جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir

روابط رژیم شاهنشاهی و اسرائیل- روابط اقتصادی( 4)

روابط اقتصادی

 

اسرائیل در فعالیتهای اقتصادی ایران شرکت گسترده ای داشت. شاه بارها شرکت اسرائیل را در فعالیتهای کشور تائید و تصدیق کرد . این فعالیتها در چند زمینه بود : بازرگانی و دادو ستد  رژیم شاه و اسرائیل ، فعالیت در بخش کشاورزی ایران ، سرمایه گذاری در ایران و ایجاد شرکتهای مختلف و  فعالیت در نظام بانکی ایران .

 

الف – بازرگانی ایران و اسرائیل

 

ماشین جنگی اسرائیل بدون نفت قادربه کار کردن نیست و این نفت را طی دهه های اخیر ، رژیم شاهنشاهی ایران تامین می کرد . البته شاه مدعی بود که نفت را "کنسرسیون" به اسرائیل می فروشد  ولی زمانی که کنترل نفت در دست دولت ایران بود باز هم نفت مورد نیاز اسرائیل را تامین می کرد تا جائی که فدائیان عرب یک نفتکش را که حامل نفت ایران به اسرائیل بود را منفجر کرد ند. بر روی کشتیهای که نفت را به اسرائیل می بردند پرچم رژیم شاه نصب شده بود و فقط در مسیر ایران - بندر حیفا حرکت می کردند . اما به غیر از نفت ، اسرئیل با رخنه در دستگاههای اجرایی سازمان برنامه و بانکها ، فعالیتهای اقتصادی را در جهتی هدایت می کرد که اقتصاد ایران و رژیم صهیونیستی یک مجموعه اقتصادی وابسته به غرب را تشکیل دهد و نیاز ایران به واردات از اسرئیل افزایش یابد .

اگر بخواهیم در مقایسه با مجموع کشورهای اسلامی جا و مقام اسرائیل و میزان و حجم روابط بازرگانی آن با ایران را معلوم کنیم باید تصریح کرد که در سال 1350 به استثنای شیخ نشینهای خلیج فارس که اجناس اروپایی از طریق آنها به ایران وارد می شد ، واردات ایران از اسرائیل یک و نیم برابر واردات ایران از دو کشور ترکیه و پاکستان بود . واردات ایران از اسرائیل نه تنها چند برابر تمامی واردات این کشور از تمامی کشورهای عربی بود (12 برابر واردات لبنان) بلکه از میزان واردات آن از تمامی کشورهای مسلمان جهان در آسیا و آفریقا بیشتر بود .

در حقیقت صادرات ایران به اسرائیل در مقابل واردات از اسرائیل هیچ بود و مقداری که صادر می شد ثروت کشور بود و نه محصول تولید کشور .

 

ب- فعالیت در بخش کشاورزی ایران 

 

مناطق کشاورزی ،  مزارع حاصلخیز ، معادن و منابع ایران که سهم عمده ای در اقتصاد این سرزمین داشت یکی پس از دیگری با عناوین و پوششهای فریبکارانه مختلف در اختیار صهیونیستها گذاشته شد و روز به روز در معرض انحطاط و نابودی کامل قرار گرفت .

سفارت رژیم صهیونیستی در ایران فقط در زمینه کشاورزی فعالیت چشمگیرداشت . سفارت اسرائیل هر چند گاهی از مقامات ایرانی برای بازدید از اسرائیل دعوت می کرد . هدف بیشتر تبلیغ پیشترفت کشاورزی و صنعت اسرائیل بود . در سال 1340 وزارت کشاورزی رژیم صهیونیستی از وزیر کشاورزی ایران دعوت کرد تا هیاتی را برای بازدید از تاسیسات کشاورزی و آبیاری اسرئیل اعزام دارد . یک هیئت همراه با افسری از "دفتر ویژه اطلاعات" اعزام شدند . پیشرفتهایرژیم صهیونیستی  در زمینه کشاورزی و آبیاری به نظر هیات شگفت انگیز بود . این هیات از محل جدایی سهم اسرائیل از رود اردن – مرز مشترک رژیم صهیونیستی و اردن در شمال – بازدید کرد . در این محل تونل عظیمی از بتون ایجاد شده بود که سهم آب اسرائیل در ان جریان پیدا می کرد . این آب از شمالی ترین نقطه تا جنوبی ترین نقطه به وسیله لوله های قطور جریان داشت . از این لوله ها ، لوله هایی به قطر کمتر منشعب می شد و به شهر ها و کشتزارها آب می رساند و تا صحرای نقب ادامه داشت . برای صرفه جویی آب در کشاورزی ، سیستم آبیاری بارانی و در باغات از سیستم آبیاری قطره ای استفاده می شد .

زمانی که یک متخصص  آبیاری از رژیم صهیونیستی به ایران آمد و از چند استان بازدید کرد ،  گفت که ایران به هیچ وجه جزء کشورهای کم آب دنیا نیست و اگر ما چند رودخانه کردستان را داشتیم آباد ترین "کشور" جهان بودیم . بدین ترتیب فعالیت اسرائیل در زمینه کشاورزی در ایران شروع شد و مناطق حاصلخیز ایران تحت پوششهای مختلف در اختیار صهیونیستها و در معرض نابودی قرار گرفت . لذا امام خمینی (قدس سره) پس از آزادی از زندان رژیم شاه در سخنرانی مبسوطی در 18/6/1343 در مسجد اعظم قم به  افشای این مساله پرداختند و فرمودند : "الان که من اینجا نشسته ام و برای شما صحبت میکنم ،  مزارع بسیار خوب ایران در دست اسرائیل است . از ایلام به من نوشته اند که مزارع خوب اینجا را داده اند به اسرائیل چغندر بکارند ، تابلوئی زدند به کنار جاده که مزرعه نمونه ایران و اسرائیل."

وزرات کشاورزی رژیم شاه با اسرائیل چندین موافقتنامه سرمایه گذاری و همکاری فنی در بخش کشاورزی امضا کرد .

مهمترین قسمت این موافقتنامه طرح دشت قزوین بود .برنامه هایی نظیر برنامه دشت قزوین و سرمایه گذاریهای مختلف (داخلی و خارجی مشترکا) در زمینهای زیر سد خوزستان شاید درکوتاه مدت سود داشت ولی درحقیقت هزینه های عظیم و سرسام آور آماده کردن زمین برای بردن سود بیشتر در کوتاه ترین زمان و نیز وسیله سرمایه داران داخلی و خارجی را دولت از جیب ملت ایران تامین میکرد. اگر این هزینه ها در نظر گرفته شود ، این طرح علاوه بر اینکه جیب اسرائیلیان و سرمایه داران خارجی را پر می کرد حتی از لحاظ سرمایه گذاری نیز برای ایران به طور کامل زیان آور بود . آماده کردن یک هکتار زمین اضافی در دشت قزوین معادل 321 میلیون ریال خرج در برداشت.

عناوینی چون ملی کردن منابع و معادن زیر زمینی نیز بخشی از برنامه ها و طرحهای تحمیلی رژیم شاه به ملت ایران بود که تحت عنوان "انقلاب سفید" و "انقلاب شاه و ملت " و با شعار "پیش به سوی تمدن بزرگ" عملی می شد و تماما حرکاتی در راستای مطامع صهیونیسم جهانی بود . حضرت امام خمینی (قدس سره) در 10/3/1357 در این زمینه تصریح کرده اند : "با اسم ملی کردن جنگلها و ملی کردن مراتع ، ملی کردن آبها ، ملی کردن رودخانه ها ، آبهای زیر زمینی ، تمام جاهای خوب رابه شرکتهای بزرگ امریکائی و صهیونیستی یا انگلیسی دادند ."

 

ج- سرمایه گذاری خصوصی و ایجاد شرکتهای مختلف در ایران

 

اسرائیلیها مستقیم و غیر مستقیم در ایران سرمایه گذاری می کردند . از طریق صهیونیستهای اروپایی و آمریکائی و مستقیم با ایجاد شرکتهای مختلف ، زمینه هایی که در آنها به طور مستقیم سرمایه گذاری می کردند بیشتر صنایع وابسته به کشاورزی بود . این سرمایه گذاریها از لحاظ مبلغ چندان مهم نبود اما از لحاظ تولید  ، قبضه بازار و میزان سود مهم بود  .در دهه اول ورود سرمایه های خارجی مخصوص ، اسرائیل در مجموع 370 میلیون ریال پیشنهاد سرمایه گذاری کرد و از آن 5/185 میلیون ریال وارد و به کار انداخت . در سالهای برنامه چهارم (1347- 1353) نام اسرائیل درنشریات رسمی نمی آمد و سرمایه گذاریهای که اسرائیلیان در ایران می کردند زیر عنوان "سایر" گنجانده و ذکر می شد .

اسرائیلیان با نفوذ عظیم در نظام بانکی کشور محتاج وارد کردن سرمایه نیز نبودند و می توانستند سرمایه های لازم را در خود ایران با استفاده از اعتبارات بانکی به دست آورند .

بیشتر صاحبان سرمایه های خارجی که در ایران به کار افتادند و کنترل فعالیتهای را در دست داشتند صهیونیست بودند . در حقیقت ایران به طور روز افزون در حیطه مهار صهیونیسم قرار می گرفت .

 

د- فعالیت در نظام بانکی ایران  

 

ایران دو بازار پول و دو بازار ارز دارد . یکی را رسمی گویند و دیگری را آزاد . بازار آزاد پول و بویژه ارز را در رژیم شاه صهیونیستها و بهائیان در کنترل کامل خود داشتند . تمامی نقل و انتقال ارزهای خارجی که در بازار آزاد معامله می شد توسط صهیونیستها و از طریق موسسات پولی اسرائیلیان انجام می گرفت .

اما نظام بانکی کشور ، یعنی بانکهای جدید که در حقیقت پول و سرمایه های کشو را از طریق آنها وارد بازار پول می شد و بازار از طریق آنها اقتصاد کشور را کنترل و هدایت می کرد دربست در اختیار صهیونیستها ی داخلی و خارجی و یا عوامل آنها ، بهائیان و فراماسونها بود .

بانک دولتی که فعالیتهای بازرگانی داشت یعنی بانک ملی را سالها بود که یک بهایی به نام "یوسف خوشکیش" اداره می کرد و منابع پولی را در اختیار بانک فوق می گذاشت.

اما بانکهای خصوصی و بانکی که سرمایه گذاری خصوصی را در صنعت کنترل و هدایت میکرد ،یعنی بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران را صهیونیستهای ایرانی (باند القانیان) و بهائیان (باند حبیب ثابت) و فراماسونها (باند شریف امامی و استاد اعظم فراماسونها ایران و رئیس مجلس سنا و از آخرین نخست وزیران رژیم شاه   ) با همکاری بانکهای خارجی که اغلب در کنترل صهیونیستها بودند پایه گذاری کردند و تمامی فعالیتهای صنعتی و نیز بخش عمده ای از سرمایه  های کشور در قبضه این بانک بود . بانکهای دولتی و خصوصی ، سیاستهای اعتباراتی خود را بر اساس دستورالعملهای این بانک تنظیم می کردند . ترکیب هیات مدیره این بانک این واقعیت را منعکس می کرد .

اداره فعالیتهای سازمان برنامه در آنچه به توسعه رشته صنایع و استخراج معادن بخش عمومی انجام می گرفت در دست این بانک بود . طرح ادغام ایران در اقتصاد غرب را، از جمله این بانک عهده دار بود . جز این بانکها صهیونیستها و عوامل آنها ، بهائیان و فراماسونها اداره کامل تمامی بانکهای مختلط (داخلی و خارجی) را نیز در کنترل داشتند . در پرتو توجه به این دست  قوی اسرائیلیان در ایران بود که باید در مساله روابط رژیم شاه با اسرائیل نگریست . اسرائیلیان به طور روز افزون در کنترل و هدایت سیاست ، اقتصاد و فرهنگ و امور نظامی کشور سهیم می شدند و مشاوران اسرائیلی در همه جا بویژه در سازمان برنامه بودجه نفوذ داشتند.

 

برنا مه گذاری اقتصاد ایران همان طوری که " بالدوین " مشاور امریکائی سازمان برنامه گفت ، خواست امریکا و حاصل غلبه امریکا بر رقبایش در ایران بود .

مهمترین اهدافی  را که مشاوران امریکائی و اسرائیلی تعقیب می کردند عبارت بود از :

1) اقتصاد ایران را از اقتصاد کشورهای مسلمان منطقه جدا کرده و راه هرگونه همگرایی اقتصادی را در حوزه وسیع و بسیار غنی اسلامی از پیش سد کنند . وضعی که بر اثر افزایش نفت به وجود امد و امکانا ت وسیعی که برای تجدید حیات اقتصادی این حوزه پیدا شد کافی است معلوم کند ترس امریکا و اسرائیل تا کجا درست بوده و توطئه اقتصادی که به عنوان "برنامه رشد" تهیه دیده تا چه حد خائنانه و علیه یاران و مردم منطقه بود .

2) اقتصادهای ایران و اسرائیل را به مثابه جزئی از اقتصاد غرب در یکدیگر ادغام کنند به طوری که اسرائیل با گسترش وابستگیهای اقتصادی کشورهای منطقه به خود ، موجودیت و آینده خویش را تضمین کند. تجربه جنگ رمضان بر همه روشن نمود که برای حفظ موجودیت اسرائیل تنها ارتش کافی نیست . اسرائیلیان خود این معنی را می دانستند از این رو در افریقا و آسیا دنبال کشورهایی می رفتند که در آنها بتوان پایگاه اقتصادی ایجاد کرد .

3) از پیدایش امکانات رشد اقتصادی مستقل در ایران جلوگیری کنند . برنامه هایی که اجرا کردند هر زمان وابستگیهای ایران را به خارج افزایش می داد . این افزایش وابستگی در همه زمینه به ویژه در کشاورزی ، در صنعت و نیز خدمات روز افزون بود .

این امور از نظر روشنفکران و ایرانیان آگاه و علمای مذهبی و رهبران سیاسی پوشیده نمی ماند . به ویژه رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (قدس سره) که بارها در زمان رژیم شاه خطر تسلط اسرائیل را بر اقتصاد ایران متذکر شد . با توجه به اینکه اقتصاد و شاهرگ حیاتی ایران در قبضه صهیونیستها و ایادی آنها قرار داشت ایشان در اسفند ماه سال 1341 ضمن اعلام خطر نسبت به این قضیه به شدت موضع گیری کردند و بیان فرمودند :" اینجانب به حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر می کنم ، قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است ، اقتصاد مملکت در معرض قبضه صهیونیستها است . " معظم له در همین راستا پس از آزادی از زندان در تاریخ 21/1/1343 در جمع دانشجویان دانشگاه تهران و مردم قم فرمودند :" الان تمام اقتصاد مملکت در دست اسرائیل است ، عمال اسرائیل ایران را قبضه نموده است . اکثر کارخانجات در دست آنها اداره می شود ، تلویزیون ، کارخانه ارج ، پپسی کولا و... امروز حتی تخم مرغ را از اسرائیل وارد میکنند ."

به لحاظ همین موضع گیری معظم له بود که رژیم شاهنشاهی ایران پیکی نزد ایشان  فرستاد که راجع به سه چیز حرف نزنید . در بقیه چیزها آزادید هر چه می خواهید بگویید .

1- از شاه بد نگویید .

2- به اسرائیل حمله نکنید .

3- نگوئید که اسلام در خطر است .

امام خمینی (ره) در پاسخ به درخواست شاه ساواک در تاریخ 13/3/1343 طی یک سخنرانی فرمودند :

"خوب اگر این سه امر را کنار بگذاریم دیگر چه بگوئیم ؟ ما هر چه گرفتاری داریم از این سه تا است ... اسرائیل مملکت را به باد می برد . اسرائیل سلطنت را می برد . عمال اسرائیلی ، آقا اسرائیل دوست اعلیحضرت است ؟ یک چیزهایی ، یک حقیقتی در کار است ... می گویند از شاه حرف نزنید ، رابطه شاه و اسرائیل چیست ؟ مگر شاه اسرائیلی است ؟ شاید به نظر سازمان امنیت شاه یهودی باشد."

ایشان در جای دیگری ضمن اینکه شاه را ماموری در خدمت صهیونیست جهانی و اسرائیل دانسته ، در پیامی مهم که در تاریخ 2/6/1351 از محل تبعید خود خطاب به روحانیون منتشر کردند اظهار داشتند :"شاه مامور است مقدسات کشو ر بدست اسرائیل و مربیان آن بدهد ."

  

ادامه دارد ........

 

برگرفته از دانشنامه فلسیطین ، مجید صفاتاج


| شناسه مطلب: 153456







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.