جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

جنگ خاموش: اسرائیل معمار نزاع های شبه قاره هند(3)

طی دو هفته گذشته خبرهای زیادی از درگیری هایی که در شبه قاره هند رخ می دهد به جهان مخابره شد.

 

از یک سو پاکستان جنگ شدیدی را علیه طالبان آغاز کرده و از سوی دیگر سیرلانکا عزم خود را برای بستن پرونده ببرهای تامیل جزم کرده بود.

 

اما آنچه که در این میان در میان هیاهوی این جنگ ها چندان به چشم نیامد برخی از افشاگری ها در مورد نفوذ سازمان های امنیتی ـ نظامی رژیم صهیونیستی در شبه قاره هند و نقش آنها در این درگیری ها بود.

 

ـ رژیم صهیونیستی معمار منازعات شبه قاره

 

گزارش ها حکایت از آن دارد که همکاری گسترده ای بین رژیم صهیونیستی و هند از یک سو ورژیم صهیونیستی ـ آمریکا و پاکستان از سوی دیگر بخصوص در زمینه مبارزه با شورشیان و انجام عملیات نظامی ـ امنیتی ـ روانی علیه جنبش های مسلح وجود دارد .

 

در گزارش هایی که در چند کشور جهان در این زمینه منتشر شده علت نزدیکی و همسو شدن تل آویو از یک سو و هند و پاکستان از سوی دیگر به علل زیر مرتبط است.

 

•1-     سازمان های امنیتی هند و پاکستان بسیار مایلند تا از تجارب سازمان های امنیتی رژیم صهیونیستی در مبارزه و هدف قرار دادن گروههای مبارز فلسطینی که به شکل چریکی فعایت می کنند مطلع شوند.

 

•2-     سازمان های اطلاعاتی ـ امنیتی رژیم صهیونیستی هم بی میل نیستند در محیط شبه قاره هند که در بسیاری از جوانب آن با محیط منطقه خاور میانه مشابه است فعالیت کرده و از این منطقه بعنوان محلی برای آزمایش ایده های خود در نحوه مبارزه با شورش ها سود برند.

 

علاوه بر آن نباید فراموش کرد که حضور بسیار پررنگ آمریکا در کشورهایی همچون هند و پاکستان می تواند نقش عمده ای را در تسهیل حضور صهیونیستها در اسلام آباد و دهلی نو  ایفاد کند.

 

  ـ نگاهی به اطلاعات موجود :

 

رژیم صهیونیستی همکاری مستقیم با هند و پاکستان را با در نظر گرفتن اصل تفکیک و جدایی در همکاری بین این دو سرلوحه فعالیت های خود قرار داد.

 

به اعتقاد کارشناسان رویکرد صهیونیستها در تعامل با هند و پاکستان حفظ خصوصیت ها و ویژگی های هریک از این دو طرف است همچنین نباید فراموش کرد که خصومت حاکم در روابط بین هند و پاکستان نیز دست آخر به نفع پیشبرد اهداف آنها در شبه قاره هند می باشد.

 

برخی از کارشناسان حتی پای از این هم فراتر نهاده و چارچوب اصلی حاکم بر رویکرد سیاسی اسرائیل در برخورد با این دو کشور را فتنه افکنی و افزایش تنش بین هند و پاکستان توصیف کرده و معتقدند تل آویو با این اقدام خود سعی دارد آمریکا را به گرایش به سوی دهلی ترغیب کرده و باعث شود اسلام آباد هرچه بیشتر به سوی افزایش زرادخانه بمب های هسته ای خود بکشاند.

 

در این چارچوب رژیم صهیونیستی به طور جداگانه با دهلی نو و اسلام آباد به مبادله کارشناس پرداخته و تعداد زیادی از سمینارها و کارگروه ها به علاوه سخنرانی ها و دوره های آموزشی در زمینه مبارزه با شورش را ترتیب و سامان داد.

 

برخی از روزنامه نگارانی که مشغول پوشش خبری جنگ 22 روزه علیه غزه بودند تعدادی از نظامیان و عناصر اطلاعات هندی را در جبهه جنگ مشاهده کردند.

 

بعدها مشخص شد کارشناسان هندی در جریان این جنگ مشغول پیگیری مسایل زیر بودند:

 

•1-     مرحله جمع آوری اطلاعات ، ارزیابی و گمانه زنی .

 

•2-     مرحله آماده سازی طرح

 

•3-     مرحله بسیج و انتقال نیروهای اسرائیلی

 

•4-     مرحله اجرای عملیات نظامی و روانی

 

•5-     مرحله ارزیابی نهایی.

 

بی تردید این همکاری با حمایت و حتی همراهی واشنگتن انجام می شود در مقابل همکاری رژیم صهیونیستی با پاکستان جنبه محرمانگی هم دارد ، این همکاری عمدتا به شکل سری است زیرا سیاستگذاران پاکستانی همچنان از واکنش های افکار عمومی پاکستان که گرایش اسلامی دارد در هراسند.

 

اطلاعات افشا شده از این همکاری نشان می دهد که همکاری اسلام آباد با رژیم صهیونیستی تنها در زمینه مبارزه با شورش هاست ، اما در رابطه با فعالیت های هسته ای هیچ همکاری بین رژیم صهیونیستی و پاکستان وجود ندارد.

 

علت عدم شکل گیری چنین همکاری نیز نگرانی سیاستگذاران پاکستانی از اهداف دشمنانه رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته ای کشورشان می باشد.

 

 

 

نتایج عملیات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه الگوی بسیار مهمی برای هر یک از کشورهای پاکستان و هند محسوب می شود ، اطلاعاتی که تاکنون راه خود را به سوی مطبوعات پیدا کرده اند نشان می دهند که بعد از پایان جنگ 22 روزه تصمیمات چندی در شبه قاره هند گرفته شد که می توان به مطالب زیر اشاره کرد:

 

یک : آغاز یورش همه جانبه پاکستان علیه جنبش طالبان در پاکستان در عملیات موسوم به " دره سوات" : در جریان این عملیات نیروهای پاکستانی عملیات خود را علیه استان دره سوات آغاز کردند ، متد و نحوه این عملیات هم تقریبا با الگوی عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه علیه نوار غزه مشابه است .

 

کارشناسان پاکستانی علت این الگو برداری را به دلایلی چند اعلام می کنند :

 

•-         جنبش طالبان یک گروه اسلامی پاکستانی است که بر استان دره سوات تسلط دارد ، و این دقیقا همانند تسلط جنبش حماس بر نوار غزه است.

 

•-         جنبش طالبان در این منطقه حضور و حاکمیت دولت مرکزی را به کلی محو کرد که سعی شد آنرا با قبضه شدن قدرت توسط حماس در غزه و خروج کامل حاکمیت از تشکیلات ابومازن در این منطقه مشابه دانست.

 

•-         جنبش طالبان پاکستان عناصر و شبه نظامیان خود را برای حفظ امنیت در تمامی دره سوات مستقر کرد همانگونه که جنبش حماس نیز دست به چنین کاری در نوار غزه زد.

 

با این نوع دیدگاه نیروهای پاکستانی سعی کرد سناریوی همانند آنچه که ارتش رژیم صهیونیستی در نوار غزه به اجرا گذارد را عملیاتی کند، در نقشه عملیاتی پاکستانی اشتباهات و عوامل ضعف سناریوی صهیونیستی هم مد نظر گرفته شده و تلاش شد تصحیح شود.

 

دوم : رویکرد هندی علیه جنبش ببرهای تامیل در عملیات سریلانکا:  جزیره سریلانکا همواره صحنه رویارویی داخلی بین قومیت های سینهالی که دولت مرکزی از آنها حمایت می کرد و قومیت تامیل که جنبش ببرهای تامیل سعی در حمایت از آنها داشت ، بود.

 

جنگ بین این دو قومیت از اوایل دهه هشتاد از قرن میلادی گذشته آغاز شد و گزارشها حکایت از آن دارد نا آرامی های سریلانکا همواره به عنوان یکی از کانون های نگرانی دولت هند محسوب می شود آنهم به چند دلیل:

 

ـ نگرانی از انتقال این رویارویی به مناطق جنوب هند که میلیونها سینهالی در آن زندگی می کنند.

 

ـ نگرانی از افزایش نفوذ چین در منطقه زیرا ورود چین به سریلانکا تهدید بسیار خطرناکی برای امنیت ملی هند است.

 

اخیرا همکاری هند و آمریکا برای بسط آرامش و استقرار در سریلانکا افزایش چشمگیری پیدا کرد ، همکاری هند و آمریکا در واقع حول محور تبدیل شدن جزیره سریلانکا به کانون اصلی همکاری نظامی بین دو کشور و بخصوص همکاری های دریایی بود.

 

به رغم آنکه همکاری مستقیمی بین سریلانکا و رژیم صهیونیستی وجود ندارد اما هند تلاش کرد تا تجارب خود را از همکاری با رژیم صهیونیستی از طریق کانال های همکاری هند و سریلانکا به این کشور منتقل کند.

 

اطلاعات به دست آمده حکایت از آن دارد که کارشناسان نظامی هندی الگوی عملیات جنگ 22 روزه را به فرماندهان نظامی سریلانکایی منتقل کردند تا نیروهای سریلانکا آنرا علیه جنبش ببرهای تامیل به اجرا بگذارند.

 

علت استفاده از این متد هم از دیدگاه کارشناسان هندی چنین بود :

 

•-         جنبش ببرهای تامیل بر بخش شمال شرقی جزیره به همان روشی که حماس بر نوار غزه تسلط دارد ، مسلط می باشند.

 

•-         منطقه تحت حاکمیت ببرهای تامیل بین ساحل اقیانوس هند و مرزهای حد فاصل با منطقه تحت کنترل نیروهای دولت مرکزی سریلانکا است ، یعنی دقیقا به همان شکل جغرافیایی که غزه در آن است و از یک سو دریا قرار داشته و از سوی دیگر نیروهای نظامی صهیونیستی البته با صرفنظر کردن از منطقه مرزی با مصر که با آغاز عملیات آنهم به هر حال به منطقه نظامی وابسته برای فلسطینیان ساکن غزه تبدیل شده بود.

 

•-         نیروهای سریلانکا در عملیات خود علیه ببرهای تامیل اشتباهات سناریوی جنگ صهیونیستی علیه حماس را تصحیح کردند ، و دقیقا موفق شدند به نتایج و موفقیت هایی بسیار بیشتر از سناریوی صهیونیستی دست یابند.

 

•-         ارتش سریلانکا تمامی منطقه هدف را به اشغال خود در آورد در حالیکه ارتش صهیونیستی موفق نشد منطقه هدف را اشغال کند.

 

•-         ارتش سریلانکا موفق شد رهبران ببرهای تامیل را از بین ببرد در حالیکه نیروهای صهیونیستی موفق شدند رهبران مقاومت را در غزه از بین ببرند.

 

•-         ارتش سریلانکا جنگ روانی موفقی را به اجرا گذارد به نحوی که این جنگ روانی ـ تبلیغاتی بر اکثر ابعاد فجایعی که این جنگ و نیز جنایتی که در جریان آن رخ داد سرپوش نهد ، در حالیکه عملیات جنگ روانی صهیونیستی موفق به سرپوش نهادن بر جنایات نظامیان صهیونیستی نشد.

 

به اعتقاد کارشناسان با توجه به تحلیل های مقارن نظامی به طور حتم بعد از آنکه طرح تصحیح جنگ صهیونیستی در شبه قاره هند موفق شد به طور حتم این  سناریوی تصحیح شده برای عملیات آتی این رژیم در لبنان و فلسطین اشغالی مد نظر قرار خواهد داد.

 

منبع : شبکه ندای قدس

 


| شناسه مطلب: 153481







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.