سهم آمریکا از جنایت علیه ناوگان آزادی غزه
زمانی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کانادا درانتظار فرا رسیدن موعد دیدارش با باراک اوباما در کاخ سفید بود وپیش از آنکه برای جمع کردن افتضاح حمله کماندوها به افراد بی دفاع در عرشه مرمره به فلسطین اشغالی بازگردد، انتشار خبری اذهان تحلیلگران را به خود مشغول کرد.
رادیو عبری زبان رژیم صهیونیستی در خبر کوتاهی اعلام کرد: دو هفته پیش از اعلام سفر نتانیاهو به واشنگتن، دولت باراک اوباما تعهداتی را در چارچوب تقویت توانمندی های استراتژیک وبازدارندگی اسرائیل به نتانیاهو داده است.
در این تعهدات که به گفته کارشناسان در سطح واهمیت وعده بالفور محسوب می شود، اوباما شخصا وبه خط خود متعهد شد از تصویب هر نوع طرحی در مجامع بین المللی وبخصوص سازمان ملل علیه منافع حیاتی رژیم صهیونیستی جلوگیری به عمل خواهد آورد.
اولین نمود این تعهد نامه کتبی را در بیانیه شورای امنیت در قبال جنایت ناوگان آزادی شاهد بودیم که بعد از 10 ساعت گفتگو ورایزنی تنها به اظهار تاسف عمیق از اقدامی که منجر به از دست رفتن جان 10 غیر نظامی شد، اکتفا کرد.
واگر پافشاری ترک ها وتاثیرات آنها نبود، حتی بند دوم آن در رابطه با انجام تحقیقات بی طرفانه وشفاف تحت نظر سازمان ملل متحد هم ذکر نمی گردید ، گرچه این بند نیز با حذف جمله تحقیقات مستقل در چارچوب قوانین وکنوانسیون های بین المللی عملا ابتر ماند.
کمتر خبرنگاری در صحن شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک به مسئله کارشکنی های آمریکا در برابر پیش نویس قطعنامه ترکیه اشاره نکرد.
بخصوص که نماینده آمریکا از تمامی تلاش خود حتی در بعد تهدید آن برای تغییر ساختار قطعنامه وحذف انجام این تحقیق طی 30 روز آینده ونیز گنجاندن روند سازش در یکی از بنود آن را به کار بست.
به اعتقاد کارشناسان بی طرف، دولتمردان آمریکا گرچه نیاز مبرمی به جایگاه ونقش ترکیه در منطقه دارند ودر عین حال برای حفظ وجهه خود (حداقل حزب دمکرات) مایل به قطع کمک های انسان دوستانه به ملت در محاصره غزه نمی باشند اما مهم ترین ومحوری ترین اصلی که هر سیاستمدار آمریکای بیش از منافع کشورش به آن فکر می کند ، حفظ امنیت ومنافع رژیم صهیونیستی است.
این اصل انکار ناپذیر در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی باعث شد واشنگتن به وفادار ترین طرف برای سیاست های رژیم صهیونیستی ومهمترین حامی تروریسم این رژیم مبدل شود.
در چنین رویکردی هم تفاوت نمی کند که چه کسی در کاخ سفید حضور داشته باشد وبه طور حتم اگر راستگرا ترین رئیس جمهور آمریکا بوش یا صلح طلب ترین آنها در سطح اوباما یا حتی بالاتر هم چنین به آن وفادار خواهد بود.
به اعتقاد کارشناسان، اگر بوش با چماق وصریحا به دفاع از رژیم صهیونیستی می پرداخت ، امروز اوباما در حالیکه چماق را پشت سر خود نگه داشته با نشان دادن گل خود را به نزدیکترین شکل به قربانیانش می رساند، تا ضربات مهلک تری را بر آنها وارد سازد.
به طور حتم تا کنون ده ها وشاید صدها بار مسئولین آمریکایی اعلام کرده اند که حل وفصل منازعه فلسطینی ـ صهیونیستی ومسئله محاصره نوار غزه از جمله پرونده های در دستورکار باراک اوباما محسوب می شوند.
اما زمانی که صدها میلیون انسان مسلمان وغیر مسلمان به چشم خود می بینند چگونه چند ده فرد غیر نظامی در شرایطی که برای کمک به مردمی در محاصره عازم این منطقه هستند با سلاح گرم به خاک وخون کشیده می شوند ودولت اوباما چتر سیاسی ودیپلماتیک خود را برای حمایت از عدم محکومیت عاملان می گستراند ، برنامه های صلح طلبانه اوباما در فلسطین چه جایگاهی در ذهن آنها پیدا می کند.
ادعاهای اوباما در مقابل 43 بار استفاده واشنگتن از حق وتو در شورای امنیت برای حمایت از رژیم صهیونیستی چه معنایی پیدا می کند.
چرا عرب ها ومسلمانان باید سخنان اوباما را در قاهره ، ریاض وآنکارا باور کنند اما چشم خود را بر اقدامات دولت او در حمایت بی چون وچرا از یک راهزن دریایی ببندند؟
آنکارا اولین پایتختی بود که با اقدام عملی خود اعلام کرد این سخنان را باور ندارد، اما این سئوال باقی است که چرا ریاض وقاهره چنین کاری نمی کنند؟ ودر شرایطی که تمامی جهان امروز اسرائیل را منبع تروریسم حقیقی می داند ودولت آمریکا را حامی آن معرفی می کند ، آنها نمی خواهند که اینگونه باشند؟
نقل از شبکه ندای قدس
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس