلسطین سنگینی عجیبی بر قلوب انسان فلسطینی کرده است. رابطه جغرافیایی فلسطینی ها در درون فلسطین قطع شده است. زمین های کشاورزی آنان مصادره شده، پست های ایست و بازرسی تعدادش به عرش رسیده است، مردم از بدیهی ترین حقوقشان محرومند و ازادی عبادت ندارند. همه این موارد در حالی است که متحدان اسراییل می بینند و خم به ابرو نمی آورند.

* افزایش جنایات شهرک نشینان


تحت شعار " پرداخت بها" اراضی فلسطینی خصوصا بیت المقدس و کرانه باختری شاهد افزایش بی سابقه تجاوز و تعدی شهرک نشینان صهیونیستی بود. براساس داده های ارتش اسراییل سال 2012 بدون شک شاهددافزایش بی رویه این اقدامات علیه فلسطینی ها خواهیم بود.
براساس گزارش ارتش، سال 2011 اراضی فلسطینی شاهد 99 مورد تعدی شهرک نشینان به مردم فلسطین بود. این در حالی است که در سال 2010 همین مناطق شاهد 51 مورد تعدی از این نوع بوده اند. این گزارش می افزاید در سال 2011 شهرکنشینان صهیونیست 2661 اصله درخت زیتون توسط شهرک نشینان یا از جا کنده شده اند یا به آتش کشیده شده اند. در همین سال 58 دستگاه خودروی فلسطینیان به آتش کشیده شده و 87 فلسطینی نیز در پی حمله شهرک نشینان زخمی شدند.
گزارش صادره از سرویس های استخباراتی اسراییل که پس از گزارش ارتش این رژیم منتشر شده به مقامات اسراییلی نسبت به افزایش فزاینده تعدی شهرک نشینان بر مال و جان فلسطینیان در قدس و کرانه باختری در سال 2012 شدیدا هشدار داده اند.
 
همین گزارش هشدار می دهد: تنش های بوجود آمده در قدس شرقی علیه ممتلکات فلسطینی های ساکن در این منطقه  خصوصا شیخ جراح ، سلوان، جبل الزیتون و جبل ابو غنیم به حد انفجار رسیده است. براساس این گزارش رویدادهای مسجد الاقصی و پل باب المغاربه را باید این این تنش ها در سال 2012 اضافه کرد.

گزارش یاد شده به مقامات اسراییلی هشدار می دهد که مردمان فلسطینی ساکن در اتراضی 48 در حال آماده سازی خود برای درگیری با شهرک نشینان هستند و تلاش دارند مانع از تجاوز این شهرک نشینان به دارایی ها و مقدسان مسلمانان شوند. به گونه ای که افزایش اقدامات خرابکارانه شهرکنشینان حس ملی گرایی و قومی گرایی اعراب ساکن در اراضی اشغالی سال 1948 را تحریک داده است.


* ارتش و شهرک نشینان دو روی یک سکه

روزنامه فرانسوی لوموند در گزارشی اخیرا شدیدا به فضای " تحکم آمیزی" که یهودیان افراطی تلاش می کنند آن را بر صحنه سیاسی اسراییل تحمیل کنند انتقاد می کند و می نویسد: تاثیر شهرک نشینان داخل لیکود به خودی خود خطر سیاسی بزرگی بر نتانیاهو نخست وزیر اسراییل است. به بهانه امنیت،  شهرک سازی به شر برای اسراییل تبدیل شده است و متاسفانه ارتش هم از این بهانه حمایت می کند.
امروزه تجاوزات شهرک نشینان علیه فلسطینی ها آشکارا با حمایت نیروهای ارتش اسراییل انجام می شود تا جاییکه ارتش همه راهکارهای و امکانات لازم برای شهرکنشینان را جهت اقدامات خرابکارانه فراهم می کند و اینگونه شهرکنشینان صهیونیست دست به اقدامات تروریستی سازمان یافته می زنند.
 


* افزایش نفوذ راستگراها و کاهش قدرت چپگراهادر اسراییل


چشم انداز سیاسی صحنه اسراییلی بسیار مبهم دیده می شود . از یکسو به نظر می رسد افراطیون نفوذشان افزایش یافته و تندرویی آنها به سایر محافل سیاسی نیزتعمیم داده می شود و از سوی دیگر جریان باصطلاح چپ اسراییلی نیز در مرحله سقوط و کاهش جایگاه می بیند.
نتایج تازه ترین نظرسنجی نشان می دهد که طیق راست افراطی اسراییل به رهبری حزب لیکود این رژیم همچنان سیطره خود را بر صحنه سیاسی اسراییل حفظ کرده و به نظر می رسد اکثریت پارلمان آینده را به خود اختصاص دهد.
این امر فرصت هرگونه بررسی برای حل و فصل مسالمت آمیز قضیه فلسطین راتنگ تر خواهد کرد. حکومت نتانیاهو  با عنصر زمان برای خرید بیشتر وقت جهت تحمیلدیدگاههای خود در صحنه میدانی بازی می کند. به دستور او سیاست توسعه ارضی و شهرک سازی ، یهودی سازی قدس، و اخراج ساکنان فلسطینی ان برای خلق واقعیت جدید جغرافیایی همچنان ادامه دارد.
اسراییل به ساخت دیوار نژادپرستانه حایل که نوعی خفقان مضاعف برجامعه و شهرهای فلسطینی وارد می کند ادامه می دهد. این رژیم  با نصب پست های ایست و بازرسی متعدد مناطق فلسطینی نشین را تحت محاصره شدید خود قرار داده است. امری که بازتاب منفی بر زندگی روزانه ساکنان فلسطینی داشته و هرگونه شکوفایی اقتصاد فلسطینی را مورد تهدید قرار می دهد.

* بن بست در مسیر مذاکرات

در سایه این واقعیت ها هیچ افقی روشنی نمی توان برای خروج از  تونل تاریک روند سازش متصور بود. اسراییل در این خصوص در دو مسیر متناقض از هم حرکت می کند:

مسیر اول؛ اینکه تلاش می کند تشکیلات خودگردان فلسطین را وکیل و محافظ امنیتی خود قرار دهد و همزمان اجازه می دهد شهرک نشینان صهیونیست بدون هرگونه مانع بازدارنده ای به مناطق فلسطینی نشین تعدی کنند. همچنین تلاش می کند از طریق هماهنگی های امنیتی میان سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردانی و ارتش اسراییل از وضعیت امنیتی خوب خود مراقبت کند. این موضوع با توجه به کاهش عملیات های شهادت طلبانه نشان از هماهنگی شدید امنیتی میان تشکیلات خودگردان فلسطین و اسراییل دارد.
برکسی هم پوشیده نیست که اسراییل در چه بحرانی به سر می برد که از یک سو نمی خواهد پیشرفتی در روند سازش صورت گیرد و از دیگر سو هم نمی خواهد چشم خود را بر واقعیت و کمک خوبی چون تشکیلات خودگردان فلسطین ببندد. این معادله را می توانیم به خوبی در قضیه مربوط به مراجعه این تشکیلات به سازمان ملل جهت شناسایی دولت فلسطینی مشاهده کنیم. وقتی ابومازن رییس تشکیلات خودگردانی برای طرح شناسایی دولت فلسطینی به سازمان ملل مراجعه کرد تقریبا تمامی رهبران رده بالای سیاسی، امینیتی اسراییل علیه طرح  بلوکه کردن دارایی های این تشکیلات توسط حکومت اسراییل موضع گرفتند و با آن مخالفت کردند چون می دانستند خروج ابومازن از دایره همکاری با انان چقدر بحرانی درونی اسراییل را عمیق تر می کند  و چه پیامدی از منظر امنیتی براسراییل تحمیل خواهد شد.

مسیر دوم ؛  سیاست درجا زدن و بازی با عنصر زمان از سوی اسراییل است برای تحمیل واقعیتی در صحنه میدان که تغییرش دشوار باشد . در کنار این همچنین اسراییلی ها به دنبال به تسلیم واداشتن فلسطینی ها نیز بودند.
در همین رابطه روزنامه یدیعوت احارنوت از طرح های عریض و طویلی پروژه سیاسی بنیامین نتانیاهو که شامل مواضع مشخصی در مورد امنیت و مرزها بود پرده برداشت.
پروژه ای که نشان می داد نتانیاهو معتقد است بیش از هر زمان دیگری الحاق کانونهای شهرک نشینی بزرگ به اسراییل باید در راه حل نهایی گنجانده شود. به عقیده او در مقابل می توان به فلسطینی ها مناطق جایگزین اعطا کرد. و اینکه اسراییل در نظر دارد برخی از مجتمع های شهرک نشینی خارج از کانون های شهرک نشینی بزرگ را تحت حاکمیت خود نگهدارد.
همچنین نتانیاهو از تشکیلات خودگردانی می خواهد اسراییل را به عنوان یک دولت یهودی به رسمیت بشناسد اما  همزمان با عقب نشینی به مرزهای سال 1967 مخالفت  می کند. و بارها تکرار می کند که قدس و غور اردن باید به طور یکپارچه تحت حاکمیت اسراییل واقع باشد بدون آنکه مرزهای واضحی برای کرانه باختری رود اردن مشخص نماید.
این ایده نتانیاهو بارها در محافل جریان راست افراطی اسراییل که بر نهادهای تصمیم ساز این رژیم سیطره دارند به بحث وبررسی گذاشته شد. در مقابل این طرح فلسطینی ها قاطعانه آن را رد کردند.
براین اساس روند سازش به بن بست یعنی جایی که هم اینک با آن روبر روست رسید و تمامی تلاش های منطقه ای و بین المللی برای خروج این روند از بن بست پیش آمده به شکست انجامید.

* راهپیمایی ها مختلف به سوی مرزهای فلسطین

راهپیمایی هایی که در سالگرد یوم النکبه (اشغال فلسطین در سال 1948) و یوم النکسه (اشغال قدس در سال 1967 ) از اردن، سوریه، لبنان و مصر از یک سو و فلسطینی های داخل کرانه باختری و نوار غزه  به سوی مرزهای فلسطین برپا شد نشان داد که این ایده یک ایده موفق مبارزاتی محسوب می شود که اشغالگران از توقف ان عاجزند. ضمن آنکه هزاران فلسطینی در جریان این راهپیمایی فریاد زدند که قصد دارند با سرزمین مادری شان که در سال 1948 از ان اخراج شدند، برگردند.
این اتفاق مهم البته در چندین مناسبت دیگر در مرزهای اردن، سوریه، مصر و لبنان مجددا رخ داد اما چون آماده سازی اینگونه راهپیمایی ها براساس یک مدل مناسب و برنامه ریزی شده انجام نگرفت ان توقعی که می توان از ان داشت براورده نشد.
از سویی مقرر شده که در ماه مارس 2012  همزمان با روز زمین راهپیمایی های مشابهی که توسط فعالان هندی مخالف با اسراییل به سوی مرزهای فلسطینی تدارک دیده شده انجام گیرد.
براساس برنامه این راهپیمایی از سه مسیر مختلف به سوی مرزهای فلسطینی صورت خواهد گرفت. مسیر اول:  از ترکیه شروع خواهد شد و پس از عبور از سوریه وارد اردن شده و از انجا به سوی مرزهای فلسطین در کرانه شرقی رود اردن ادامهخ.واهد یافت. مسیر دوم : از مغرب شروع می شود و پس از عبور از الجزایر وارد مصر شده و از انجا به سوی مرزهای جنوبی فلسطین ادامه خواهد یافت. مسیر سوم: از هند آغاز خواهد شد و پس از عبور از پاکستان ، ایران، ترکیا و سوریه به مرزهای شمالی فلسطین اشغالی ادامه خواهد یافت.
 

*هراس اسراییل ناشی از چند عامل مهم

از جمله :

- تظاهراتهای یاد شده می تواند به عنوان یک عنصر تحریک کننده عمل کند و فلسطینی های کرانه باختری و نوار غزه را وادارد تا به پاسگاههای نظامی اسراییل و پست های ایست و بازرسی حمله کرده و با نیروهای اسراییلی از یک سو و شهرک نشینان از سوی دیگر وارد درگیری شوند. حاصل این درگیری قطعا دادنکشته و زخمی های فروانی از سوی دو طرف خواهد بود و این یعنی ریختن بنزین بر روی اتش است.
- عدم توانایی ارتش اسراییل در مقابله با اینگونه راهپیمایی . چه اتفاقی خواهد افتاد اگر راهپیمایی کنندگان میلیونی روز زمین تصمیم بگیرند از مرزهای اشغالی فلسطین عبور کنند و تا عمق این سرزمین های پیشروی نمایند؟. ماشین نظامی اسراییل چگونه با این تصمیم مقابله خواهد کرد؟

شاید اظهارات امنون یتسحاک یکی از خاخامهای یهودیان شرقی تبار اسراییل تعبیری صادق از این نگرانی های فزاینده اسراییل باشد که همه محافل اسراییلی رادر برگرفته است. آنجا که ضمن هشدار نسبت به انقلابها در کشورهای عربی گفت: شمانمی دانید پشت این انقلابها چه چیزهایی پنهان است . این انقلابها شر مطلق است. آنها(انقلابیون) اعلام کردند که آزادی قدس را طلب می کنند. تصور کنید میلیونها تظاهر کننده تصمیمبگیرند خرامان خرامان برای ازادی قدس به سوی اسراییل بیایند ارتش اسراییل چکاری از دستش برمی اید. ماشین نظامی عملا عاجز از متوقف کردنشان خواهد بود... بنابراین چه چیزی می تواند آنها راازحرکت در جهت ازادی قدس بازدارد چه چیزی می تواند انها را متوقف کند."

- اسراییل همچنین می ترسد این اتفاقات حالتی از هرج و مرج را منجر شود و جو آرامشی را که به یمن وجود حکومت های دیکتاتوری چون رژیم مبارک برای او ارمغان آورده بود از بین برود. و تشکیلات خودگردان فلسطین همقادر به کنترل اوضاع در بینفلسطینی ها نشود

* آشتی ملی فلسطینی ها

صحنه سیاسی فلسطین در سال 2011 و در پی وقوع انقلابها در کشورهای عربی  شاهد حرکت گروههای مختلف فلسطینی به سوی آشتی ملی  خصوصا رفع اختلافات میان فتح و حماس بود. و چنانچه طرفین همچنان صادق بر آنچه گفته اند باشند بدون شک سال 2012 باید شاهد گشایش عظیمی در این خصوص و در نتیجه حل و فصل بسیاری از پرونده های معلق بین این دو جنبش خصوصا پرونده بازداشت های سیاسی و برپایی انتخابات ریاست تشکیلات و مجلس قانونگذاری باشیم.
این پرونده ها بدون شک تبعات سیاسی و امنیتی به دنبال خواهد داشت که پیامدهای آن منحصر به طرف فلسطینی نمی شود بلکه با توجه به پیچیدگی اوضاع در کرانه باختری وارد این منطقه نیز خواهد شد جایی که تحت اشغال اشغالگران اسراییلی است.
اجرای کامل بندهای توافق آشتی ملی یعنی توقف بازداشت های سیاسی و امنیتی مبارزان جریانهای مقاومت در کرانه باختری است. معنای آن این است که زیر ساخت های مقاومت در کرانه باختری تقویت خواهد شد. هرچقدر این زیر ساختها تقویت شود تهدیدات امنیتی اسراییل افزایش خواهد یافت. امری که تا پیش از این با اقدام نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین در بازداشت نیروهای مقاومت تا حدودی تضعیف شده بود.
 
سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین طی سالهای گذشته همواره برای سرکوب هرگونه تحرک مردمی مخالف اسراییل اقدام کرده بود. اتفاقاتی که در سالروز یوم النکبه در سال 2011 اتفاق افتاد بهترین شاهد براین مدعاست.
از این رو چنانچه واقعیتهای گذشته در پی آشتی ملی فلسطینی تغییر یابد ما بدون شکدر برابر یکواقعیت جدیدی قرار خواهیم گرفت که از طریق ان می توان فلسطینیان را تشویق به رویارویی نهایی با اشغالگران اسراییلی کرد.

* انقلاب های عربی

انقلابهای عربی عامل الهام بخش ملتهای جهان محسوب می شود و تداعی کننده این واقعیت است که هیچ قدرتی یارای مقاومت در برابر اراده ملتها را ندارد. همه می دانند که این انقلابها خود الهام گرفته از ایستادگی و مقاومت ملت فلسطین است. ملتی که به رغم حجم سنگین ماشین جنگی اسراییلی تسلیم را نپذیرفت.
 
انتفاضه های اخیر عربی یکبار دیگر جهت قطب نمای کشورهای عربی را به سمت قضیه نخستین و اصلی  ملتهای عرب یعنی فلسطین هدایت کرد. امروز در میادین پایتخت های بیشتر کشورهای عربی شعارهایی می شونیمکه سالها گذشته کسی جرات بیان آن را نداشت.
نکته جالب این انقلابها که خود روزی از مقاومت ملت فلسطین الهام گرفته اند اینکه الان محرک اصلی انقلابیون فلسطینی برای ایجاد انتفاضه جدید و نهایی علیه اشغالگران صهیونیست شده است. انتفاضه ای که می تواند انتفاضه سوم نام گیرد و چهره منطقه خاورمیانه را به کلی به نفع مصالح و منافع قضیه فلسطین تغییر دهد.

چنانچه این انتفاضه به وقوع پیوندد آنگاه نتایج آن با نتایج انتفاضه های قبلی متفاوت خواهد بود به دلایل زیر:

- اسراییلی که در گذشته شبه جزیر سینا ، جنوب لبنان، بخش هایی از اردن و کرانه باختری  و نوار غزه را به اشغال خود در آورده بود به پشت دیوارها خزیده است. این رژیم از نوار غزه خارج شد و دیوارهای حایل متعددی در کرانه باختری ، قدس مرزهای مصر و اردن را احداث نمود. اگر اسراییل با این دیوارها می خواهد امنیت خود را تامین کند بنابراین باید به عقب برگردد. دراین صورت این مناطق در آینده محور درگیریها خواهند شد. این در حالی است که اسراییل سابق براین همواره تاکید می کرد مرزهای او همان جایی ختم خواهد شد که تانکهای اسراییل متوقف شده اند.
- انتفاضه آینده از حیث روشهای مبارزه بسیار متفاوت خواهد بود.مقاومت فلسطینی تجهیزات خود را توسعه داده است توان عملکرد آنها را تیز تقویت کرده است. گروههای فلسطینی متفرذقه ای که در انتفاضه دوم با کلاشینکوف و بمب اقدام به عملیات می کردند حالا به یک ارتش نظامی منسجم تبدیل شده اند که هریکدارای موشکهای کوتاه و میان برد و همچنین موشکهای ضد تانک هستند. جریانهای مقاومت در نوار غزه نسبت به همتایان خود درکرانه باختری توسعه یافته تر شده اند. در صورت آغاز انتفاضه جدید این تجربه به سرعت به کرانه باختری و سایر نقاط فلسطینی از جمله اراضی اشغالی سال 1948 انتقال داده می شود.
- انتفاضه اینده پیامدهای خطرناک و ویران کننده ای بر اقتصاد متزلزل اسراییل برجا خواهد گذاشت. و مشکلات اقتصادی اسراییل در سایه پیش بینی ها مبنی بر اینکه سال 2012 سال بحران اقتصاد جهانی است زیاد تر و عمیق تر خواهد شد. تلاش هایی همکه حکومت اسراییل با هدف رفح بحران اقتصادی مدعی است که انجام می دهد بیشتر شبیه تزریق نوعی مسکن موقت می نماید. زیرا بحران پیش آمده اقتصادی برای اسراییل نتیجه عوامل متعددی است که در پی سالها متراکمشده و حالا بروز یافته است. این بحران همزمان شده با بحران مالی اروپا.
- انتفاضه گذشته اقتصاد اسراییل را وارد بحرانی کرد که بسیار سنگین تر از بحران اقتصادی اسراییل در سال 1948 بود. بخش گردشگری اسراییل به کلی تعطیل شد  و بخش های اقتصادی و تجاری این رژیم نیز افت شدید را تجربه کرد. میانگین تولید ناخالص ملی نیز به پایین ترین حد خود در تاریخ اسراییل رسید.


حال این پرسش مطرح می شود که در صورت وقوع انتفاضه سوم در اراضی فلسطینی چه پیامدهای اقتصادی متوجه اسراییل خواهد شد. بویژه اینکه در سال گذشته ما شاهد بودیم که اسراییل چگونه در مهار و کنترل بحرانهای اجتماعی واقتصادی اسراییل ناکام ماند.

- این انتفاضه جدید پس از بهار اسلامی – عربی و با تمرکز بر جنبه های امنیتی این تحولات می اید. خواهیم دید که اختلافات بین وزارت دارایی و وزارت امنیت اسراییل بر سر بودجه دفاعی برای مقابله با پیامدهای امنیتی چگونه همچونبشکه باروت منفجر خواهد شد.

  

حکومت صهیونیستی در بن بست حقیقی از ناحیه تخصیص بودجه های سنگین برای جلوگیری از بروز ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی قرار خواهد رفت و همزمان این حکومت وادار خواهد شد بودجه های سنگین تری را برای رفع نیازهای سیست های امنیتی خود اختصاص دهد.

    

- اسراییل در بحران حقیقی رهبری زندگی می کند. از سوی دیگر بحرانهای اجتماعی در میان طبقات مختلف نیز آغاز خواهد شد. در چنین شرایطی صحنه اسراییل بدون شکبه سوی افراطی گری پیش خواهد رفت . امری که رهبران اسراییلی را وادار می کند به سوی رفع نیاز رای دهندگان و معترضان گام بردارند. در چنین شرایطی انتفاضه سوم نیز مقامات صهیونیستی را در بحران تصمیمسازی جدی قرار خواهند داد.

 

- فلسطینی های ساکن در اراضی اشغالی سال 1948 که این روزها شدیدا مورد هجمه جریان افراطی اسراییلی واقع شده اند در بالاترین سطح از هوشمندی نسبت به طرح صهیونیستها علیه خود قرار دارند. فضای متشنج داخلی اسراییل نیز چه بسا انتفاضه جدید را از درون همین مناطق کلید زند که در صورت وقوع چنین مهمی باید شاهد تسری انتفاضه در همه نقاط فلسطین بود.

 

و در پایان اگر در سال 2012 ما شاهد انتفاضه سوم نباشیم بدون شک این سال مقدمه وقوع یک انتفاضه بزرگ خواهد بود. در این صورت نقشه خاورمیانه از نوع  طرح ریزی خواهد شد. نقشه ای که در آن عامل اثر گذار اصلی دیگر اشغالگران اسراییلی و قدرتهای بزرگ که نتوانستند طرح خاورمیانه بزرگ و طرح خاورمیانه جدید شیمون پرز را اجرایی کنند نخواهند بود.

منبع: عکا اون لاین

مترجم: مهدی شکیبایی


| شناسه مطلب: 158171







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.